تندش
معنی کلمه تندش در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تندش
به دشواری از شیر کردند باز همی داشتندش به بر بر به ناز
بیاراستندش یکی جایگاه چنانچون بود درخور پایگاه
بنابر روایت حمدالله مستوفی در ابتدا در پایان کوهی ساخته بودهاند و برکوه میگفتندش و بعد از آن بر صحرایی که اکنون هست این شهر کردهاند. شهری کوچک است. کسی که از راه سورمق یا دهبید بیاید هنوز هم در دامن کوهی سنگی، که در صحرا جا ماندهاست آثار شهر قدیم، و در کنار خرابههای عتیق، شهر جدید را که مستوفی اشاره میکند میبیند.
باز پرسید از مریدان حال شیخ باز گفتندش همه احوال شیخ
عرصهٔ دیگر کار او وقایعنگاری و مستندنویسی بود. پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۵۱ مهمان این آقایان را نوشت. گواهی چشم و گوش حاصل سفر او به جمهوری دموکراتیک افغانستان در سال ۱۳۵۹ بود. نامههائی به پسر (۱۳۸۱) مجموعهای است از نامههائی به پسرش زرتشت در فاصلهٔ زمانی انقلاب ۱۳۵۷و چند سال پس از آن؛ و بالاخره بزرگترین اثر مستندش، از هر دری…، زندگینامهٔ سیاسی-اجتماعی اوست که شامل ۵ کتاب است. تاکنون کتابهای اول و دوم این مجموعه به چاپ رسیده اما کتابهای بعدی هنوز اجازهٔ انتشار نیافتهاند.
پیاپی سنگ میانداختندش ز هر سوئی بتگ میتاختندش
او بیش از شصت فیلم مستند ساخته و با تلویزیون اتریش نیز همکاری داشتهاست فیلم مستندش با نام فرش ایران (۱۳۵۱) در «جایزه اول بیست و ششمین کنگره فیلمهای علمی مادرید» را به دست آورد همچنین فیلم دیگرش با نام انرژی جایزه اول سالانه را برای نحوه تبلیغ در اتریش (۱۳۶۵) گرفت جایزه دوم سالانه فیلمهای اقتصادی آلمانی زبان را به دست آورد
و فضل درکشید و ببغداد رفت و بفرمان وی بود کار خلافت، و محمّد زبیده بنشاط و لهو مشغول. و پس از آن فضل درایستاد تا نام ولایت عهد از مأمون بیفگندند و خطیبان را گفت تا او را زشت گفتند بر منبرها و شعرا را فرمود تا او را هجا کردند و آن قصّه درازست و غرض چیزی دیگرست- و هر چه فضل را ممکن گشت از قصد و جفا بجای مأمون بکرد و با قضای ایزد، عزّذکره، نتوانست برآمد که طاهر ذو الیمینین برفت و علی عیسی ماهان به ری بود و سرش ببریدند و بمرو آوردند و از آنجا قصد بغداد کردند از دو جانب، طاهر از یک روی و هرثمه اعین از دیگر روی؛ دو سال و نیم جنگ بود تا محمّد زبیده بدست طاهر افتاد و بکشتندش و سرش بمرو فرستادند نزدیک مأمون و خلافت بر وی قرار گرفت و دو سال بمرو مقام کرد و حوادث افتاد در این مدّت تا آنگاه که مأمون ببغداد رسید و کار خلافت قرار گرفت و همه اسباب خلل و خلاف و منازعت برخاست، چنانکه هیچ شغل دل نماند.
هیتلر در ۳۱ مارس ۱۹۲۰ از ارتش خارج شد و به صورت تمام وقت شروع به کار برای حزب نازی کرد. مقرهای حزب در مونیخ، از مراکز ناسیونالیسم ضد دولتی و طرفداری نابودی مارکسیسم و جمهوری وایمار، واقع بود. هیتلر در فوریه ۱۹۲۱—درحالیکه همان زمان هم در اثرگذاری بر جمعیت مهارت داشت—برای ۶٬۰۰۰ نفر سخنرانی کرد. هیتلر به سرعت به خاطر سخنرانیهای تندش علیه عهدنامه ورسای، سیاستمداران رقیب و مخصوصاً مارکسیستها و یهودیان معروف شد.
جوانان گرفتندش اندر کنار همی خون ستردند زان شهریار
گل سختش به سختی سندان شخ تندش به تیزی ساطور
جعفرقلیخان پس از دریافت پیامهای محبتآمیز برادر، به سمت تهران روانه شد و آقامحمدخان با رویی گشاده به استقبالش رفت. روز بعد، او را به همراه فتحعلی به تماشای کاخی که در حال ساخت بود، فرستاد که در یکی از دالانهای تاریک کاخ، چند نفر بر سرش ریختند و کشتندش. گویند حال آقامحمدخان بر سر جنازه جعفرقلیخان دگرگون شد و به زبان دشنام، به فتحعلی گفت که «من به خاطر تو، بهترین و شجاعترین برادرم را کشتم؛ چون اگر زنده بود، هرگز اجازه نمیداد به پادشاهی برسی و جنگ باعث ویرانی و خرابی کشور میشد.»
او از جملهٔ مشهورترین فعالان غیردولتی در باب مسائل صلح جهانی و محیط زیست به خصوص مسئله گرم شدن زمین است. در سال ۲۰۰۷ ال گور همراه با مجمع بینالمللی تغییرات آبوهوایی، که یک هیئت بین دولتی در رابطه با تغییرات اقلیمی است برندهٔ جایزه صلح نوبل شد. وی همچنین برای مستندش به نام یک حقیقت ناراحتکننده در باب اثر گلخانهای و گرم شدن زمین موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم مستند (۲۰۰۷) و برای نسخه صوتی کتابش یک حقیقت ناراحتکننده برنده جایزه گرمی بهترین متن صوتی (۲۰۰۹) شدهاست.
زاهدی به روز عید با ظاهری ژنده بیرون آمد. گفتندش که چنین روز عیدی با چنین حالی بیرون آیی در حالی که مردمان بدین روز جامه ی نو پوشند؟ گفت: هیچ چیز به اندازه ی طاعت خداوندی بهر وی زینت به حساب نیاید.
ره حق صادقان دریافتندش سوی آن کل یقین بشتافتندش
گرم پیکار آن خدیو عشق کیش که گرفتندش صحیفه عهد پیش
کستنر بیشتر به خاطر شعرهایش شناخته شد، شعرهایی که برای اولین بار بدون رضایت او در سال ۱۷۸۱ به چاپ رسید و به دلیل طنز گزنده و کنایه های تندشان بر شخصیت های مختلف معاصر قابل توجه بود. آنها در فونتهای متفرقه ۱ و ۲ (آلتنبورگ ۱۷۸۳، ۲ جلد) و اشعار بیشتر در مجموعه آثار علمی زیبای شاعرانه و عروضی (برلین ۱۸۴۱، ۴ جلد) و بعداً در ادبیات ملی آلمان، جلد ۷۳ (ویرایش) اثر جوزف کورشنر (اشتوتگارت ۱۸۸۳) منتشر شد.