تناسب
معنی کلمه تناسب در لغت نامه دهخدا

تناسب

معنی کلمه تناسب در لغت نامه دهخدا

تناسب. [ ت َ س ُ ] ( ع مص ) همدیگر پیوند شدن. ( آنندراج ).با یکدیگر پیوند شدن. ( ناظم الاطباء ). باهم مناسبت داشتن. ( غیاث اللغات ). باهم نسبت داشتن. نسبت یافتن با یکدیگر. خویش هم بودن. ( فرهنگ فارسی معین ). || تشا کل و تماثل. ( اقرب الموارد ). || وجود داشتن نسبت و رابطه میان دو کس یا دو چیز. || برازیدن. || ( اِمص ) خویشاوندی. خویشی. || سازواری. موافقت. ( فرهنگ فارسی معین ) : که کتاب و ترازو و آهن بیکدیگر تناسبی ندارد. ( کلیله و دمنه ). || ( اصطلاح بدیع )، مراعاة النظیر. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به همین کلمه شود. || اصطلاح حساب ، بیان تساوی دو نسبت را تناسب نامند مثلا 86 = 43 تناسب است. این تناسب را چنین می خوانند: 4 به 3 مثل 8 است به 6. اعداد 4و3و8و6 را جمله های این تناسب نامند. || اصطلاح موسیقی ، هماهنگی. ج ، تناسبات. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به مناسبت و کشاف اصطلاحات الفنون شود.

معنی کلمه تناسب در فرهنگ معین

(تَ سُ ) [ ع . ] (مص ل . )۱ - نسبت و رابطه داشتن میان دو کسی یا دو چیز. ۲ - مراعات النظیر، نام صنعتی است در شعر، و آن آوردن کلماتی است که با هم نسبت داشته باشند، مانند: اسب و زین ، ماه و خورشید.

معنی کلمه تناسب در فرهنگ عمید

۱. با هم نسبت داشتن.
۲. با یکدیگر نسبت یافتن، میان دو شخص یا دو چیز نسبت و رابطه وجود داشتن.
۳. مانند هم شدن.
۴. (ادبی ) در بدیع، آوردن کلماتی در نظم یا نثر که با هم متناسب باشند، مثل ماه وخورشید، چشم وابرو، دست وپا، گُل وبلبل، مراعات النظیر.

معنی کلمه تناسب در فرهنگ فارسی

باهم نسبت داشتن، بایکدیگرنسبت یافتن مانندهم، شدن، میان دوشخص یادوچیزنسبت ورابطه وجودداشتن
۱- ( مصدر ) با هم نسبت داشتن نسبت یافتن با یکدیگر خویش هم بودن. ۲- وجود داشتن نسبت و رابطه میان دو کس یا دو چیز . ۳ - برازیدن . ۴ - ( اسم ) خویشاوندی خویشی . ۵ - سازواری موافقت . ۶ - بیان تساوی دونسبت راتناسب نامند . مثلا ۴/۳۸/۶ تناسب است . این تناسب را چنین میخوانند ۴ به ۳ مثل ۸است به ۶ . اعداد ۴ و ۳ و ۸ و۶ راجمله های این تناسب نامند . ۷ - هماهنگی . جمع : تناسبات .

معنی کلمه تناسب در دانشنامه عمومی

تناسب (معماری). تناسب یکی از مفاهیم اصلی و پایه ای معماری است که به رابطهٔ بین اجزا و کلیت یک فضا یا طرح معماری اشاره دارد و منظور از تئوری های تناسبات، ایجاد احساس نظم بین اجزاء یک ترکیب بصری است.
در سبک های معماری به تناسب اجزا معماری و انسان و فضا توجه بسیاری شده است و در هر سبک معماری تغییرات تناسب مفاهیم متفاوتی را بیان می کند.
نسبت طلائی بین اجزای ساختمان در معماری های متعدد و در زمان های متفاوتی در سبک های معماری مورد نظر بوده است و آثار آن را در معماری ایرانی - اسلامی، معماری مصر باستان، معماری یونان، معماری روم می توان دید.
برج و میدان آزادی:طول بنا ۶۳ و عرض ان ۴۲ است که ۱/۵=۴۲: ۶۳ و به عدد طلایی نزدیک می باشدسبک معماری آن نیزطاق بزرگی است که تلفیقی از سبک هخامنشی و ساسانی و اسلامی است که منحنی آن با الهام از طاق کسری معماری ایران باستان را تداعی می نماید.
قلعه دالاهو، کرمانشاه:خطی از استحکامات به طول دو و نیم کیلومتر و عرض چهار متر با قلوه و لاشه سنگ به همراه ملات دیوار گچ را می سازد. سرتاسر نمای خارجی این دیوار با مجموعه ای از برج های نیم دایره ای شکل تقویت شده است. می دانیم۱/۶=۵/۲: ۴ که همان عدد طلایی است.
بیستون از دوره هخامنشی، کرمانشاه:به طول ۵ کیلومتر و عرض ۳ کیلومتراست. اعداد۵و۳هردوجزودنباله فیبوناتچی هستندو۱/۶=۵:۳ و ابعاد برجسته کاری ۱۸ در ۱۰ پاست که قامت "داریوش"۵ پا و ۸ اینچ ( ۱۷۰ سانتیمتر ) بلندی داردکه هر دو اعداد فیبوناتچی هستند.
پل ورسک در مازندران: این پل بر روی رودخانه ورسک در مجاورت سواد کوه بنا شد. بلندی این پل ۱۱۰ متر است وطول قوس آن ۶۶ متر می باشد ( ۱/۶ = ۶۶: ۱۱۰ ) .
مقبره ابن سینا:آرامگاه دروسط تالاری مربع شکل قرارگرفته که پله مدور ( مارپیچ فیبوناتچی ) و پایه های دوازده گانه برج را احاطه کرده اند. سطح حیاط باسه پله سراسری به ایوان متصل است. ایوان با دری به ارتفاع ۲/۳ متر و عرض ۹/۱ متر به سرسرای آرامگاه متصل است ( ۶/۱=۹/۱: ۲/۳ ) در دو طرف سرسرا دو تالار قرار دارد یکی در جنوب که تالار سخنرانی و اجتماعات است؛ و یکی در شمال که کتابخانه آرامگاه است. طول تالار کتابخانه ۴۵/۹ متر وعرض آن ۷۵/۵ متر است ( ۶/۱=۷۵/۵: ۴۵/۹ )
ارگ بم:این بنا ۳۰۰ متر طول و ۲۰۰ متر عرض داشته و از ۲ قسمت تشکیل شده است. این دژ ۵ شیوه ساختاری از خشت خام دارد. ( ۳ و ۲ و ۵ اعداد دنباله فیبوناتچی هستند )
معنی کلمه تناسب در فرهنگ معین

معنی کلمه تناسب در دانشنامه آزاد فارسی

تَناسب (proportion)
رابطه ای حاکی از برابری دو نسبت. چهار کمیت a، b، c وd تناسب تشکیل می دهند، اگر نسبتa بهd با نسبتc بهd یکی باشد یا به زبان نمادین:a: b = c: d یا (فرمول مربوطه در تصویر کنار صفحه آمده است).در این تساوی،a وd را طرفین، وb وc را وسطین تناسب می نامند. حاصل ضرب وسطین برابر با حاصل ضرب طرفین است و به این ترتیب، اگر یکی از کمیت ها مجهول باشد، می توان آن را از سه کمیت دیگر به دست آورد. دو کمیت متغیرx وy را متناسب گویند، اگر نسبت آن ها همواره مقدار ثابتی باشد یا به عبارت دیگر، به ازای هرx رابطۀ y=kx برقرار باشد. در این جا،k مقدار ثابتی است. در این صورت، اگرx افزایش یابد،y هم به صورت خطی افزایش می یابد و نمودارy برحسبx، خط راست گذرنده ای از مبدأ، نقطۀ y=۰ ،x=۰ است. می گویندx وy تناسب معکوس دارند، اگر حاصل ضربشان همواره مقدار ثابتی باشد، یعنی yx=k . در این جا،k مقداری ثابت است.

معنی کلمه تناسب در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تناسب (ادبیات فارسی). یکی از آرایه های ادبی که در ادبیات فارسی بالاخص در شعر بسیار کاربرد دارد تناسب می باشد. تناسب وجود نوعی نظم و توافق و هماهنگی است میان چند چیز. در اصطلاح به معنای آن است که شعر از یک روش خاصی هم چون تضاد، مقابله، مراعات النظیر، تبادر، توجیه و افتنان پیروی کند.
انسان از هر نوع نظم و تناسب لذّت می برد و بر عکس، پراکندگی و ناهماهنگی را خوش نمی دارد، به همین دلیل است که ذهن انسان پیوسته در پی یافتن و ایجاد رابطه و نسبت و هماهنگی میان پدیده هاست.به گفته ی "اریک نیوتن" «شکی نیست که اگر مغز انسان عطشی دارد، آن عطش برای درک حقایق و ایجاد رابطه میان آنهاست»؛ ذهن انسان پیوسته در تلاش یافتن رابطه و تناسب میان پدیده هاست، میان همه چیز حتی میان پشه و فیل، نور و ظلمت، ماسه و کوه؛ به هر حال تناسب، وحدتی میان اجزاء پراکنده ایجاد یا دریافت می کند. به عبارت دیگر تناسب، کثرت و تفرق را به وحدت می رساند.
وحیدیان کامیار، تقی، بدیع از دیدگاه زیبایی شناسی، محمد انزابی نژاد، تهران، دوستان، ۱۳۷۹، چاپ اول، ص۶۳، ۶۴.
تناسب شامل چند موضوع می شود؛ از جمله: تضاد، مقابله، مراعات النظیر، تبادر، توجیه و افتنان.
← مطابقه یا تضاد
گفته شده است، دو طرف تناسب چنانچه در آغاز و انجام جمله یا مصراع یا بیت قرار گیرند، به آن تناسب، تناسب الاطراف می گویند. مانند این شعر سعدی:سیاه زنگی هرگز شود سپید به آب؟ •••• سپید رومی هرگز شود سیاه به دود؟
طباطبایی، محمدرضا، هنر بدیع، قم، دارلعلم، ۱۳۸۶، چاپ اول، ص۱۱۶.
...

معنی کلمه تناسب در ویکی واژه

نسبت و رابطه داشتن میان دو کسی یا دو چیز.
مراعات النظیر، نام صنعتی است در شعر، و آن آوردن کلماتی است که با هم نسبت داشته باشند، مانند: اسب و زین، ماه و خورشید.

جملاتی از کاربرد کلمه تناسب

تمییز را ز بعد تناسب درین دو طور هیچ احتیاج نیست بدین شرح گستری
بذات و وصف و رتبه و فعل و حالی تناسب را بود در حب مجالی
این سوره که بیشتر ناظر به داستان مبارزه مسلمانان با جمعی از یهود به نام «یهودیان بنی‌نضیر» و سرانجام منتهی به بیرون راندن همه آنها از مدینه شد. این سوره تناسب بسیار نزدیکی با آخرین آیات سوره مجادله دارد که وعده پیروزی در آن به «حزب‌الله» داده شده است.
الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، لانّه الذی اوجدهما و خلقهما و اخرج منافعهما، وَ لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً کما زعم النصاری، وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ کما قال المشرکون و الثنویّة. و قیل معنی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً لم ینزّل احدا منزلة الولد، لانّ ما لا یجوز علی اللَّه علی الحقیقة لا یجوز علیه علی التشبیه. وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ ای کل شی‌ء یجوز وصفه بالخلق. و قیل اللفظ عام و المعنی لیس بعام، کقوله: وَ أُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْ‌ءٍ. فَقَدَّرَهُ تَقْدِیراً علی مقتضی الحکمة و تناسب بعضه الی بعض علی اعتدال.
در الگوریتم گیروان-نیومن معمولا از «میانگی یال» به عنوان معیار مرکزیت استفاده می‌شود. میانگی یک یال متناسب است با تعداد کوتاه‌ترین مسیرها بین تمام جفت گره‌های شبکه که از آن یال می‌گذرند. اگر بیش از یک کوتاه‌ترین مسیر بین یک جفت گره وجود داشته باشد، به هر مسیر وزن مساوی داده می‌شود به طوری که وزن کل مسیرها برابر با واحد شود. در شبکه‌هایی که انجمن‌بندی دارند، داخل هر انجمن تعداد زیادی یال وجود دارد و تعداد پیوندهای بین انجمن‌ها به مراتب کمتر است. در نتیجه تمام کوتاه‌ترین مسیرها بین اعضای انجمن‌های متفاوت از این یال‌ها می‌گذرند و میانگی زیادی به این یال‌ها می‌دهند. با حذف این یال‌ها، گروه‌ها از یکدیگر جدا می شوند و بنابراین ساختار جامعه در شبکه آشکار می شود.
ال گرکو معیارهای کلاسیک زیبایی‌شناسی چون تناسب و اندازه را مردود می‌شمرد. او معتقد بود که وقار و لطافت والاترین مقصود هنر است اما نقاش تنها هنگامی یه آن دست می‌یابد که بتواند غامض‌ترین مشکلات را با راحت‌ترین بدیهیات حل کند.
ابد با مدت عمرت هم آواز چو از روی تناسب زیر با بم
آشکارساز فاز یک میکسر یا ضرب‌کننده آنالوگ است که سیگنالی متناسب با تفاوت دو فاز ورودی می‌سازد. آشکارساز فاز یکی از اساسی‌ترین عناصر حلقه قفل شده فاز است.
گالوانومتر نوعی از آمپرمترهای سیم‌پیچ متحرک است که با استفاده از انحراف مغناطیسی، جریان سیم‌پیچ باعث حرکت آن در جهت میدان مغناطیسی می‌شود. حالت پیشرفته این آمپرمتر-که ادوارد وتستون ساخت-با استفاده از فنر مارپیچی، نیروی بازگرداننده، تولید می‌کند. فاصله هوایی هسته آهنی و قطب‌های آهنربای دائمی، باعث می‌شود که انحراف عقربه به صورت خطی متناسب با جریان باشد. این آمپرمترها با انحراف کامل عقربه، جریان‌هایی از ۲۵ میکروآمپر تا ۱۰ میلی‌آمپر را اندازه می‌گیرند.
تخصص دارند. تولیدکنندگان لباس‌های تجاری به عنوان بخشی از روند طراحی و تولید خود، الگوهای خاص خود را تولید می‌کنند و معمولاً حداقل یک متخصص الگوسازی را به کار می‌گیرند. در لباس‌های سفارشی، برش‌ها و الگوها باید برای هر مشتری ساخته شود، در حالی که برای تولید تجاری، الگوهایی ساخته می‌شود که متناسب با اندازه‌های بدن مختلف باشد.
طراحان بال‌زن‌ها می‌کوشند تا شیوه پرواز پرندگان، خفاش‌ها، و حشرات را به‌صورت مکانیکی تقلید کنند. بزرگی و کوچکی بال‌زن‌ها ممکن است متفاوت باشد اما در ساخت بال‌زن‌ها معمولاً تناسب‌هایی که بدن پرندگان و حشرات دارند رعایت می‌شود. بال‌زن‌های سرنشین‌داری هم ساخته شده و برخی نیز موفق به پرواز شده‌اند. بال‌زن‌ها دو گونه اصلی دارند: نوع موتوردار و نوع دیگر که به‌وسیله زور ماهیچه‌های خلبان آن به پرواز درمی‌آید.
این اثر (نیروی کوریولیس) با سرعت زاویه‌ای (که سرعت نسبتی دو نقطه متفاوت را در دستگاه مختصات چرخان تعیین می‌کند.) و با مؤلفه سرعت جسم در یک مقطع عمودی با محور چرخش (که چگونگی جابجایی سریع آن را بین نقاط تعیین می‌کند.) متناسب می‌باشد.
اگر مصالح گنبد رک آجری باشد غالباً گنبد را دو پوسته اجرا می‌کنند تا مقیاس زیر کند متناسب باشد و از لحاظ سازه‌ای نیز از استحکام بیشتری برخوردار باشد.
متناسب ز فرق تا به قدم متواضع ز شاه تا به حشم
ماجرای اشکم از روی تناسب یک بیک مردم دریا نشین را بر گهر باید نوشت
ویژگی‌های ذاتی مواد گاهی اوقات برای رسیدن به مشخصات عملکرد مورد انتظار یا متناسب با محدودیت‌های تولید نیست.
یارا بهشت صحبت یاران همدم است دیدار یار نامتناسب جهنم است
الغرض این شاهد زیبا را چنانکه خواست در قلیل مدتی به اَذْیَل عدتی در صورت عدم آلت، با این صورت و حالت آراست. چون این ریاض چون مینو به شقایق حقایق و ریاحین مضامین با رنگ و بو آراسته و از خس و خار معایب و نقصان پیدا و پنهان پیراسته آمد، باغبان نظر در هر رهگذر پس از تفرج و تأمل در آن حدایق پرگل، نقش این معنی در کارگاه صورت کشید و این اندیشه با خود اندیشید که مر این روضه‌های بدین نیکویی و گلبن‌ها با این دلجویی را از نظر اهل صواب وسداد و از بینندگان ارباب سلیقه و استعداد پنهان نمودن و از بیم غارت گل چینان طرار در به روی تماشاییان هشیار نگشودن، از طریقهٔ انصاف دور و گل گشت این نغز گلستان روحانی، و تفرج این تحفهٔ بستان معانی را، دیده‌وری عاقل و صاحب نظری کامل ضرور که سلیمان وار از شنیدن نغمات عنادل چون داوودش از زبان مرغان آگاهی و خلیل آسا در دیدن لمعات مشاعل بی دودش ناظر گلشن لطف الهی باشد. نه جاهلی که مانند جالوت و جالوتیان الحان داوود مسعود را صوتی منکر داند و نه غافلی که برسان نمرود و نمرودیان، گلستان خلیل جلیل را آتشی شعله‌ور خواند. پیداست که آب نیل در جام قبطیان خوناب و در کام سبطیان شهد مذاب و هر کس متناسب فطری، از مشربی دیگر جرعه یاب است:
در هر قمار سود و زیان با تناسب است وندر حیات جامعه پیداست این نشان
متناسب نکرد هیچ بصیر نفس سوزناک با دم سرد