تعب

معنی کلمه تعب در لغت نامه دهخدا

تعب. [ ت َ ع َ ] ( ع مص ) مانده گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) ماندگی و مشقت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رنج و ماندگی. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). رنج و محنت و زحمت و سختی و ماندگی. ( ناظم الاطباء ) :
به رنج و غم و درد و سوز تعب
ببردند آن روز دیگر به شب.فردوسی.وزآن روی وز مارها در تعب
که ناخورده چیزی سه روز و سه شب.فردوسی.تهمتن به کشتی دو روز و دو شب
همی بود با کک به رنج و تعب.فردوسی.دشمن و دوست به کام دل این خسرو باد
مرساناد خداوند به رویش تعبی.منوچهری.ای طلبکار طربها مطربی راعمروار
چند جویی درسرای رنج و تیمار و تعب.ناصرخسرو.در این مقام طرب بی تعب نخواهد دید
که جای نیک و بد است این سرای پاک و پلید.سنائی.و خردمند چگونه آرزوی چیزی کند که رنج و تعب آن بسیار باشد. ( کلیله و دمنه ). فایده آن [ شهد ] اندک است و رنج و تعب آن بسیار باشد. ( کلیله و دمنه ).
بس تاریک است روز خاقانی
تا کی ز تعب همی به شب دارد.خاقانی.باش همراه من اندر روز و شب
تا نبیند از عطش لشکر، تعب.مولوی.هر خری کز کاروان تنها رود
بر وی آن راه از تعب صدتو شود.مولوی.
تعب. [ ت َ ع ِ ] ( ع ص ) مانده. نعت است از تعب بمعنی مانده گردیدن. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). و رجوع به تعب شود.

معنی کلمه تعب در فرهنگ معین

(تَ عَ ) [ ع . ] (اِمص . ) خستگی ، رنج . ج . اتعاب .

معنی کلمه تعب در فرهنگ عمید

۱. رنج، سختی.
۲. ماندگی، خستگی.

معنی کلمه تعب در فرهنگ فارسی

رنج، سختی، ماندگی، خستگی، ضدراحت، اتعاب جمع
۱ -( مصدر ) رنجه شدن رنجور شدن مانده گشتن.۲ - ( اسم ) خستگی ماندگی . ۳ - سختی مشقت . جمع اتعاب .

جملاتی از کاربرد کلمه تعب

عاریت از دم او کرده مگر پر طاووس تعبیت در سم او کرده مگر تک، صرصر
در ورودی در وسط ضلعی که به سوی شمال قرار گرفته تعبیه شده‌است. گنبد بنا که بالای اضلاع هشت‌گانه قرار گرفته به شکل یک مخروط کلاه درویشی اجرا شده و دارای هشت ترک است.
بی غمش در تعبی با غم او در طربی دریاب لب او مگی با لب او حلوایی
دیدم صباح روی تو ای جان به آشکار تعبیر چیست بهتر ازین روی دیده ام
همچنین گفته‌اند که اسعد مردی متعبد و زاهد بود و شب‌ها اندکی بیش نمی‌خوابید و به تهجد مشغول می‌شد.
دید خم خام شه بر یال خود در خواب خصم خم خام اکنون به بند آهنین تعبیر شد
یک‌تن از آن سه ز تعب شد فکار آه برآورد و بیفکند بار
سحر گشت تعبیر آن خواب روشن چو دیدم به دست تو جانسوز خنجر
طرح های کانوپی‌های حبابی می تواند به شدت متفاوت باشند. برخی از آن‌ها، مانند نسخه‌های بعدی چنس ووت اف۴یو کرسر، در قسمت عقب بالایی بدنه تعبیه شده‌اند، در حالی که برخی دیگر، مانند کانوپی نورث امریکن پی-۵۱ ماستنگ و مدرن‌ترین هواپیماهای جنگی، همسطح با بدنه ساخته شده‌اند و دید بدون مانع از عقب را فراهم می‌کنند. کانوپی حبابی اگرچه در اوایل جنگ جهانی اول آزمایش شد، اما در طول جنگ جهانی دوم به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت و در تعدادی از هواپیماهای آمریکایی، بریتانیایی و ژاپنی، و عمدتا جنگنده‌ها، استفاده شد.
الکترودهایی که روی قفسهٔ سینه شما تعبیه می‌شوند، عملکرد قلبی شما را در طی فرایند نشان می‌دهند. کاف فشار خون، فشار خون شما را کنترل می‌کند و دستگاه دیگری، اکسیژن سنج، مقدار اکسیژن خون شما را اندازه‌گیری می‌کند.
ماییم خالق تو چو حاصل شود تعب خلقند خواجهٔ تو چو واصل شود عطا
فتنه هم امن است هر جا نیست افسون تمیز خواب مفت هوش اگر تعبیر نتوان یافتن
این گروه مدعی است که در آهنگ‌ها به شخص خاصی فحش نمی‌دهد یا به تعبیری فحش به هوا است. سهراب ام‌جی در مصاحبه‌ای با رادیو جوان گفته است که مخالف فحاشی ناموسی و فحش به‌صورت مستقیم به شخص خاصی است. مهراد هیدن نیز مدعی شد این کلمات همان چیزی است که ما و جوانان ایرانی در گفت‌وگو به کار می‌بریم. در ادامه نیز گفت بهتر است به جای خود کلمهٔ فحش به منظور پشت آن پی ببریم که ما منظور خاصی به شخصی نداریم.
هر چند بسیاری از مطالب کتاب به واسطه عقل یا شواهد و قرائنی از کتاب و سنت معتبر، قابل قبول است؛ اما مواردی که جنبه تعبدی داشته و قرینه‌ای علمی بر صحت آن موجود نباشد را، نمی‌توان معتبر دانست و مبنای علم یا عمل قرار داد. یکی از نکات مبهم در این کتاب آن است که کثیری از مطالب آن که ادعای به شهرت و حتی اجماع دربارهٔ آن‌ها شده‌است، نه در کتب قبل از شیخ طبرسی مطرح است و نه در کتب بعد از او از غیر الاحتجاج بیان شده‌است که این البته با مرام اخباریگری که از آثار شیخ طبرسی معلوم است، قابل توجیه می‌باشد.
رنگ گل تعبیر دمید از کف پایش تا چشم به خون‌که سیه‌کرده حنایش
چاشتگاه این روز لشکر بتعبیه برنشسته بود، رسول بیامد و احمد بگفت خوارزمشاه را که بی تو چه کردم. هر چند بتن خویش مشغول بود و آن شب کرانه خواست کرد .
ذکر چلبی در مثنوی معنوی بارها آمده‌است چنان‌که مثنوی را به تعبیر شاعرانه حسامی نامه نیز خوانده‌است. حسام الدین نزد مولانا مقامی والا و عزیز داشت تا بدانجا که آورده‌اند: «روزی مولانا با جمع اصحاب به عیادت چلبی می‌رفت در وسط محله سگی برابر آمد، کسی خواست او را برنجاند فرمود که سگ کوی چلبی را نشاید زدن.»
طبیعت زیبا و آب و هوای ییلاقی، وجود آبشارهای بلند با دره‌های تنگ و زیبا، موقعیت قره سو را از دیگر تفرجگاه‌های کلات ممتاز می‌کند. وجود هشت آبشار زیبا و چشمه‌های خنک با آب و هوای دلنشین و نردبان‌های فلزی تعبیه شده برای رفتن به بالای آبشار، از جمله عواملی هستند که مسافران را به طرف خود جلب می‌کتد.
به دلیل قدمت تاریخی و فرهنگی اردبیل موزه های متنوعی در این شهر دایر شده است که از آن به شهر موزه ها تعبیر می شود.