تصرف کردن
معنی کلمه تصرف کردن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه تصرف کردن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تصرف کردن
و دو تا در إزای عدالتاند: یکی «ظلم»، که تصرف کردن در حقوق مردم و اموال آنهاست بدون حقی، و این افراط است، و دیگری «تمکین ظالم را از ظلم بر خود آن شخص بر سبیل خواری و مذلت با وجود قدرت بر دفع آن».
چه خوش گفته است یکی از بزرگان که «هیچ چیز از دنیا روزی به دست تو نمی آید مگر آنکه پیش از تو صاحبی داشته باشد و بعد از تو نیز صاحبی خواهد داشت و چیزی به تو نمی رسد مگر چاشت و شامی که بخوری، پس خود را برای یک خوردن به هلاکت میفکن و در دنیا مانند کسی باش که روزه باشد و به آخرت افطار کند، زیرا شبهه ای نیست که زمین همان زمین است که پیش از تو دیگران بر آن رفتند و اساس همان اساس است که گذشتگان در آن تصرف کردند اگر مملکت داری، بسی پادشاهان که آن را گذاشتند و اگر ده و مزرعه داری، چه اشخاص که در آن تخم کاشتند».
گر ز قهر او به جان بنده ره یابد خلل بنده نتواند تصرف کردن اندر یک خلال
از نظر تاریخی، تاریخ باستانی آذربایجان با تاریخ قوم ماد درآمیختهاست. قوم ماد پس از مهاجرت به ایران آرام آرام بخشهای باختری ایران از جمله آذربایجان را تصرف کردند. همزمان با این دوران دولتهایی در اطراف آذربایجان وجود داشت که از آن جمله میتوان به دولت آشور در شمال میانرودان، دولت هیتی در آسیای صغیر، دولت اورارتو در بخشهای شمال و شمال غرب، اقوام کادوسی در خاور و کاسیان در حوالی کوههای زاگرس اشاره کرد. در دوران جانشینان اسکندر مقدونی، آذربایجان به ماد کوچک معروف شد که آذربایجان را دربرداشت و ماد بزرگ که مشتمل بر شهرهای کهن همدان، ری، اصفهان و کرمانشاه بود. قابل ذکر است که ماد کوچک نیز به برزخ مادی در بین یونانیان و رومیان معروف بود.
سکه نتواند تصرف کردن اندر سیم و زر تا ز پولادش نگردد چهره اول منخدش
و گروهی از متکلمان گویند که: محبت حق که ما را خبر داده است از جملهٔ صفات سمعی است، همچون وجه و ید و استوا، که اگر کتاب و سنت بدان ناطق نبودی وجود آن مر حق تعالی را از روی عقل مستحیل بودی. پس آن را اثبات کنیم و بدان بگرویم اما اندر تصرف کردن آن توقف کنیم و مراد این طایفه آن است که روا ندارند به اطلاق این لفظ مر حق تعالی را.
ترکهای عثمانی در سدهٔ ۱۶ میلادی غلیزان را تصرف کردند و شهر مازونه به عنوان پایتخت منطقه غرب درآمد.
در سال ۳۳۶ هجری وشمگیر زیاری اقدام به سرکوب شورش حسن فیروزان کرد و حسن فیروزان نزد استندار پادوسپانی پناه گرفت. وشمگیر تعقیب نموده و آنها را در نبردی شکست داد. پس از مدتی شهریار باوند به کمک آل بویه توانست طبرستان را از قلمرو وشمگیر خارج کند ولی استندار با الثائر علوی همپیمان شده و او را برای جهاد، به چالوس دعوت کرد. مردم به دور ایشان جمع شده و آمل را تصرف کردند. پس از گرفتن آمل، میان استندار و الثائر اختلاف افتاده و اتحادشان فروپاشید و هریک به دیار خود عزیمت کردند.
همزمان کمیتههای انقلابی وابسته به حوثیها بیشتر استانهای شمالی یمن را تصرف کردند. آنان همچنین با القاعده و انصار الشریعه که چند شهر یمن را در تصرف خود داشتند در چند جبهه به شدت درگیر بودند. چندین انفجار در یمن و کشته شدن یکی از سران انصارلله نیز از پیامدهای درگیریها بود. [نیازمند منبع]
این خوارج اصلی با علی و معاویه مخالفت کردند و رهبران خود را منصوب کردند. آنها قاطعانه توسط علی، شکست خوردند. خوارج درگیر جنگ چریکی علیه بنی امیه شدند، اما تنها درصورت جنگ داخلی دوم به جنبشی بدل شدند که در یک نقطه قلمرو بیشتری از هر رقیب خود را در اختیار داشتند. در حقیقت خوارج یکی از مهمترین تهدیدهای ابن الزبیر برای خلافت بود. در این زمان آنها یاماما و بیشتر جنوب عربستان را کنترل کردند و شهر واحه الطائف را تصرف کردند.
چو باشد باده در خم تلخی و حالی دگر دارد تصرف کردن بادیش از کیفیت اندازد
و بدان که اگر کسی مثلا خروار گندم گیرد و بیع نکند، این از محقرات نباشد، و بی بیع ملک وی نشود، اما خوردن آن و تصرف کردن در آن حرام نبود که به سبب تسلیم وی اباحت حاصل آید، اگرچه ملک حاصل نیاید. و اگر کسی را مهمان کند و آن دهد، هم حلال بود، چه تسلیم مالک دلیل است به قرینه حال بر آن که ورا ملک کرده است ولیکن به شرط عوض. و اگر صریح بگفتی که این طعام به مهمان خویش ده آنگاه تاوان بازده روا بودی. و این تاوان واجب بودی چون فعل بدین دلیل کرد، هم این حاصل آید.
قوله: وَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ای تصیر امور الخلائق الیه فی الآخرة، اشارت میکند بدو کار عظیم: یکی بفناء عناصر بر خلاف قول طبایعیان که گویند عناصر فانی نشود. دیگر اشارتست که باقی ببقاء خویش و اوّلیّت خویش و آخریّت خویش حق است جلّ جلاله، و دیگر اعیان و افعال همه فانیاند، و نابودن آن در نهایت عجب نیست و از قدرت اللَّه بدیع نیست، چنان که در بدایت نبود. اهل معانی گفتند: وجه این آیت درین موضع آنست که در آیت پیش نفی ظلم از خود کرد و عدل خویش بخلق نمود، آن گه درین آیت بیان کرد که ما خود بینیازیم از ظلم، که ظلم آن کس کند که حق دیگری طلب کند، و آنچه وی را نیست جوید، و هر چه هست در هفت آسمان و هفت زمین همه ملک و ملک اوست، از قدرت وی بر آمد و بحکم وی باز شود. خداوند و پادشاه بحقیقت اوست، و همه صنع اوست، و در صنع خویش تصرف کردن بپنداشتن ظلم در آن خطاست، و این اعتقاد کردن در دین نه رواست. و اللَّه اعلم.
سکاهای ایرانیتبار در ۶۸۰ پیش از میلاد از قفقاز گذشته و از سوی شمال وارد این منطقه شدند و این حدود را که در دست شاهان اورارتو بود تصرف کردند. بعدها ایرانیان هخامنشی این منطقه را ضمیمه ایران کردند و پس از آن اسکندر مقدونی با لشکر خود از این ناحیه گذشت.
هین بمگریز از تصرف کردنم وز گرانی بار که جانت منم
پس از حدود ۴۸ ساعت نبرد در طرابلس، در آخرین ساعت نخستین روز شهریور، نیروهای انقلابی وارد منطقه بابالعزیزیه شدند و مقر معمر قذافی را تصرف کردند. همچنین مخالفان شهر راس لانوف را تصرف کردهاند.
در سپیدهدم این روز نیروهای انقلابی با ورود به شهر طرابلس و تصرف بیشتر بخشهای آن، وارد آخرین مرحله از نبرد برای حکومت نابودی معمر قذافی شدند. آنان بهسرعت وارد میدان سبز شدند و در همین روز یکی از تلویزیونهای دولتی را تصرف کردند. آنان پس از ورود به میدان سبز طرابلس نام آن را به میدان شهدا (طرابلس) تغییر دادند.
در سدههای آغازین اسلامی، منابع اسلامی از دو شهر در مکان فعلی شهر اصفهان نام میبرند؛ شهری به نام جَی در مکان فعلی محله جی و دیگری شهری در سه کیلومتری غرب جی با نام یهودیه که جمعیتی قابل توجه از یهودیان را در خود جای داده بود. نام جی بعدها به شهرستان تغییر پیدا کرد و از یهودیه با عنوان جهودستان نیز یاد شده است. عربها اسپهان را در سال ۲۳ هجری تصرف کردند و این شهر نیز مانند دیگر شهرهای ایران تا آغاز سدهٔ چهارم هجری زیر سلطهٔ اعراب قرار داشت. در زمان خسکس در دهکدهٔ خشینان (احمدآباد امروزی) کاخی بزرگ بنا شد و بارویی به گرد شهر اصفهان کشیده شد و خشینان به جویباره (یهودیه) پیوستهشد.
با ادامهٔ قیام مردمی کمیتههای انقلابی نزدیک به حوثیها یمن که مسلح بودند به ادعای خود برای محافظت از مردم وارد صنعا شدهبودند در پی اختلافات و درگیری در ۳۰ شهریور (۲۱ سپتامبر) پایتخت و صنعا و ساختمان رادیو و تلویزیون یمن را تصرف کردند. پس از این درگیریها منصور هادی به توافق با حوثیها تن درداد و با خواستههای آنان موافقت کرد و ایشان نیز ساختمانهای دولتی را به دولت تحویل دادند.. دولت جدید یمن با مشارکت گروههای سیاسی یمن پس از نزاع فراوان و با وجود اعتراض حوثیها تشکیل شد.
پس هرچه آفرید به عدل و حکمت آفرید و چنان آفرید که می بایست و اگر به کمال تر از این ممکن بودی و نیافریدی، از عجز بودی یا از بخل و این هر دو بر وی محال است پس هرچه آفرید، از رنج و بیماری و درویشی و جهل و عجز، همه به عدل است و ظلم خود از وی ممکن نیست که ظلم آن باشد که در مملکت کسی دیگر تصرف کنند و از وی تصرف کردن در مملکت دیگری ممکن نبود که با وی مالک دیگر محال باشد، چه هرچه بود و هست و تواند بود، همه مملوک اند و مالک وی است و بس بی انباز و بی همتا.