تزوج
معنی کلمه تزوج در فرهنگ معین
معنی کلمه تزوج در فرهنگ عمید
۲. ازدواج کردن.
۳. زناشویی.
معنی کلمه تزوج در فرهنگ فارسی
۱- ( مصدر ) جفت شدن با زناشویی کردن . ۲- ( اسم ) زناشویی . جمع : تزوجات .
جملاتی از کاربرد کلمه تزوج
ابو هریره رض قال قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم «اذا تزوج احدکم عجّ شیطانه یا ویله، عصم ابن آدم منی بثلثی دینه»
ثمان من النسوان قد قیل کلما تزوجت منکن اثنتین مقدرا
انّ رجلا اتی النبیّ فقال: یا رسول اللَّه انّ امرأتی لا تدفع ید لا مس، قال: طلّقها، قال انّی احبّها و هی جمیلة، قال استمتع بها و فی روایة فامسکها اذا قول سوم آنست که نکاح اینجا بمعنی جماع است: ای الزانی لا یطأ الّا زانیة، و الزانیة لا یطأها الّا زان، و انّما اخرج الخطاب مخرج الاعم الاغلب، و ذلک انّ الغالب انّ الزانی لا یزنی الا بزانیة، و الزانیة لا یزنی بها الّا زان و احتجوا بانّ الزانیة من المسلمین لا یجوز لها ان یتزوج مشرکا بحال و کذلک الزّانی من المشرکین لا یجوز له ان یتزوج بمسلمة. «وَ حُرِّمَ ذلِکَ» ای الزنا، «عَلَی الْمُؤْمِنِینَ» روی ابو هریرة قال قال رسول اللَّه (ص): «اذا زنی العبد خرج منه الایمان فکان فوق رأسه کالظلة فاذا خرج من ذلک العمل رجع الیه الایمان.»
مطلقه احدیهما ثم بعد ذا تزوجهن الکل جهرا و مظهرا
إِذْ تُفِیضُونَ ای تاخذون و تدخلون فی ذلک العمل. این خطاب با مصطفی است و امّت وی، و افاضت هموار رفتن بود در کار. میگوید: شما هیچ کار نکنید و در هیچ کار نروید که نه ما بشما داناایم و آگاه و میبینیم شما را در آن کار آن گه که در آن میروید و میکنید وَ ما یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ قرائت کسایی یعزب بکسر زاء است و هما لغتان کقوله یعکفون و یعکفون و یعرشون و یعرشون و العزبة و العزوبة بعد الانسان عن التزوج، و العذاب البعید، یقال رجل عزب و امراة عزبة مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ من صلت است و معناه لا یعزب ای لا یغیب و لا یبعد عن ربّک مثقال ذرّة ای وزن ذرة و انّما قال للوزن مثقالا لانّ الشیء لا یوزن حتّی یکون له ثقل و ذرّة النّملة الحمراء الصّغیرة ضربها اللَّه مثلا بصغر جرمها و خفّة وزنها فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ در قرآن ارض بهفت وجه آید یکی آنست که زمین بهشت خواهد و ذلک فی قوله وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ همانست که در سورة الانبیاء گفت: أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ یعنی ارض الجنّة. وجه دوّم ارض شام است، زمین مقدّسه و هو قوله: یُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ همانست که جایی دیگر گفت وَ نَجَّیْناهُ وَ لُوطاً إِلَی الْأَرْضِ الَّتِی بارَکْنا فِیها یعنی الارض المقدّسة. وجه سیوم ارض مدینه است و ذلک فی العنکبوت یا عِبادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِی واسِعَة یعنی ارض المدینة یأمرهم بالهجرة الیها، همانست که در سورة النساء گفت: أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً و در بنی اسرائیل گفت: وَ إِنْ کادُوا لَیَسْتَفِزُّونَکَ مِنَ الْأَرْضِ و قال فی النساء یَجِدْ فِی الْأَرْضِ یعنی ارض المدینة مُراغَماً کَثِیراً وَ سَعَةً چهارم زمین مکه است و ذلک فی قوله أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها و در سورة الانبیاء گفت: نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها أَ فَهُمُ الْغالِبُونَ و در سورة النساء گفت: کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ یعنی ارض مکة.
پس عروسی خواست باید بهر او تا نماید زین تزوج نسل رو
و روی عنه (ص) قال تزوج صغراهما و قضی اوفاهما.
جولیا (جوانا متزوجورنو) و کارلو (استفانو آکورسی) سه سال است که با هم خوشبخت بودهاند، اما اعلام جولیا مبنی بر بارداری او باعث وحشت مخفیانه او میشود. کارلو که از ورود قریبالوقوع خود به دنیای بزرگسالان با مسئولیتهای غیرقابل برگشت وحشت دارد، خود را وسوسه یک دختر ۱۸ ساله جادویی به نام فرانچسکا (مارتینا استلا) مییابد که بهطور اتفاقی در یک عروسی با او ملاقات میکند و …