ترکاندن

معنی کلمه ترکاندن در لغت نامه دهخدا

ترکاندن. [ ت َ رَ دَ / ت َ دَ ] ( مص ) کافتیدن. شکافتن. کفتن.کافتن. غاچ دادن. ترکانیدن. ترک دادن. شکاف دادن.

معنی کلمه ترکاندن در فرهنگ عمید

۱. ترک دادن، شکاف دادن.
۲. منفجر کردن.

معنی کلمه ترکاندن در فرهنگ فارسی

شکاف دادن، ترک دهنده، منفجرکردن، تراک دادن
( مصدر )( ترکانیدترکاندخواهد ترکانید بترکان ترکاننده ترکانیده ) ۱- ترک دادن تراک دادن شکاف دادن . ۲- منفجر کردن انفجار.
کافتیدن . شکافتن . کفتن . کافتن . غاچ دادن . ترکانیدن . ترک دادن . شکاف دادن .

معنی کلمه ترکاندن در ویکی واژه

سبب ترکیدن چیزی شدن، سوراخ کردن یا پاره کردن چیزی مانند توپ و تاول که باعث خروج هوا یا مواد داخل آن می‌شود و معمولا با صدا همراه است.
پکاندن.

جملاتی از کاربرد کلمه ترکاندن

این تشکیلات، پس از تسلط طالبان بر شهر هرات، توسط اسماعیل خان در شهر مشهد، گسترش یافت، و به حزبی جداگانه از جمعیت اسلامی بدل شد. بعدش مارشال دوستم با او و احمد مسعود و دولت اشرف غنی متحد شد و باهم طالبان را ترکاندند.