تراجم

معنی کلمه تراجم در لغت نامه دهخدا

تراجم. [ ت َ ج ُ ] ( ع مص ) با یکدیگر سنگ انداختن. ( زوزنی ). سنگ اندازی کردن با هم. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ): تراجموا بالحجاره ؛ سنگ اندازی کردند با هم. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
تراجم. [ ت َ ج ُ ] ( ع اِ ) ج ِ تُرْجُمان و تَرْجَمان و تَرْجَمة. ( از منتهی الارب ). ج ِترجمان که به ترکی قبلماچی باشد. ( آنندراج ). ج ِ تُرْجُمان و تَرْجَمان و تَرْجَمة. ( از ناظم الاطباء ).

معنی کلمه تراجم در فرهنگ معین

(تَ جُ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - به هم دشنام دادن . ۲ - به یکدیگر سنگ انداختن .
(تَ جِ ) [ ع . ] (اِ. )جِ ترجمه . ۱ - گزارش ها. ۲ - شرح حال ها.

معنی کلمه تراجم در فرهنگ عمید

۱. [جمعِ تَرجُمان و تُرجُمان] = ترجمان
۲. [جمعِ تَرجَمَة] = ترجمه

معنی کلمه تراجم در فرهنگ فارسی

تفسیروشرح حال وذکرسیرت واخلاق ونسب کسی
۱- ( مصدر ) سنگ انداختن بیکدیگر. ۲- دشنام دادن بهم . ۳- ( اسم ) سنگ اندازی بهم . ۴- دشنام دهی . جمع : تراجمات .
جمع ترجمان و جمع ترجمه جمع ترجمان که به ترکی قبلماچی باشد .

معنی کلمه تراجم در ویکی واژه

به هم دشنام دادن.
به یکدیگر سنگ انداختن.
جِ ترجمه.
گزارش‌ها.
شرح حال‌ها.

جملاتی از کاربرد کلمه تراجم

در باب مذهب وی تراجم نگاران هماهنگ نیستند و برخی او را شیعه یا معتزلی دانسته اند، البته چون اکثر تراجم نگاران شیعی و اهل سنت او را شیعه امامی دانسته‌اند.
اهمیت کتاب البدایة مربوط به آخرین جلد آن یعنی تاریخ ممالیک و آخرین دوره‌های جنگ‌های صلیبی و یورش مغول و مدافعه سلاطین مملوک بویژه تراجم احوال و وفیات جمع کثیری از دانشمندان قرن هفتم و هشتم هجری است که اطلاعات ما دربارهٔ بعضی از آن‌ها مستند به همین کتاب است.
در نیمهٔ دوم سدهٔ سوم هجری، دانشمندان بزرگ، فقیهان و محدثان بسیاری را ملاقات کرده و از آنان به اجازه‌هایی دریافت کرده‌است. در کتب رجال و تراجم، بالغ بر ۴۰ نفر از فقها و محدثان را نام می‌برند که از استادان و مشایخ اجازه وی به‌شمار رفته‌اند و کلینی در نزد آن‌ها شرایط شاگردی به جای آورده‌است.
سال درگذشت او نیز مشخص نیست و در کتب تراجم نیامده است. برخی کتب به اشتباه و گویا با استناد به یکدیگر، محل دفن او را در تخت فولاد اصفهان نوشته و عنوان کرده‌اند که بعضی از اشعار آمنه بیگم نیز بر روی قبرش نوشته شده‌است. سید مصلح الدین مهدوی، که در باب خاندان مجلسی جستجوهای بسیاری انجام داده‌است می‌نویسد «در تخت فولاد، قبر صاحب عنوان (آمنه بیگم) معروف نیست بلکه مظنون آن است که قبر مشارٌ‌الیها و خواهران‌شان در بقعه، یا حوالی مجلسی در جنب مسجد جامع اصفهان است».
بخش اول: به تراجم و شرح حال علمای جبل عامل اختصاص دارد و مشتمل بر ۲۱۴ شرح حال است. مؤلف در این بخش در نوشتن شرح حال، دامنهٔ بحث را گسترش داده و ولادتها و وفاتها و قسمتی از اشعار و نوشته‌های ایشان را نیز ذکر کرده‌است.
تراجم مجالس عقیده. قوله: «قل ان کنتم تحبون اللّه فاتبعونی یحببکم اللّه.»
ابوالقاسم علی بن احمد اَنطاکی ملقب به المجتبیٰ (؟ - ۹۸۶م) ریاضی‌دان و نویسنده شامی در سدهٔ چهارم هجری/دهم میلادی بود. در علم حساب تفسیر الأرثماطیقی، استخراج التراجم، تفسیر أقلیدس، و کتاب فی المکعبات از آثار اوست.
کتاب امل الآمل به ترتیب حروف الفبا در دو بخش تنظیم شده‌است. بخش اول مشتمل بر شرح حال ۲۱۴ نفر و بخش دوم علماء متأخر از شیخ طوسی که مشتمل بر ۱۱۲۲ نفر است. در بخش دوم بعضی از شرح حال‌ها را بسیار مختصر آورده‌است. شیخ حر عاملی در شرح حال علماء به ولادت، وفات و قسمتی از اشعار و نوشته‌های آنها اشاره کرده و به آثار و تألیفات آنها نیز اشاره می‌کند. کتاب حاضر همواره مورد توجه علما و بزرگان بوده و از جایگاه شایسته‌ای در بین کتابهای رجال و تراجم بر خوردار می‌باشد.
هر که را طبع در نظم شعر راسخ شد و سخنش هموار گشت روی به علم شعر آرد و عروض بخواند و گرد تصانیف استاد ابوالحسن السرخسی البهرامی گردد چون غایة العروضین و کنز القافیه، و نقد معانی و نقد الفاظ و سرقات و تراجم و انواع این علوم بخواند بر استادی که آن داند تا نام استادی را سزاوار شود و اسم او در صحیفهٔ روزگار پدید آید چنان که اسامی دیگر استادان که نامهای ایشان یاد کردیم تا آنچه از مخدوم و ممدوح بستاند حق آن بتواند گزارد در بقاء اسم.
الأعلام فرهنگ زندگی‌نامه‌ای ۸ جزئی نوشتهٔ خیرالدین زرکلی است. نام کامل آن «قاموس تراجم لأشهرالرّجال و النِساء من‌العَرَب و المُستعرِبینَ و المُسِتشرقینْ» (به‌معنای: فرهنگ زندگی‌نامه‌ای پرآوازه‌ترین مردان و زنان عرب، مستعرب و شرق‌شناس) است؛ زرکلی با این عنوان، کتابش را شناسانده و در دیباچه نوشته زیرا گنجینهٔ کتابخانه‌های عربی، چنین کتابی را نداشت، تلاش کرد تا اثری بیافریند که این نام‌ها در آن ثبت شود.
ابوالعبّاس، احمد بن محمد فَیّومی (؟- ۱۳۶۸م) زبانشناس و نویسنده مصری بود. از آثار او : «غریبُ شرح الوجیز»، «نثرُ الجُمان فی تراجم الأعیان»، «مختصر معالم التنزیل»، «المصباح المنیر».
ابوعبدالله شمس‌الدین محمد بن علی بن احمد بن علی بن خمارویه بن طولون دمشقی حنفی (۸۸۰–۹۵۳ ه‍.ق) محدث، فقیه، ادیب و مورخ در صالحیه در نزدیکی دمشق متولد شد. تعداد آثار وی در تاریخ اسلام منحصربه‌فرد است. او در زندگینامه‌ای که از خویش نوشته، ۷۲۸ اثر را نام برده است. آثارش در زمینه‌های تفسیر و علوم قرآنی، حدیث،‌ رجال، فقه، نحو، طب، تصوف، ادبیات و فرهنگ عامه، شعر، تاریخ و جغرافیا و تراجم، و علوم دیگر است. اعلام السائلین و اعلام الوری از آثار پرشمار اوست.