تخت شدن. [ ت َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) هموار و مساوی شدن و در دندانهای اسب علامت پیری است اسب را. رجوع به تخت شود. || در افیون و تریاک ، کنایه از کمال نشئه مند شدن. ( از آنندراج ) : از محتسب نداریم مانند می کشان باک داریم پادشاهی چون تخت گشت تریاک.اسماعیل ( از آنندراج ).- تخت شدن دماغ ؛ چاق شدن دماغ از نشأه و مطلق رسیدن دماغ. ( آنندراج ). تخت شدن افیون. ( مجموعه مترادفات ) : ننوشم تا شراب از عیش دوران بی نصیبم من دماغم تخت در وقتی که شد اورنگ زیبم من.قبول ( از آنندراج ).چو نیست تخت دماغت سخن مگو تأثیر که شاه بیت بلند تو باب اورنگ است.تأثیر ( از آنندراج ).
معنی کلمه تخت شدن در فرهنگ معین
( ~. شُ دَ ) (مص ل . ) (عا. ) ۱ - هموار شدن . ۲ - به غایت نشئه شدن .
معنی کلمه تخت شدن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) دراز کشیدن . یا تخت شدن دماغ . چاق شدن دماغ از نشاه. هموار و مساوی شدن در دندانهای اسب علامت پیری است اسب را یا در افیون و تریاک یا تخت شدن دماغ چاق شدن دماغ از نشاه و مطلق رسیدن دماغ تخت شدن افیون .
معنی کلمه تخت شدن در ویکی واژه
(عا.) هموار شدن. به غایت نشئه شدن.
جملاتی از کاربرد کلمه تخت شدن
اسلو پرجمعیتترین استان و شهرداری کشور است. طبق آمار سال ۲۰۲۳ میلادی، جمعیت اسلو، برابر۷۰۹۰۰۰ نفر بودهاست. از زمان پایتخت شدن اسلو در سال ۱۸۱۴ میلادی تا به امروز، به استثنای دوره ای از اواخر ۱۹۶۰ تا اواسط ۱۹۸۰ محدوده فعلی شهرداری اسلو تقریباً رشد مداوم نشان دادهاست. رشد جمعیت، به خصوص از نیمه دوم قرن ۱۸ تا شروع جنگ جهانی اول شدید بودهاست.
ارگ تهران به رغم اهمیت و موقعیت ویژهای که داشته دارای راههای ارتباطی متعددی نبودهاست. در ابتدا و تا پیش از پایتخت شدن شهر تهران راههای ورود و خروج به ارگ منحصر به دو دروازه بودهاست. یکی از این دروازهها در سمت شمالی ارگ قرار داشته که ارتباط ارگ را با خارج شهر برقرار میکرد و به دروازه دولت شهرت داشت. دروازه دیگری که در سمت جنوب ارگ قرار گرفته بود، از سوی مردم نقاره خانه خوانده میشد و این دو دروازه تنها راههای اصلی ورود و خروج از ارگ تهران محسوب میشدند. غیر از این دو راه ارتباطی اصلی، راههای ارتباطی فرعی دیگری که تاریخ شکلگیری آنها را به دوران نزدیک تری باید نسبت داد، وجود داشتند که عامل ارتباط ارگ با عرصههای هم جوار آن بودند.