تحدی

معنی کلمه تحدی در لغت نامه دهخدا

تحدی. [ت َ ح َدْ دی ] ( ع مص ) قصد و آهنگ چیزی کردن. || برابری کردن در کاری و پیش خواندن خصم را و غلبه جستن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). از کسی درخواستن تا با تو برابری کند در کاری تا عجز او ظاهر شود و برابری در نبردکردن. ( تاج المصادر بیهقی ). از کسی درخواستن تا با تو برابری کند. ( زوزنی ). معارضه کردن و پیش خواندن خصم را و غلبه جستن بر او. ( آنندراج ) ( فرهنگ نظام ).

معنی کلمه تحدی در فرهنگ معین

(تَ حَ دّ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) برابری کردن در کاری . ۲ - نبرد جستن ، به نبرد خواندن . ۳ - فزونی جستن . ۴ - (مص م . ) قصد کردن چیزی را. ۵ - پیش خواندن .

معنی کلمه تحدی در فرهنگ عمید

به مقابله طلبیدن کسی برای انجام کاری به منظور اثبات برتری خود و ناتوانی وی.

معنی کلمه تحدی در فرهنگ فارسی

۱- ( مصدر ) برابری کردن در کاری . ۲- نبرد جستن به نبرد خواندن . ۳- فزونی جستن .۴- ( مصدر ) قصد کردن چیزی را. ۵- پیش خواندن .

معنی کلمه تحدی در دانشنامه آزاد فارسی

تَحَدّی
در لغت به معنی مبارز طلبیدن؛ توان آزمایی؛ و در اصطلاح کلام، از ویژگی های معجزه و از صفات نبی است. بدین ترتیب که چون پیامبر معجزه خود را اظهار می دارد از مخالفان می خواهد تا در کار معجزه گری با او به رقابت و مبارزه برخیزند و اگر می توانند آنان نیز دست به اعجاز بزنند (← معجزه؛ اعجاز_قرآن) و معنایش این است که اگر از نظیره آوری فرو ماندند، حکم به حقانیت پیامبر دهند، و دست از معارضه بردارند.

معنی کلمه تحدی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تَحَدّی، اصطلاحی در علوم قرآنی و کلام اسلامی، به معنای هماورد جویی قرآن کریم، یا در تعریف گسترده تر آن، هماورد جویی هر پیامبر آورندۀ معجزه با هدف اثبات عجز مخالفان می باشد.
یکی از راه های شناخت صحت ادعای هر فرد دلایلی است که بر صحت مدعای خود اقامه می کند، هر چه ادعا مهم تر باشد باید دلایل از استحکام بیشتری برخوردار باشند. پیامبران در طول تاریخ برای اثبات ادعای نبوت دلایلی آورده اند که در لسان قرآن «آیة» یا «بینه» نامیده می شوند که بعدا مسلمانان بر آن ها نام «معجره» نهاده اند و مخالفان خود را به مبارزه و همانند آوری فراخوانده اند که این فراخوانی در اصطلاح «تحدی» نام دارد.انتخاب نوع معجره بستگی به شرایط زمان و مکانی هر پیامبر دارد امام رضا (علیه السّلام) در تحلیل تفاوت معجزات پیامبران می فرماید: «هنگامی که خداوند موسی را مبعوث کرد سحر و ساحری بر اهل آن عصر غلبه داشت و لذا خداوند چیزی از سوی خود برای آن ها فرستاد که در قدرت آن ها نبود و سحرشان را باطل کرد و حجت را تمام نمود و عیسی (علیه السّلام) را هنگامی مبعوث کرد که بیماری های صعب العلاج آشکار شده بود و مردم نیازمند به طبابت بودند خداوند از سوی خود چیزی فرستاد که نزد آن ها نبود مردگان را برای آن ها زنده می کرد و کور مادرزاد و بیماران مبتلا به بیماری های غیرقابل علاج را به فرمان خدا بهبودی می بخشید و حجت را به وسیله آن بر مردم تمام می کرد، خداوند محمد (صلی الله علیه و آله وسلّم) را در وقتی مبعوث ساخت که غالب بر آن عصر خطبه ها و سخنان دلنشین و فصیح و بلیغ بود خداوند از سوی خود مواعظ و حکمت هایی در بالاترین اوج فصاحت و بلاغت فرستاد که سخنان آنان را باطل کرد و حجت را بر آنان تمام نمود.
تعریف لغوی
تحدّی در لغت از "حدو، حداء و حدی" گرفته شده، و به معنی دعوت نمودن دشمن به نبرد و پیروزی بر اوست و همچنین به معانی قصد و آهنگ چیزی کردن، و درخواستی برای رقابت نمودن که هدف از آن به عجز در آوردن طرف مقابل باشد نیز آمده است
نعریف اصطلاحی
تحدی در اصطلاح به این معنا آمده است که، هر کسی دیگران را برای عمل یا گفتار یا نوشتار خود به مبارزه طلبی و همانندآوری دعوت کند؛ تحدی نامیده می شود. یکی از ارکان معجزه قرآن تحدی است یعنی؛ مدعی نبوت باید دیگران را به مقابله و مبارزه دعوت کند، تحدی مشتمل بر قیاس و برهان است بدین گونه که «لوکان هذا الکتاب من عند غیر الله لامکن الاتیان بمثله، لکن التالی باطل فالمقدم مثله؛ اگر این کتاب، کتاب کلام الله نباشد پس کلام بشری است و اگر بشری باشد پس شما هم که بشر هستید باید بتوانید مثل آن را بیاورید، اگر شما توانستید مثل آن را بیاورید بشری بودنش اثبات می شود و اگر نتوانستید معلوم می شود که بشری نیست و اعجازی است که اثبات کننده ادعای نبوت و رسالت آورنده آن خواهد بود.
← تعریف علامه حلی
...
[ویکی شیعه] تَحَدّی، اصطلاحی در علوم قرآنی و کلام اسلامی، به معنای هماوردجویی قرآن کریم (یا در تعریف گسترده تر آن، هماوردطلبی هر پیامبر آورندۀ معجزه) با هدف اثبات ارتباط پیامبر با غیب و ناتوانی مخالفان از اظهار معجزه الهی است. خداوند در قرآن کریم از مخالفان خواسته است اگر در ردّ نبوّت درست می گویند، مانند قرآن را بیاورند.
تحدی از ریشه حُدا به معنای هماورد خواستن و به مبارزه طلبیدن برای ظاهر شدن عجز آن هماورد است. و در اصطلاح عبارت است از دعوت نمودن منکران پیامبر اسلام به این که اگر ایشان را قبول ندارند، مثل و مانند معجزات پیامبر را بیاورند. این اصطلاح نخستین بار در نوشته های کلامی سدۀ سوم رواج یافت.
اعتبار تحدی بر این اصل استوار است که اگر این کار از سوی خدا نباشد دیگران هم باید بتوانند مثل آن را بیاورند و اگر نتوانستند معلوم می شود کار خدایی است.
[ویکی فقه] تحدی (قرآن). تحدی به معنای مسابقه دادن در کاری، برتری طلبی، از کسی درخواست برابری نمودن و معارضه جهت غلبه جستن بر اوست.
مقصود از آن در اصطلاح علوم قرآنی ، فراخواندن انسانها و جنیان از سوی خداوند در آغاز، برای آوردن همانند قرآن ، و در مرحله بعد همانند ده سوره و یا سوره ای مثل یکی از سوره های قرآن است، زیرا چنان که در سوره انفال آمده است، مخالفان و منکران قرآن ادعا می کردند اگر بخواهیم همانند آن می گوییم. این چیزی جز افسانه های پیشینیان نیست انفال:۳۱ و این فراخوانی به منظور اثبات اعجاز قرآن است. در این مدخل از کلمات «فاتوا»، «فلیاتوا» و سیاق آیاتی که بیانگر ناتوانی و تعجیز از آوردن همانند آیات قرآن است، استفاده شده است.
عناوین مرتبط
ابعاد تحدی (قرآن) ، تحدی با انسانها (قرآن) ، تحدی با مشرکان (قرآن) ، تحدی به قرآن (قرآن) ، عمومیت تحدی (قرآن) .

معنی کلمه تحدی در ویکی واژه

برابری کردن در کا
نبرد جستن، به نبرد خواندن.
فزونی جستن.
قصد کردن چیزی را.
پیش خواندن.

جملاتی از کاربرد کلمه تحدی

چون‌ که محدودی به‌ وهمت هرچه ‌آید حد تست حد و تحدید و محدد در تو خوش زیباستی
و این گروه گفتند آنچ در خبرست کی پشیمانی توبه است یعنی معظم ترین رکنی از وی پشیمانی است چنانک در خبر می آید اَلْحَجُّ عَرَفَةٌ یعنی معظم ترین عرفه است ای ایستادن به عرفه نه آنک رکن نیست اندر حج جز ایستادن به عرفه ولیکن معظم ارکان وقوف بود بعرفات. همچنین است قول او صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ که النّدَمُ تَوْبَةٌ توبه ندامت است و از اهل تحقیق کس هست که گویند ندامت کفایت بود اندر تحقیق این، زیرا که آن دو رکن دیگر اندر وی بسته بود و اندر وی بازیابند و محال بود که از آنچه گذشته بود بر پشیمانی بود و بر آن مصرّ بودن مانند او یا بر آن عزم بود که نیز آن گناه کند. این معنی توبه است بر جهت تحدید و اجمال، و امّا بر جهت شرح توبه را سببهاست و ترتیبها و اقسام.
ابویزید و ذی النون المصری و محمدبن خفیف و حسین بن منصور و یحیی ابن مُعاذ رضی اللّه عنهم و جماعتی بر آنند که اظهار کرامت بر ولی به‌جز اندر حال سُکْر وی نباشد، و آن‌چه اندر حال صَحْو باشد آن معجز انبیا بود و این فرقی واضح است میان معجز و کرامات اندر مذهب ایشان؛ که اظهار کرامات بر ولی اندر سُکْر وی باشد؛ که وی مغلوب باشد و پروای دعوی ندارد و اظهار معجز بر نبی اندر حال صَحْو وی باشد؛ که وی تحدی کند و خلق را به معارضهٔ آن خواند و صاحب معجز مخیر بود میان دو طرف حکم: یکی اظهار وی آن‌جا که خواهد و دیگر کتمان آن. و باز اولیا را این نباشد؛ زیرا که گاهی بود که ایشان بخواهند و نباشد، و گاهی که نخواهند و بباشد؛ از آن‌چه ولی داعی نباشد تا حالش به بقای اوصاف منسوب بود؛ که وی مکتوم باشد و حالش به فنای صفت موصول بود. پس یکی صاحب شرع بود و دیگر صاحب ستر. پس باید تا کرامت جز در حال غیبت و دهشت ظاهر نگردد، و جملهٔ تصرف وی به تصرف حق باشد و آن که وقت وی این بود جملهٔ نطقش به تألیف حق باشد؛ از آن‌چه صحت صفت بشریت یا لاهی را بود و یا ساهی را و یا مطلق الهی را. پس انبیا لاهی و ساهی نباشند و به‌جز انبیا مطلقا الهی نباشند. ماند این‌جا ترددی و تلونی بدون تحقیقی و تمکینی، تا به اقامت حال بشریت با خود باشند محجوب باشند، و چون مکاشف شوند مدهوش و متحیر گردند اندر حقیقت الطاف حق.
چو از تحدید رست آن ظل ممتد فرو پیوست با انوار بیحد
در ابتدای اشغال آلمان، مشخص نبود که کشورهای پیروز در جنگ جهانی دوم از کدام حزب آلمان پشتیبانی خواهند کرد، اما در سال‌های آخر دهه ۴۰ میلادی ایالات متحده و بریتانیا با فاصله گرفتن از حزب سوسیال دموکرات، تمایل بیشتری به حمایت از حزب دموکرات مسیحی داشتند. حزب سوسیال دموکرات در نظر متحدین غربی، حزب ملی‌گراتر به نظر می‌آمد که حاضر به دادن هر امتیازی به شوروی برای اتحاد مجدد آلمان بود و آدناور را دست‌نشانده آمریکا و متحد واتیکان می‌دانست. از طرفی میانه‌روی حزب دموکرات مسیحی، انعطاف‌پذیری اقتصادی و ضدیت آن‌ها با کمونیست‌ها توجه قدرت‌های غربی را جلب کرد. آدناور همچنین توانسته بود اعتماد بریتانیا را نیز کسب کند.
ابوریحان بیرونی در کتاب «تحدید النهایات الاماکن» به رصد خانه کوهی در شیراز اشاره کرده که در سال ۳۵۹ قمری به فرمان عضد الدوله، وسایل نجومی چندی را ساخته است که این رصد خانه را دو دهه بعد در بغداد تکرار کرد.
استان کرمانشاه در جنگ جهانی اول یکی از مناطق ایران بود که صحنهٔ درگیری میان نیروهای درگیر در جنگ بود. این استان هم از سوی نیروهای متفقین (بریتانیا و روسیه) و هم از سوی نیروهای متحدین (آلمان و عثمانی) مورد حمله و اشغال واقع شد. در طول این جنگ کرمانشاه مقصد مهاجرت گروهی از نمایندگان مجلس شورای ملی و محل تأسیس دولت موقت مهاجرین قرار گرفت.
راه های بسیاری برای اطلاع پیدا کردن از جزئیات داخلی یک سیستم موجود است مانند تحدید یا به زور مجبور کردن افراد و کار کنان اون شرکت یا سیستم. برای مثال در جنگ ، هر طرف اسیر هایی از طرف مقابل میگیرند و در عین حال از جاسوسان هم بهره میبردن.
اما ایشان که «أَرْجُلَکُمْ» بخفض خوانند، گویند: عطف بر رؤس است، اما مراد باین مسح غسل است، که مسح در لغت مسح بود و غسل بود. عرب گویند: فلان مسح للصلاة، ای توضأ، و در پارسی گویند که: مسح کرد یعنی وضو کرد، و این از بهر آنست که آن کس که آبدست کند ناچار آب بر اعضاء خویش ریزد، و دست بدان بمالد تا غسل حاصل شود. پس چون معلوم شد که مسح هم غسل بود و هم مسح، گوئیم در سر مسح است بعینه، که تحدید با آن نیست، و در رجلین غسل است، که تحدید دلالت میکند بر غسل.
هر چه تشبیه باشد و تحدید وانچه مبنی ز حصر یا تقیید
وصف تو برون ز عدو تعداد مدح تو فزون زحد و تحدید
پس از فاجعه تاریخی ناسیونال سوسیالیسم در آلمان نازی و جنایات نژادپرستانه آدولف هیتلر علیه یهودیان و جنایات او علیه دگراندیشان، مخالفان و مردم کشورهای دیگر، اتحادی جهانی برای تشکیل یک نظم نوین جهانی به وجود آمد، که قرار شد بر پایه ارزش‌های مدرن حقوق بشر مقرر شود. فعالان و اندیشمندان حقوق بشر به این امر واقف بودند، که پیروزی بر دیکتاتوری نازی‌ها و دولت‌هایی که متحدین آلمان نازی بودند، به تنهایی نمی‌تواند به صلح سیاسی در جهان منجر شود.
فیلم داستان واقعی شخصیت جنجالیِ میلدرد گیلرس ملقب به اکسیس سالی است؛ زنی که ناخواسته به گوینده تبلیغات آلمان نازی که در خلال جنگ جهانی دوم سربازان آمریکایی را هدف قرار داده بود، تبدیل شد. اکسیس سالی عنوانی بود که در زمان جنگ جهانی دوم به زنان گوینده در رادیو گفته می‌شد که از طریق اعلام خبر به زبان انگلیسی برای نیروی‌های محور (متحدین) تبلیغات و پروپاگاندا می‌کردند.
تا رود مجری تحدید به تهدید ز شهر خواست کردن به یکی مفسده تجهیز مرا
اما دلیل نظری آنست که: رب العزة در شستن پای حدی پدید کرد، گفت: «إِلَی الْکَعْبَیْنِ»، هم چنان که در شستن دست حدی بنهاد، گفت: «إِلَی الْمَرافِقِ». چون در تحدید هر هر دو یکسان کرد، دلیلست که در حکم هر دو یکسان‌اند، پس حکم دست غسل است، حکم‌ پای نیز غسل باید بخلاف مسح، که در مسح هیچ حد ننهاد، نه در تیمم، که گفت: «فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ مِنْهُ»، و نه در وضو، که گفت: «وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ». اگر حکم هر دو پای مسح بودی نه غسل، پس تحدید در آن نبودی، که در مسح تحدید نیست، چنان که بیان کردیم. و نیز در خبر است که مصطفی (ص) گفت در صفت مؤمنان: «انهم یحشرون فی القیامة غرا محجلین من آثار الوضوء».
اگرچه بنسون تا سال‌های پیش از جنگ اول جهانی، صدای رسای ضد جنگ بوده، اما در ماه آوریل سال ۱۹۱۷ مقارن با تصویب اعلامیه حزب سوسیالیست مبنی بر مقصر دانستن آلمان و متحدین، ایالات متحده وارد درگیری شد و بنسون تعهد کرد که به مخالفت خود با درگیری ادامه می‌دهد.
کایل: به خاطر این است که جوهری (ماده‌ای که درون هر انسانی است و شخصیت وی را می‌سازد) وجود ندارد، آقای کروز. من امروز مطلبی آموختم. در طول این تلاش‌ها ما می‌خواهیم مطالبی را نمایش دهیم که مجاز به نمایش آن‌ها نیستیم و این به خاطر جوهر جادویی نیست به خاطر قدرت تحدید انسان‌ها به خشونت است که در واقع قدرت اصلی می‌باشد. اگر همه ما مطلبی یادگرفتیم، آن این است که ترساندن مردم کارساز است.
چون فضایل در چهار جنس محصور است اضداد آن که اجناس رذایل بود در بادی النظر هم چهار تواند بود و آن جهل باشد که ضد حکمت است، و جبن که ضد شجاعت است، و شره که ضد عفت است، و جور که ضد عدالت است. و اما به حسب نظر مستقصی و بحث مستوفی هر فضیلتی را حدیست که چون از آن حد تجاوز نمایند چه در طرف غلو و چه در طرف تقصیر به رذیلتی ادا کند، بل هر قید که در تحدید فضیلتی معتبر بود چون اهمال کنند، یا هر قید که نامعتبر بود چون رعایت کنند، آن فضیلت رذیلت گردد، پس هر فضیلتی به مثابت وسطی است، و رذایل که به ازای او باشند به منزلت اطراف، مانند مرکز و دایره، تا همچنان که بر سطح دایره یک نقطه که مرکز است دورترین نقطه هاست از محیط، و دیگر نقط، که اعداد آن در حصر و عد نیاید از جوانب، چه بر محیط و چه داخل محیط، هر یک در جانبی که باشد به محیط نزدیکتر باشند از مرکز؛ همچنین فضیلت را نیز حدی بود که آن حد از رذایل در غایت بعد باشد و انحراف از آن حد در هر جهت و جانب که اتفاق افتد موجب قرب بود به رذیلتی. و اینست مراد حکما از آنچه گویند فضیلت در وسط بود و رذایل بر اطراف. پس از این روی، به ازای هر فضیلتی رذیلتهای نامتناهی باشد، چه وسط محمود بود و اطراف نامحدود.
کتاب‌هایی در رد تحدی و ادعای اعجاز قرآن نگاشته شده‌است. یکی از این کتاب‌ها فرقان‌الحق است که ۷۷ سوره دارد. افزون بر کتاب «الفرقان الحق» (انیس شُروش)، چند کتاب دیگر نیز به نام‌های «حسن الایجاز» (نصیرالدین الظافر)، «قرآن شعبی»، «قرآن رابسو» و «قرآن جدید»، در رد تحدی قرآن، نوشته شده‌است. ثمامة بن حبیب ملقب به مسیلمه بن حبیب، نخستین کسی بود که به فکر مبارزه با قرآن افتاد و آیاتی شبیه قرآن سرود. ابن مقفع ادیب ایرانی قرن دوم هجری و نویسنده کتاب کلیله و دمنه و ابوالعلاء معری ادیب و شاعر قرن پنجم هجری نیز از جمله کسانی‌اند که ادعای معارضه با قرآن داشته‌اند.
در سال ۲۰۰۵، مجلس آلمان، قطعنامه‌ای را به تصویب رسانده که «اخراج سازمان یافته و نابودی ارامنه» را به رسمیت می‌شناسد و اظهار می‌دارد که «مورخین مستقل بی‌شمار و مجالس و سازمان‌های بین‌المللی» این واقعه را به عنوان نسل‌کشی شناخته‌اند. این قطعنامه همچنین دربردارنده یک عذرخواهی برای نقش آلمان در قتل‌عام می‌باشد (پادشاهی آلمان، یکی از متحدین امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول بود و با دلایل فراوان براندازی در این جنگ مداخله نمود) و ترکیه را به آزمایش نقش خود در پاکسازی نژادی فراخواند.