تابعی

معنی کلمه تابعی در لغت نامه دهخدا

تابعی. [ ب ِ ] ( ع ص نسبی ) منسوب به تابع. || آنکه اصحاب رسول صلی اﷲ علیه و آله وسلم را دیده. ج ، تابعیون. آنکه بعض اصحاب رسول را درک کرده است. آنکه درک صحبت رسول صلوات اﷲ علیه نکرده لیکن صحابه او صلوات اﷲ علیه را دیده است. رجوع به صحابی شود. عتی بن ضمره تابعی است. سویدبن عثمه تابعی. هرم بن نسیب تابعی و عبداﷲبن مسلم تبع تابعی. عثمان نام یازده تابعی. ( منتهی الارب ). کشاف اصطلاحات الفنون گوید: در نزد اهل شرع کسی را گویند که یاران پیغمبر را از جن و انس دیده باشد مشروط به آنکه ملاقات کنندگان بحضرت پیغمبر ایمان آورده و در حال مسلمانی ازدنیا رفته باشند و قید بلفظ یاران برای آن است که غیر یاران پیغمبر از تعریف خارج شده باشد. و فوائد سایر قیود در لفظ صحابی شناخته خواهد شد و این تعریف مابین سایر تعریفاتی که در باره تابعی شده تعریفیست که ارباب حدیث اختیار کرده و برگزیده اند. بر خلاف کسانی که طول ملازمت باصحابی را هم جزو قیود تعریف تابعی افزوده اند مانند خطیب ، چه او گفته است که تابعی کسی باشد که بایاران پیغمبر مصاحبت کرده باشد. ابن الصلاح گفته : و مطلقه مخصوص بالتابعی باحسان - انتهی. و از ظاهر این گفتار معنی طول ملازمت استنباط میشود. زیرا اتباع به احسان بدون طول ملازمت تحقق نیابد. یا شرطصحبت سماع را در ضمن لازمه تعریف بداند، مانند ابن حبّان که او شرط کرده است که تابعی کسی است که صحابی را در سنی دیده باشد که بتوان از او حدیث شنیده و حفظ کند. و اگر صحابی بچنین هنگامی از سن نرسیده باشداعتباری برؤیت چنین صحابی نباشد، مانند خلف بن خلیفه. چه او چنین کس را از اتباع تابعان شمرده ولو آنکه خود عمربن حریث را دیده بود در حالی که او صغیر بود. یا آنکه صلاحیت رؤیت و ممیز بودن صحابی را جزو شروط و قیود تعریف صحابی بدانند. چنانکه در شرح نخبه و شرح آن ذکر گردیده است. و بهمین جهت است که درباره ابوحنیفه اختلاف کرده اند و جمهور علما او را از زمره ٔتابعین شمرده اند. زیرا که جمعی از صحابه را درک کرده بود و از برخی از آنها نیز روایت حدیث کرده بود چنانکه در خطبه درالمختار تصریح کرده و بصحت رسیده است که ابوحنیفه از هفت تن از صحابه سماع حدیث کرده و قریب به بیست تن کسانی را هم که سن آنها برای شنیدن حدیث از آنان صلاحیت داشتند درک کرده شمس الدین محمدابوالنصر عربشاه در الفیه منظومه خود که بجواهر العقاید و دررالقلائد موسوم است نام هشت تن از صحابه را که ابوحنیفه از آنان روایت حدیث کرده ، برده و گوید:

معنی کلمه تابعی در فرهنگ معین

(بِ یّ ) [ ع . ] (ص نسب . ) منسوب به تابع ، آن که اصحاب رسول (ص ) را دیده .

معنی کلمه تابعی در فرهنگ عمید

هریک از مسلمانانی که صحابی را دیده و از آنان پیروی کرده باشد.

معنی کلمه تابعی در فرهنگ فارسی

دراسلام کسانی که پیامبررادیده وازاوپیروی، کرده باشندوصحابی که بخدمت پیامبررسیده ومحضر، آن حضرت رادرک کرده باشد
( صفت ) منسوب به تابع آنکه اصحاب رسول صلی ا... علیه و آله را دیده.
یکی از شعرای امی ایران است و با مولانا وحشی معاصر و در نکته سنجی مهارت داشته است .

معنی کلمه تابعی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تابعی (ابهام زدایی).
...
[ویکی فقه] تابعی (تخلص شاعر). تابِعی، تخلص چند شاعر که در سده های ۹-۱۱ق/۱۵-۱۷م در آسیای صغیر، ایران و افغانستان می زیستند می باشد.
از شعرای عثمانی قرن ۱۰ق/ ۱۶ م، اهل ادرنه. وی در زمان سلطنت سلطان سلیم خان می زیست. پس از تحصیل به خوش نویسی روی آورد و در خط ثلث و نسخ و تعلیق توانا شد. او بجز «شهر انگیز» (شهر آشوب)، اشعار دلاویز دیگری نیز دارد.
تابعی خوانساری
شاعر سده های ۱۰-۱۱ق/۱۶-۱۷م. تذ کره نویسان نام او را آدینه قلی یاد کرده اند. اصل او از خوانسار بود، اما چون مدتی در یزد زیسته، به تابعی یزدی نیز شهرت یافته است. تابعی با آن که از علوم رایج زمان بهره ای چندان نداشت، در سرودن غزل توانا بود و از شاعران چیره دست و مشهور روزگار خود به شمار می آمد و بسیاری از شاعران خوانسار دست پروردۀ او هستند. وی بیش تر اوقات در سیاحت بود و از شهرهای اصفهان، شیراز، یزد و قزوین دیدن کرد. او در یزد با وحشی بافقی (د ۹۹۱ق/۱۵۸۳م) آشنا شد و با او به مشاعره و مباحثه پرداخت؛ اما سرانجام کار آن دو به رقابت، و سپس به مهاجات کشید. به گفتۀ کاشانی با آن که وحشی، ملک الشعرای آن نواحی به شمار می رفت، تابعی از او پیروی نمی کرد؛ و با این همه، به سبک وی شعر می سرود. از این رو، وحشی به دشمنی با وی برخاست و مریدان خود را به آزار و استخفاف او برانگیخت. به ناچار تابعی از یزد خارج شد و به سیاحت در عراق پرداخت. او با اوحدی بلیانی نیز هم نشین و هم سخن بوده است. وی در ۹۹۰ ق/۱۵۸۲م به دارالسلطنۀ قزوین رفت و نزد امیرشمس الدین محمدکرمانی (دربارۀ احوال او به این آدرس رجوع کنید؛ ) تقرب پیدا کرد و تولیت اوقاف خوانسار از طرف او به تابعی واگذار شد. تابعی به زادگاه خود خوانسار رفت و همان جا درگذشت. تاریخ درگذشت تابعی به اختلاف، سال های ۱۰۱۷، ۱۰۱۸ و ۱۰۳۵ق یاد شده است، اما سال ۱۰۱۸ق درست تر به نظر می رسد. نمونه هایی از اشعار او را در تذکره ها می توان یافت.
تابعی شیرازی
میرمحمد، شاعر سده های ۱۰-۱۱ ق. برخی او را قمی می دانند. وی ظاهراً به هندوستان رفته، و آن جا اقامت کرده است. سال فوت او را ۱۰۵۰ق/۱۶۴۰م و نیز ۱۰۰۵ق/۱۵۹۷م نوشته اند. ابیاتی از او در تذکره ها دیده می شود.
تابعی هروی
...

جملاتی از کاربرد کلمه تابعی

آن یکی هست مفلس ومفلوک سند تابعیتش مشکوک
هجویری در این کتاب اهم مسائل عرفانی را مانند علم، معرفت، فقر، تصوف، محبت، ملامت، شرح احوال و اقوال مشایخ و پیشوایان تصوف از صحابه و تابعین و اهل بیت، فرقه‌های تصوف و مذاهب و مقامات و حکایات و نیز اقوال و عقاید و نظریات آنان را به‌تفصیل بیان کرده‌است و دربارهٔ حقیقت نفس و معرفت آن و مقولات عرفانی و فلسفی سخن رانده‌است.
الثقات، یکی از آثار ابن حبان در موضوع رجال است. او در این کتاب به ذکر صحابه و تابعین ثقه از منظر خویش پرداخته‌است. او در زمینه توثیق، نزد برخی رجالیون اهل سنت، متهم به تسهیل است. با این حال، وی در این کتاب برخلاف کتاب تاریخ الکبیر خویش، به ذکر تفصیل، اسانید را ذکر نکرده‌است.
الَّذِینَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ. لآیة...: اندر این آیه تابعین را و سلف صالحین را، پسینان امت را، تا بقیامت، به پیشوایان اسلام و صحابه صدق در رسانید و در حکم برابر کرد و بر وفق این مصطفی (ص) گفت: «مثل امتی مثل المطر، لا یدری اوّله خیر أم آخره»
در مقایسه با دیگر استان‌های نروژ، اسلو بیشترین جمعیت مهاجر را دارد. بیش از ۱۸ هزار نفر یا ۲۲٫۳ در صد دارای پیشینهٔ مهاجرتی هستند یعنی هر دو والدین آنها (بدون در نظر گرفتن تابعیت) در خارج از نروژ متولد شده‌اند. طبق آمار سال ۲۰۰۵ میلادی این میزان در کل کشور نروژ برابر ۷٫۹ در صد بوده‌است. از جمعیت مهاجر ساکن اسلو پیشینهٔ قریب ۸۰ در صد از آنها مربوط به کشورهای غیر غربی است. ترکیب مهاجران در جمعیت هم از لحاظ سن و هم منطقهٔ جغرافیایی بسیار متنوع است.
خبر درست است از سعید مسیب سیّد تابعین که بو هریرة دوستی بر من رسید مرا گفت: از اللَّه آن میخواهم که در بازار بهشت ما را با هم آرد تا با یکدیگر باشیم در ان منزل جاودان و نعیم بیکران، گفتم: یا با هریرة و در بهشت بازاری هست؟ گفت: نعم‌ اخبرنی رسول اللَّه (ص) «ان اهل الجنّة اذا دخلوها نزلوا فیها بفضل اللَّه اعمالهم ثمّ یؤذن لهم فی مقدار یوم الجمعة من ایّام الدنیا فیزورون ربهم عز و جل و یبرز لهم عرشه و یتبدّی لهم فی روضة من ریاض الجنّة فتوضع لهم منابر من نور و منابر من لؤلؤ و منابر من یاقوت و منابر من زبرجد و منابر من ذهب و منابر من فضّة و یجلس ادناهم و ما فیهم من دنیّ علی کثبان المسک و الکافور ما یرون ان اصحاب الکراسیّ بافضل منهم مجلسا»، قال ابو هریرة قلت: یا رسول اللَّه و هل نری ربنا؟ قال: «نعم، هل تتمارون فی رؤیة الشمس و القمر لیلة البدر»؟ قلنا: لا. قال: «کذلک لا تمارون فی رؤیة ربکم تبارک و تعالی و لا یبقی فی ذلک المجلس رجل الّا حاضره اللَّه محاضرة حتی یقول للرّجل منهم: یا فلان بن فلان أ تذکر یوم قلت کذا و کذا؟ فیذکره بعض غدراته فی الدنیا فیقول: یا رب او لم تغفر لی؟ فیقول: بلی فبسعة مغفرتی بلغت منزلتک هذه فبیناهم علی ذلک غشیتهم سحابة فامطرت علیهم طیبا لم یجدوا مثل ریحه قطّ و یقول: ربنا قوموا الی ما اعددت لکم من الکرامة فخذوا ما اشتهیتم فنأتی سوقا قد حفّت به الملائکة ما لم تنظر العیون الی مثله و لم تسمع الآذان و لم یخطر علی القلوب فیحمل لنا ما اشتهینا لیس یباع فیها و لا یشتری و فی ذلک السوق یلقی اهل الجنة بعضهم بعضا، قال: فیقبل الرّجل ذو المنزلة المرتفعة فیلقی من هو دونه و ما فیهم دنیّ فیروعه ما علیه من اللباس فما ینقضی آخر حدیثه حتی یتحیّل علیه ما هو احسن منه و ذلک انه لا ینبغی لاحد ان یحزن فیها ثمّ نتصرف الی منازلنا فتتلقانا ازواجنا فیقلن: مرحبا و اهلا لقد جئت و انّ بک من الجمال افضل ممّا فارقتنا علیه فنقول: انا جالسنا الیوم ربنا الجبّار و یحقّنا ان تنقلب بمثل ما انقلبنا».
تو هنوز از متابعی شیطان توبه ناکرده کی بوی انسان
در سال ۱۹۹۷ تابعیت افتخاری کشور ارمنستان به وی اعطا شد.
همچنین می‌توان درصد کربن در آستنیت را به‌صورت تابعی از زمان فرایند آسپخت به دست آورد.
برای جلوگیری از تابعیت مضاعف اول اوت ۱۹۸۹ قانون اساسی کشور مالت به اصل خون انتقال یافت
بر روان آل و اصحاب گزین بر جمیع تابعین پاکدین
یا أَیُّهَا النَّاسُ علقمة بن مرثد شاگرد عبد اللَّه بن مسعود از ائمّة و ثقات تابعین است میگوید هر چه در قرآن یا أَیُّهَا النَّاسُ است خطاب اهل مکه است، و یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خطاب اهل مدینه، از بهر آن که آن وقت مکه دار الشرک بود و مدینه دار الایمان، و مدینه سرای ایمان پیش از مکه شد. و لهذا قال اللَّه عزّ و جلّ وَ الَّذِینَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِیمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ. ابن عباس گفت: یا أَیُّهَا النَّاسُ اینجا خطاب فریقین است، مؤمنان و کافران: مؤمنانرا میگویند بر ایمان و طاعت داری پاینده باشید، و قدم بر جادّه اسلام و سنّت استوار دارید، و از آن بمیگردید.
آن قبلۀ تابعین، آن قدوۀ اربعین، آن آفتاب پنهان، آن هم نفس رحمان، آن سهیل یمنی، اُوَیس قَرَنی رضی الله عنه.
این شبکه همچنین متهم است که تحولات منفی در قطر مانند سلب تابعیت از شماری از مردم این کشور از قبیله آل غفران را به اتهام تلاش برای کودتا را پوشش نداده‌است.
و قوله: تَاللَّهِ إِنْ کُنَّا لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ، هذا من کلام التابعین و اکّدوا قولهم بالقسم، ای تاللّه ما کنّا الا فی ذهاب عن الصّواب بیّن اذ سوّینا بینکم و بین ربّ العالمین فی العبادة و التّسمیة یقال سوّیت الشی‌ء بالشّی‌ء ای جعلته یساویه عملا و حکما و تسمیة.
عضویت در شورای روابط خارجی دو نوع است: انفرادی. و ابرشرکتی. عضویت‌های فردی بیشتر به دو نوع تقسیم می‌شوند: عضویت مادام العمر. و عضویت دوره ای، که برای یک دوره پنج ساله است و در زمان درخواست برای افراد بین ۳۰ تا ۳۶ ساله در دسترس است. فقط شهروندان ایالات متحده (بومی متولد شده یا دارای تابعیت) و مقیمان دائمی که برای شهروندی ایالات متحده درخواست داده‌اند واجد شرایط هستند. یک کاندیدای عضویت مادام العمر باید به صورت کتبی توسط یک عضو شورا معرفی و توسط حداقل سه نفر دیگر توصیه شود (که به شدت تشویق می‌شود که سایر اعضای شورا باشند).
آن مخلص متقی، آن مقتدای مهتدی، آن شمع سابقان، آن صبح صادقان، آن فقیر غنی، ابوحازم مکی رحمة الله علیه، در مجاهده و مشاهده بی نظیر بود، و پیشوای بسی مشایخ بود، و عمری دراز یافته بود، و ابوعمر و عثمان مکی در شان او مبالغتی تمام دارد، و سخن او مقبول همه دلهاست، و کلید همه مشکلها؛ و کلام او در کتب بسیار است. هر که زیاده خواهد می‌طلبد اما از جهت تبرک را کلمه ای چند نقل می‌کنیم و بر حد اختصار رویم که اگر زیادت شرح او دهیم سخن دراز گردد، و این تمام است که بدانی که از بزرگان تابعین بوده است، و بسیار کس را از صحابه دیده است، چون انس بن مالک و بوهریره رضی الله عنهما. هشام بن عبدالملک از ابوحازم پرسید که: آن چیست که بدان نجات یابیم در این کار؟
حسن بصری عزیز تابعین بوده است روزی یکی وی را پرسید کی: کیف انت و کیف حالک؟ حسن گفت یا اخی سی سالست تا ما در نفس خویش را دربسته‌ایم و منتظر فرمان نشسته.