بیابان گرد

معنی کلمه بیابان گرد در لغت نامه دهخدا

بیابان گرد. [ گ َ ] ( نف مرکب ) کسی که در بیابان زیست میکند. صحراگرد باشد. بدوی. چادرنشین :
کرد صحرانشین کوه نورد
چون بیابانیان بیابان گرد.نظامی.

معنی کلمه بیابان گرد در فرهنگ معین

(گَ ) (ص مر. ) بدوی ، چادرنشین .

معنی کلمه بیابان گرد در فرهنگ عمید

۱. کسی که در بیابان ها می گردد.
۲. کسی که در بیابان زندگی می کند.
۳. چادرنشین.

معنی کلمه بیابان گرد در فرهنگ فارسی

( اسم صفت ) کسی که در بیابان زیست میکند صحرا گرد بدوی چادرنشین .

معنی کلمه بیابان گرد در ویکی واژه

بدوی، چادرنشین.

جملاتی از کاربرد کلمه بیابان گرد

میکشند از داغ سودایت خردمندان شهر آنچه مجنون بیابان گرد صحرایی کشید
می دهد خضر حیات از عالم آبم هراس این بیابان گرد قصد ره زدن دارد مرا
کُرد صحرانشینِ کوه‌نورد چون بیابانیان بیابان گرد
نه در کنعان نه در بازار مصرت می‌توان دیدن بیابان گرد حیرت کرده شوقت، کاروان‌ها را
روز استقبال روحش آمدند از راه خلد روح مجنون پیش و در پس سد بیابان گرد عشق
اهلی تو گهی قبول جانان گردی کاشفته صفت گرد بیابان گردی
دیوانهٔ بیخودی بیابان گردی لبریز محبتی سرا پا دردی
نرسد شهر به داد دل مجروح، مرا خوش نمک زخم من از شور بیابان گردد
به چشم هر که چو مجنون شود بیابان گرد سواد شهر بود آیه عذاب تمام
غزال دشت پیمایی بیابان گرد نخجیری عداوت جوی بی رحمی ز سر تا پای تزویری