به سر بردن
معنی کلمه به سر بردن در ویکی واژه
به جا آوردن وعده.
جملاتی از کاربرد کلمه به سر بردن
دَمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزد به می بفروش دلقِ ما کز این بهتر نمیارزد
آدم به محض آنکه چشمانش را در زمین باز کرد به اطرافش نگاه کرد و شیطان را دید که قبل از او آنجا آمده، آدم رو به آسمان کرد و گفت: خداوندا مرا توانائی و طاقت زندگی و به سر بردن با او نیست، حال او را هم به زمین آوردهای؟ من با وسوسه او چه کنم؟
بدین ترتیب وی در طی مدت چهار سال به سر بردن در عراق، علاوه براینکه سرودهای میهنی و موسیقی را به کودکان ایرانی که در مدارس مخصوص ایرانیان در بغداد و کاظمین درس میخواندند، آموزش میداد، خود نیز مشغول به یادگیری ساز عود شد و این ساز را از استادان معروفی، همچون جمیل بشیر، سلیمان شکور، گل خماش، وکیل (موسیقیدان ایرانی مقیم عراق) و حکمت فاضل عراقی به خوبی یادگرفت و همچنین به جمعآوری تکنیکهای مصری و عراقی در نواختن عود اقدام نمود و سرانجام در سال ۱۳۴۰ خورشیدی، با دستی پر به ایران بازگشت.
اگر دانستمی کز تو توانستی به سر بردن به دست آوردمی یاری اگر از هر کجا بودی
هزاران شب به سر بردند با هم شمع و پروانه تو هم ای شمع شبخیزان شبی با ما به پایان بر
خوش بخواب ای خستۀ تیر جفا من تو را خواهم به سر بردن وفا
با کلفت دل باید تا مرگ به سر بردن در راه نفس یارب آیینه چرا بستم
یا زشت بود گویی در کیش نکورویان یک عهد به سر بردن یک قول وفا کردن
شبی با تو به سر بردن به عمری مرا خوشتر ز عمر جاودان است
پس از قیام ۱۳۲۹ از مجموع اعضای بلندپایه حزب ارشاد هفت نفر در امان ماندند. برخی مفقود الاثر و تنی چند، همراه علامه بلخی در نوروز ۱۳۳۰ (دو روز پس از شورش ۱۳۲۹) دستگیر و راهی زندان شدند. آنها حدود ۱۵ سال در زندانهای دولت به سر بردند تا اینکه دوران صدارت محمد یوسف خان (۱۳۴۳) و به اصطلاح دوران بازگشت به دموکراسی فرا رسید.
نه گاه مهر نیک از بد بداند نه مهر کس به سر بردن تواند
اینها از سقف شکسته میترسند مبادا بر سرشان خراب شود و خبر ندارند که فردا چون به حضور امیر رسند حکم به قتل ایشان مینماید.» آن شب را اسرا در آن خرابه به سر بردند.
به گفته مجاهدین ۳۶ نفر از افراد اشرف در حملات فوق توسط نیروهای عراقی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر شده و در اعتراض به این گروگانگیری به مدت ۶۵ روز در اعتصاب غذای تر و ۷ روز در اعتصاب غذای خشک به سر بردند.
سخنگویان سخنگویان همه راه به سر بردند ره را تا وطن گاه
ره در این بیمگاه تا مردن این چنین میتوان به سر بردن