بنی‌امیه

معنی کلمه بنی‌امیه در لغت نامه دهخدا

( بنی امیّه ) بنی امیّه. [ ب َ اُ م َی ْ ی َ ] ( اِخ ) رجوع به امویان شود.

معنی کلمه بنی‌امیه در فرهنگ فارسی

( خلفای بنی امیه ) یا امویان ( ۴٠ ه. ق . / ۶۶٠ م . - ۱۳۲ ه. ق . / ۷۵٠ م . ) سلسله خلفای اسلامی از خاندان بنی امیه که پس از خلفای راشدین در سال ۴٠ ه. ق . زمان حکومت ممالک اسلامی را در دست گرفتند و خلافت انتخابی روحانی را به سلطنت ارثی مبدل ساختند . موسس دولت بنی امیه معاویه بن ابوسفیان از دشمنان و معاندان علی ع بود و آخرین آنان مروان دوم به دست ابو مسلم خراسانی در مغرب ایران مقتول گردید .

معنی کلمه بنی‌امیه در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:امویان

معنی کلمه بنی‌امیه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بنی امیه، شاخه ای مشهور از قریش و یکی از دو تیره بنام بنی عبد مناف است.
نسب آنان به امیة بن عبد شمس بن عبد مناف بن قصی می رسد و با بنی هاشم در جد سوم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم؛ عبد مناف مشترک اند. عبد شمس برادر هاشم فرزندانی به نامهای امیه اصغر، نوفل، عبد امیه، حبیب، ربیعه، عبد العزی، عبدالله و امیه اکبر داشت. نسل عبد شمس به عبشمی شهرت دارند.
از تبار امیه اکبر
از میان فرزندان وی نوفل، عبد امیه، و امیه اصغر به نام مادرشان عبله دختر عبید به «عبلات» شناخته می شوند و بنی امیه معروف، از تبار امیه اکبرند. به نظر می رسد که فرزندان امیه اکبر به مرور جمعیت قابل توجهی به خود اختصاص داده، از بنی عبد شمس جدا شده و به بنی امیه شهرت یافته باشند.البته فرزندان ربیعة بن عبد شمس نیز از موقعیت برجسته ای برخوردار بودند؛ اما همچنان عبشمی باقی ماندند و شاخه ای جداگانه تاسیس نکردند. عتبه و شیبه فرزندان ربیعه، فرزندان عتبه از جمله هند (همسر ابوسفیان) و برادرانش ولید و ابوحذیفه از افراد مشهور نسل ربیعة بن عبد شمس بودند.
دو گروه فرزندان امیه
فرزندان امیه نیز که این مقاله به آنان می پردازد به دو گروه «اعیاص» و «عنابس» تقسیم شدند.
← اعیاص
...
[ویکی شیعه] بَنی اُمیه یکی از تیره های بزرگ قبیله قریش که شماری از ایشان نزدیک یک سده بر سرزمین های اسلامی حکومت کردند. تاریخ سده نخست هجری و حتی مدتی پیش از آن، با نام و کارنامه سیاسی اعضای خاندان اموی، به عنوان خلیفه یا هر عنوان دیگری سخت پیوند یافته است. سلسله بنی امیه با آغاز خلافت معاویه در ۴۱ق آغاز شد و در ۱۳۲ق با شکست مروان بن محمد به پایان رسید. در این سال ها ۱۴ پادشاه بر ممالک اسلامی حکم راندند. پس از معاویه بن یزید، خلافت امویان به شاخه مروانی انتقال یافت. امویان با نبرد در مرزهای شرقی و مرزهای روم، گستره حکومت اسلامی را هر روز وسیع تر می کردند. سرکوب خوارج و شیعیان از سیاست های مستمر امویان بود. بنی امیه بارها حرمت مقدسات اسلامی را شکستند.
بنی امیه دشمنی دیرینه خود با بنی هاشم را ادامه دادند. پنج امام شیعه در زمان خلافت بنی امیه بودند. پس از واقعه عاشورا، امامان شیعه سیاست سکوت و تقیه را در برابر امویان به کار گرفتند. قیام های: عاشورا، زید، مختار از جمله قیام های شیعیان علیه ستم بنی امیه بود.
بزرگ خاندان بنی امیه، امیه بن عبدشمس است.درباره نسب وی دو قول وجود دارد.
[ویکی اهل البیت] «بنی امیه» یا «امویان» عنوان کلی طایفه ای از خاندان بزرگ قریش است که از سال 41 هجری قمری تا 132 هـ.ق، به مدت هزار ماه حدود 91 سال بر سراسر جهان اسلام حکومت کردند. نسب آنها به "امیه بن عبد شمس بن عبدمناف" برادرزاده "هاشم بن عبدمناف" می رسد. مرکز حکومت عربی محض آنها «شام» و پایه گذار حکومت آن ها "معاویة بن ابی سفیان" بود.
امویان در عصر جاهلی از توانگران قریش بشمار می آمدند و تجارت پیشه بودند و با قبائل دیگر برای کسب تصدی منصب های کعبه و به رخ کشیدن برتری شان، درگیری داشتند. حرب پسر امیه از بزرگان مکه بشمار می رفت و به خاطر مقام و منزلت عبدالمطلب ( بزرگ خاندان بنی هاشم ) به وی حسادت می ورزید. این مخالفت ها در زمان پیغمبر میان آن حضرت و ابوسفیان پسر حرب و بعد میان امام علی علیه السلام و معاویه و یزید بن معاویه و حسین بن علی علیه السلام ادامه داشت.
ابوسفیان با وقوع نبرد بدر که در آن افزون بر شمار بسیاری از مشرکان، یکی از او کشته و دیگری به اسارت رفت در راس مشرکان قرار گرفت و در بسیج مکیان در نبرد احد نقش اصلی را ایفا کرد. او پس از آن با یاری یهودیان مدینه، جنگ خندق را بر ضد پیامبر اسلام ترتیب داد؛ اما با تدبیر پیامبر سپاه ابوسفیان و متحدان او ناکام ماندند. به هنگام فتح مکه ابوسفیان با وساطت عباس بن عبدالمطلب، نزد پیامبر رفت و اسلام آورد.
خاندان ابوسفیان در جریان فتح مکه در عهد ابوبکر و عمر فعالانه شرکت جستند و فرزندان او یزید و معاویه در فتح برخی از مناطق شام امیر سپاه بودند. اما ورود بنی امیه در دستگاه خلافت از زمان عمر بن خطاب آغاز می گردد که معاویه را والی شام نمود. با گزینش عثمان بن عفان به مقام خلافت که از بنی امیه بود، امویان توانستند قدرت و نفوذ خود را بیش از گذشته افزایش دهند. در این دوره مروان بن حکم که خود و پدرش از رانده شدگان حضرت رسول صلی الله علیه و آله بودند بر امور خلافت تسلط بی اندازه یافتند.
بعد از کشته شدن عثمان (خلیفه سوم) و خلافت امیرالمومنین امام علی علیه السلام معاویه به بهانه خونخواهی عثمان با آن حضرت بیعت نکرد و مخالفت نمود. علی علیه السلام بعد از جنگ جمل، رهسپار شام شد تا معاویه را دفع کند. دو سپاه در «صفین» روبرو گشتند و بین آن دو جنگی فرسایشی رخ داد و در زمانی که پیروزی علی و یارانش در جنگ مسجل شده بود با حیله های عمروعاص مشاور معاویه یاران علی بر او شوریدند و کار به «حکمیت» انجامید که در نهایت به نفع علی علیه السلام تمام نشد و چندی بعد در حالی که علی علیه السلام در حال تدارک جنگی دوباره با معاویه بود در مسجد کوفه ترور و به شهادت رسید. پس از شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام به موجب وصیت آن حضرت و بیعت مردم، حضرت حسن بن علی علیهماالسلام امام دوم شیعیان متصدی خلافت شد ولی معاویه آرام ننشسته به سوی عراق - که مقر خلافت بود - لشکر کشیده با حسن بن علی به جنگ پرداخت.
وی با دسیسه های مختلف و دادن پول های گزاف، تدریجا یاران و سرداران امام حسن علیه السلام را فاسد کرده، بالاخره حسن بن علی را مجبور نمود که به عنوان صلح، خلافت را به وی واگذار کند و امام نیز خلافت را به این شرط که پس از درگذشت معاویه به وی برگردد و به شیعیان تعرض نشود به معاویه واگذار نمود.
در سال چهل هجری، معاویه بر خلافت اسلامی استیلا یافت و بلافاصله به عراق آمده در سخنرانی که کرد به مردم اخطار نموده و گفت: «من با شما سر نماز و روزه نمی جنگیدم بلکه می خواستم بر شما حکومت کنم و به مقصود خود رسیدم!!!».
و نیز گفت: «پیمانی که با حسن بستم لغو و زیر پای من است!!!» معاویه با این سخن اشاره می کرد که سیاست را از دیانت جدا خواهد کرد و نسبت به مقررات دینی، ضمانتی نخواهد داشت و همه نیروی خود را در زنده نگهداشتن حکومت خود بکار خواهد بست و البته روشن است که چنین حکومتی سلطنت و پادشاهی است نه خلافت و جانشینی پیغمبر خدا و از اینجا بود که بعضی از کسانی که به حضور وی بار یافتند به عنوان پادشاهی سلامش دادند و خودش نیز در برخی از مجالس ‍ خصوصی، از حکومت خود با ملک و پادشاهی تعبیر می کرد اگرچه در ملا عام خود را خلیفه معرفی می نمود.
[ویکی حج] بنی امیه تیره ای مشهور از قریش که در حرمین شریفین صاحب مناصبی بودند.
بنی امیه از نسل امیة بن عبدشمس بن عبدمناف بن قصی بودند و نسبشان به عبدمناف جد سوم پیامبر(ص) می رسید. آنها ساکن پیرامون کعبه و در دوران جاهلی از تاجران قریش بودند. بنی امیه که از قدیم با بنی هاشم رقابت داشتند، پس از برخاستن پیامبر(ص) از میان بنی هاشم، در صف دشمنان آن حضرت قرار گرفتند و سرپرست مکیان در مبارزه با مسلمانان شدند، تا اینکه با فتح مکه به ناچار مسلمان شدند و در غزوات پیامبر(ص) شرکت داشتند و از جمله کارگزاران پیامبر(ص) در مناطق مختلف قرار گرفتند.
بنی امیه در زمان خلفای نخستین با حکومت همراه شدند و جایگاه و منزلتی یافتند و زمینه حکومتشان توسط خلفا ایجاد شد و با روی کار آمدن عثمان که اموی بود عملا حکومت را در دست گرفتند و تا قیام عباسیان پابرجا بودند.
[ویکی فقه] بنی امیه (قرآن). بنی امیه ، شاخه ای مشهور از قریش و یکی از دو تیره بنام بنی عبد مناف است.
بنی امیة بن عبد شمس بن عبد مناف، از تیره های مهم قریش و از دشمنان سرسخت بنی هاشم و اهل بیت علیهم السّلام بودند.
بوزینگان روی منبر
برخی مفسران، نزول آیه ۶۰ اسراء را درباره بنی امیه دانسته اند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم در رؤیای صادقانه ای مشاهده کرد، آنان چون بوزینگانی از منبر او بالا می روند.
بدترین جنبندگان
طبق روایتی، آیه ۵۵ انفال در شان بنی امیه نازل شد و آنها را بدترین جنبندگان روی زمین خواند که به باطن قرآن کفر ورزیده، بدان ایمان نیاوردند.
شجره خبیثه
...

معنی کلمه بنی‌امیه در ویکی واژه

دودمان عرب ساکن جزیرة‌العرب که علاوه بر بنی‌امیه، طوایف دیگری نظیر بنی‌هاشم نیای پیامبر اسلام منسوب به قوم بزرگ قریش هستند. بنی‌امیه ممکن است به دو یا سه بخش بنی - اُمیّه یا بنی - اُم - اَیّه قابل تجزیه باشد. غرض از این اصطلاح معرفی سردودمان معاویه یعنی فردی بنام اَیّه است.

جملاتی از کاربرد کلمه بنی‌امیه

ابوبکر جوهری می‌گوید که پس از بیعت با عثمان (که خود از امویان بود) ابوسفیان گفت که این امر (خلافت) ابتدا در دست طایفهٔ بنی تیم (طایفهٔ ابوبکر) قرار گرفت درحالی که ربطی بدان‌ها نداشت؛ بعد از آن در دست قبیلهٔ عدی (طایفهٔ عمر) قرار گرفت که دورتر و دورتر بود. اکنون به منزلگاه خود بازگشته و قرارگاه خویش را بازیافته‌است. او خطاب به عثمان و بنی‌امیه گفت که آن را در میان خود موروثی کرده میان فرزندان خود بگردانید، هیچ بهشت و جهنمی در کار نیست.
در قرن سوم قبل از میلاد دمشق یکی از مهم‌ترین مراکزِ علوم و فنون آن دوران بود، و در سال ۶۶۱ میلادی دمشق پایتخت دولت اسلامی دوران بنی‌امیه شد.
در این شرایط، محمد باقر همانند پدرش در مقابل بنی‌امیه موضعِ سکوت در پیش گرفت، درعوض خودش را وقفِ مسائل فقهی و بسطِ تئوریِ امامت کرد.
اما شیخ صدوق در خصال، بر اساس روایتی ۱۲ تن از آنان را از بنی‌امیه و ۵ تن را از سایر مردم دانسته‌است.
ای سبط نبی بنی‌امیه آخر به مراد دل رسیدند
امامتِ زین‌العابدین از سال ۶۱ ه‍.ق به مدت ۳۵ سال ادامه داشت. به دلیل سخت گیریِ حاکمانِ بنی‌امیه در این دوران، تعداد اصحاب زین العابدین به زحمت از تعداد انگشتان یک دست تجاوز می‌کرد.
با قدرت گرفتن بنی‌امیه، ابرشهر در ۴۵ق/۶۶۵م به صورت یکی از مناطق چهارگانه خراسان درآمد. در ۹۰ق/۷۰۹م، مردم ابرشهر و هرات در سرکوبی نیزَکِ طَرخان، به کمک قُتیبة بن مسلم باهِلی شتافتند. از همین دوره، سکهٔ مسین که در ابرشهر ضرب شده، به دست آمده‌است. در اوایل سده ۲ قمری/۸م؛ بهافرید، پسر ماه‌فروردین، مؤسسِ فرقهٔ بهافریدیه از فرقه‌های زردشتی در یکی از بخش‌های ابرشهر ظهور کرد. در ۱۲۹ ق، شیبان بن مُسلمه به همراه ۳۰ هزار نفر از خوارج، بر ابرشهر دست یافت. آخرین رویدادی که از ابرشهر در منابع ثبت شده‌است مربوط به ۲۱۵ قمری و اقامت عبدالله بن طاهر در ابرشهر برای جنگ با خوارج است.
جای بنی‌امیه در قصر زرنگاری اولاد مصطفی را از خشت و خاک بستر
در تمام دوران نایب‌السلطنت بودن فرخان کوچک، بنی‌امیه هیچگاه لشکری به سوی طبرستان گسیل نداشتند در این دوران، ابومسلم خراسانی شورش خویش را آغاز کرد.[یادداشت ۳] درکل، اواخر دوران امویان و اوایل حکومت عباسیان طبرستان اوضاع آرامی داشت و مردم در آرامش به سر می‌بردند.
اهل سنت برخلاف شیعه، باقر را معصوم نمی‌دانند. افزون‌بر این ادعا دارند باقر بیعت با دو خلیفهٔ اول، ابوبکر و عمر را مجاز می‌دانسته‌است و از دشمنان آنان تبرّا جسته‌است. بر اساس روایتی که از ابن عساکر نقل شده‌است، باقر نماز خواندن پشت سرِ بنی‌امیه را مجاز شمرده‌است. همچنین از ابن کثیر نقل شده‌است که برخلاف اعتقادِ شیعه که باقر را یکی از امامان خود می‌دانند، باقر چنین ادعایی نکرده‌است. به‌علاوه درحالی‌که منابع شیعی در توصیفِ یکی از دیدارهای باقر و ابوحنیفه، دیدی نسبتاً منفی از ابوحنیفه ارائه می‌دهند، منابع حنفی او را یکی از شاگردان باقر می‌دانند که باقر در مورد او گفته‌است سنتِ پیغمبر را زنده خواهد کرد.
چون که بد شیعه احمد سفاح کرد خون بنی‌امیه مباح
این شهر در زمان حکومت بنی‌امیه مرکز حکومت آذربایجان و در زمان بنی‌عباس مرکز قیام بابک خرمدین بوده‌است. در سال ۶۱۸ هجری مورد حملهٔ مغولان قرار گرفت. در دوران باستان نیز که ایران به چهار ولایت تقسیم شده بود اردبیل مرکز ولایت باختر شامل آذربایجان بوده‌است. اما در زمان تیموریان و صفویان، نهضت تشیع و جنبش‌های سیاسی ایران از این شهر برخاست. اردبیل در زمان صفویان آباد گردید و به اوج اعتبار، عزت، و عظمت خود رسید، اما پس از انقراض این سلسله در پیشامدها و تحولات تاریخی دورهٔ نادرشاه و اوایل قاجار و به‌خصوص با ورود قشون روسیه به ایران و حوادث دوران مشروطیت، از رونق و اهمیت افتاد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در ۲۴ فروردین ۱۳۷۲ به مرکز استان تبدیل شد.
رویدادهای فتح آفریقا و اندلس به دست موسی بن نصیر، فصلی جدا است. باقی خلفاء بنی‌امیه به صورت خلاصه مورد توجه قرار گرفته‌اند ذکر خلفای عباسی و ظهور حکومت آنان و نویسنده تا دوران خلافت هارون الرشید را مختصر گزارش کرده‌ در پایان متذکر می‌شود که در خلافت خلفای پس از هارون، خیری وجود ندارد و خلفای بعدی را زنادقه عراق می‌نامد.
مخدرات پیمبر شکسته حال و اسیر بنی‌امیه بعنف غلط امیر عباد