معنی کلمه خیبر در لغت نامه دهخدا
خیبر. [ خ َ ب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بخش بدره شهرستان ایلام واقع در 60 هزارگزی خاوری ایلام و سه هزارگزی شمال راه مالرو بدره به ایلام. آب آن از رودخانه گنجه و محصول آن توتون و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
خیبر. [ خ ِ ب َ ] ( اِخ ) گردنه معروفی است مرز بین افغانستان و پاکستان غربی. این گردنه که قرنها راه داد و ستد و هجوم از آسیای مرکزی بوده اینک حلقه عمده ارتباطی بین پیشاور ( پاکستان ) و کابل ( افغانستان ) میباشد. گردنه خیبر ارتفاعش از 1070 متر تجاوز نمی کند و یکی از راههای عمده هجوم به هند بوده است. ظاهراً اسکندر مقدونی قسمتی از سپاهیان خود را که تحت فرماندهی هفایستیون و پردیکاس بود از این راه عبور داد و خود راه ساحل شمالی رود کابل را پیش گرفت. سلطان محمود غزنوی ، امیرتیمور و بابر در لشکرکشی به هند و نادرشاه در لشکرکشی ازاین راه گذشتند. گذشته از دشواریهای طبیعی عبور از خیبر به سبب قبائل سرسخت اطراف نیز دشوار بود. از جمله این قبائل قبیله اَفریدی است که مردمی گردنکش و آشوب طلب بودند و در مقابل هرگونه نفوذ خارجی مقاومت می کردند. انگلیسها اول بار در 1839 م. در اولین جنگ افغانستان و بریتانیا از خیبر گذشتند و مصائب بسیار دیدند در دومین جنگ افغانستان و بریتانیا بموجب پیمان گندمک 1879 م. خیبر تحت نظارت بریتانیا قرار داده شد در 1897 م. افریدیها گردنه را گرفتند و بریتانیائیها را بیرون راندند و چندی آنرا در تصرف داشتند سرانجام بریتانیا حفظ و حراست جاده را در مقابل اجرت به افریدیها سپرد ولی خود ناچار مأمورین گشتی داشت. امروزه از قریب 42 هزارگزی گردنه جاده ای مدرن و جاده ای کاروانرو و راه آهن ( ساخت بین 1920 تا 1925 م. ) می گذرد. راه آهن آن که با صرف مخارج هنگفت ساخته شد از 39 تونل و 92 پل می گذرد. ( از دائرة المعارف فارسی ).
خیبر. [ خ َ ب َ ] ( اِخ ) نام ناحیتی است بر هشت منزلی مدینه از راه شام ( این نام بر خود ولایت نیز اطلاق میشود ) و در این ناحیت بزمان قدیم هفت قلعه و مزارع و نخلستان وجود داشت که بسال هفتم هَ. ق. بدست پیغمبر اسلام گشوده شد. اسامی قلاع مزبور بدین قرار بودند: حصن ناعم ( در این حصن قتل مسعودبن مسلمه اتفاق افتاد )، قموص حصن ابی الحقیق ؛ حصن الشق ؛ حصن النطاة؛ حصن السلالم ؛ حصن الوطیح ؛ حصن الکتیبة . اما لفظ خیبر عبری است و بمعنی قلعه است. از آنجا که در خیبر هفت قلعه بوده است گاهی آنرا خیابر نیز می نامند. چون خیبر گشوده شد اهالی آن خدمت رسول خدا رسیدند و گفتند ما را علم در نگاهداری ساختمان و حفظ و نگهداری نخلهاست اولی آن است که حفظ آنها را بما بسپاری پیغمبر آنها را بر قسمتی از خرما و زرع عاملی داد و گفت اقرکم ما اقرکم اﷲ. چون خلافت بعمررسید خیبریان بفحشاء دست یازیدند و به آزار مسلمانان قیام کردند پس او آنها را بشام کوچ داد و خیبر را بین آنانی قسمت کرد که پس از گشوده شدن پیغمبر سهمی از خیبر را به آنها داده بود و در این تقسیم زنان پیغمبر را نیز بی نصیب نگذارد. بین عربان خیبر به شهر تب خیز مشهور است چنانکه در این شعر آمده :