خوارزمیان

معنی کلمه خوارزمیان در لغت نامه دهخدا

خوارزمیان. [ خوا / خا رَ ] ( اِخ )ج ِ خوارزمی. خوارزمیها. مردمان خوارزم :
خاصیت هندوان دارد هنگام خفت
عادت خوارزمیان گاه شراب و طعام.لامعی.

معنی کلمه خوارزمیان در فرهنگ فارسی

جمع خوارزمی خوارزمیها

معنی کلمه خوارزمیان در ویکی واژه

این سرزمین نیز در مجموع اراضی سکایان قرار داشت و مفهوم از کلمه خوارزم یا خوارزمیان سرزمین فقیر و دور از آبادانی در اصطلاح باستانی آن بوده است. به استناد متون این سرزمین نیز به کیش زرتشت گرویده‌بود.

جملاتی از کاربرد کلمه خوارزمیان

خوارزمیان منکر شده دیدار بی‌چون را ولی از بینش بی‌چون تو خوارزم تو پا کوفته
گفت دانم که سلجوقیان بخراسان آمده باشند. گفتم همچنین است. و بنشستم و حال باز گفتم. گفت: لا حول و لا قوّة الّا باللّه العلیّ العظیم‌، گفت: اینک نتیجه شدن آمل و تدبیر عراقی دبیر! ستور زین کنید. من بیرون آمدم، و او برنشست. بونصر نزدیک وی آمد از دیوان خویش و خالی کرد و جز من کس دیگر نبود، نامه سوری بدو داد؛ نبشته بود که «سلجوقیان و ینالیان‌ سواری ده هزار از جانب مرو بنسا آمدند. و ترکمانان که آنجا بودند و دیگر فوجی از خوارزمیان، سلجوقیان ایشان را پیش خود بر پای داشتند و ننشاندند و محلّ آن ندیدند . و نامه‌یی که نبشته بودندی سوی بنده‌ درج‌ این بخدمت فرستادم تا رای عالی بر آن واقف گردد.»
در سال ۱۲۱۹ پس از میلاد، چنگیز خان و ارتش مغول وی بر منطقه غلبه کردند. گفته می‌شود که نیروهای وی شهرهای خوارزمیان هرات، بلخ و همچنین بامیان را نابود کرده‌اند. ویرانی‌های ناشی از مغول‌ها بسیاری از مردم محلی را مجبور به بازگشت به یک جامعه روستایی ارضی کرد. حکومت مغول و ایلخانان در شمال غربی منطقه ادامه داشت در حالی که خاندان خلجی مناطق قبیله ای افغانستان را در جنوب هندوکش تا زمان حمله تیمور اداره می‌کردند. تیمور امپراتوری تیموریان را در سال ۱۳۷۰ تأسیس کرد. تحت حکومت شاهرخ شهر هرات به عنوان نقطه کانونی رنسانس تیموری در شرق، که شکوه آن برابر با فلورانس رنسانس ایتالیا در غرب بود مطابقت داشت.
چنین باغی نشاید جز که مر خوارزمیانی را که بردارند بر پشت و به گردن بار کپان‌ها
ورنه اینان را دمی نگذاشتندی بی‌زیان دیلمان‌، سلجوقیان‌، خوارزمیان‌، چنگیزیان
برزم لشکر خوارزمیان که گفتندی که ایمن است تن و طبع ما ز عجز عبر
در قرن یازدهم، محمود غزنوی حاکمان هندوی باقیمانده را شکست داد و به‌طور مؤثر این منطقه وسیع را به استثنای کافرستان(نورستان فعلی) اسلامی کرد. محمود غزنی را به یک شهر مهم تبدیل کرد و از روشنفکرانی مانند مورخ ابو ریحان البیرونی و فردوسی شاعر حمایت می‌کرد. سلسله غزنوی توسط غوریان که دستاوردهای معماری آنها شامل منار جام است، سرنگون شد. غوریان قبل از خاندان خوارزمیان در سال ۱۲۱۵ کمتر از یک قرن افغانستان را کنترل کردند.
وای از آندم که چو خوارزمیان خشم تو روبد گل و خار از میان
و بو علی به خوارزم افتاد و آنجا او را بازداشتند و غلامش ایلمنگو قیامت بر خوارزمیان فرود آورد تا او را رها کردند. سپس از آن چربک‌ امیر خراسان‌ بخورد و چندان استخفاف کرده به بخارا آمد. و چند روز که پیش امیر رضی شد و آمد، او را با چند تن از مقدّمان او فروگرفتند و ستوران و سلاح و تجمّل و آلت هرچه داشتند، غارت کردند و نماز شام بو علی را با پانزده تن به قهندز بردند و بازداشتند در ماه جمادی الاخری سنه ست و ثمانین و ثلثمائه. و امیر سبکتگین به بلخ بود و رسولان و نامه‌ها پیوسته کرد به بخارا و گفت: خراسان قرار نگیرد تا بو علی به بخارا باشد، او را بنزدیک ما باید فرستاد تا او را به قلعت غزنین نشانده آید. و ثقات رضی‌ گفتند: روی ندارد فرستادن. و درین مدافعت‌ می‌رفت و سبکتگین الحاح‌ می‌کرد و می‌ترسانیدشان، و کار سامانیان به پایان رسیده بود، اگر خواستند و اگر نخواستند،
و آخر دست‌ شاه ملک را بود، روز سوم نماز پیشین خوارزمیان را بزد و برگشتند و بهزیمت بشهر آمدند و حصار بگرفتند ؛ و اگر جنگ حصار کردندی، بپیچیدی‌ و کار دراز شدی، نکردند، که خذلان‌ ایزد، عزّ ذکره، بر ایشان رسیده بود. و شاه- ملک به رباطی‌ که ایشان را آنجا بزد پانزده روز ببود تا کشتگان را دفن کردند و مجروحان درست گشتند . و رسولان می‌شدند و میآمدند. و خوارزمیان صلح جستند و مالی بدادند، شاه ملک گفت: ولایت‌ خواهم که بفرمان خلیفه امیر المؤمنین‌ مراست.
سنجر در سال ۵۵۲ قمری درگذشت و در مرو به خاک سپرده شد. در دارالبطیخ ذکر شده‌است که مقبره او در سال ۶۱۷ قمری در جریان حمله مغولان به امپراتوری خوارزمیان توسط مغول ها ویران شد.
از سمرقند و بخارا بس که سیل اشک رفت کشتی خوارزمیان را رخنه در جیحون فکند