خمان

معنی کلمه خمان در لغت نامه دهخدا

خمان. [ خ َ ] ( اِ ) کمان تیراندازی و گویند کمان در اصل خمان بوده به اعتبار آنکه هر خانه از آن خمی دارد و بتغییر السنه «خاء» به «کاف » بدل شده است. ( از برهان قاطع ) ( از انجمن آرای ناصری ). || ( نف ، ق ) خم شونده. ( فرهنگ فارسی معین ). در حال خم شدن. || ( ص ) پیچان. خم دار. || هرچیز خمیده. ( ناظم الاطباء ). دو چیز خم شده را گویند.
- خمان رفتن ؛ دولا رفتن : تهطرس ؛ خمان و چمان رفتن. تیاح ؛ اسبی که از نشاط خمان و چمان رود. تیح ؛ خمان و چمان رفتن. ( منتهی الارب ).
خمان. [ خ ُ ] ( ع اِ ) گیاهی است دارویی دارای دو قسم : صغیر و کبیر. قسم صغیر را آقطی گویند. ( ناظم الاطباء ). لغت نبطی است وبه یونانی آقطی نامند. نباتی است صغیر و کبیر. کبیرآن شبیه به درخت است و شاخهای او مایل بسفیدی شبیه به نی و مستدیر و برگش مثل برگ گردکان و از آن کوچکتر و ثقیل الرائحه و در هر شاخی از سه عدد تا پنج عدد و بر هر شاخی قبه ای و گلش سفید و ثمرش شبیه به حبةالخضراء و بنفش مایل به سیاهی و در شکل مانند خوشه محلل و... خمان صغیر شبیه به گیاه و ساقش مربع و پرگره و برگش شبیه به برگ بادام.... از هر گرهی ثمری ظاهر. ( از تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به اختیارات بدیعی شود. در برهان قاطع آمده : در عربی دوایی است و آن دو نوع می باشد: کوچک و بزرگ. کوچک را به یونانی خامأاقطی خوانند و آن درخت بل است و بل میوه ای است در هندوستان و بزرگ آن را سنبوقه گویند، مجفف و محلل باشد.
خمان. [ خ َم ْ ما ] ( ع ص ، اِ ) نیزه سست.( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ).
خمان. [ خ ُم ْ ما ] ( ع ص ، اِ ) فرومایه از مردمان. یقال : هو من خمان الناس ؛ ای من رذائلهم. خِمّان. || متاع ردی. خِمّان. || درخت بکارنیامدنی. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ). خِمّان.
خمان. [خ ِم ْ ما] ( ع ص ، اِ ) فرومایه از مردمان. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ). یقال : هو من خُمّان. || متاع ردی. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). خُمّان.

معنی کلمه خمان در فرهنگ عمید

= خماندن

معنی کلمه خمان در فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است با شاخه های دراز و سفید مانندنی . برگهای آن کوچک و بدبو و گلهایش سفید رنگ است و بسرخی زند آقطی .
فرومایه از مردمان یا متاع ردی

معنی کلمه خمان در فرهنگستان زبان و ادب

{sheer} [حمل ونقل دریایی] انحنای طولی عرشه از دماغه تا پاشنه به طوری که از پهلو دیده می شود

معنی کلمه خمان در ویکی واژه

انحنای طولی عرشه از دماغه تا پاشنه به‌طوری‌که از پهلو دیده می‌شود.

جملاتی از کاربرد کلمه خمان

بوله در برادفورد در بریتانیا دیده به جهان گشود. پدرش هرمان بوله یک مدرس و مهندس بود. هنگامی که ارنست ویلهلم سه ساله بود خانواده‌اش به کیپ‌تاون در آفریقای جنوبی مهاجرت کردند. بوله در کلن و برلین به تحصیل پرداخت و در ۱۹۲۳ مدرک مدیریت بازرگانی گرفت. او در ۱۹۲۵ با گرترود باخمان پیمان زناشویی بست و به تجارت پرداخت. در ۱۹۳۲ به حزب نازی پیوست و یک سال پس از آن به اس‌ای ملحق شد و تا ۱۹۴۳ به درجهٔ اوبرگروپنفورری رسید.
وی در ۱۲ اوت ۱۹۷۸ در ایروان به دنیا آمد. والدین وی ژان-پی‌یر و شاکه توخمانیان نام دارند. نشانیان در سال ۱۹۸۰ به لوس آنجلس نقل مکان نمود. وی در سال ۲۰۱۲ میلادی از کنسرواتوار دولتی کومیتاس ایروان فارغ‌التحصیل شد.
سروهای کرگ از هزاران فزون همه چون خمانیده زآهن ستون
اگرکه پشت من از بار حادثات خمید شکسته زلفا جعد ترا که خمانید
خمانیده دُم چون کمانی ز قیر همه نوک دندان چو پیکان تیر
این اثر با ترکیب داستانی قوی و موسیقی پرشور، نمایانگر شروع موفقیت‌آمیز راخمانینوف در عرصه اپرای جهانی است و تأثیر بسزایی در موسیقی قرن نوزدهم داشته است. با وجود گذشت بیش از یک قرن از نخستین اجرای آن، «آلکو» همچنان مورد توجه و تحسین موسیقی‌دوستان و منتقدان قرار دارد و به عنوان نمونه‌ای برجسته از اپرای روسی شناخته می‌شود.
خمان چهره ارغوان زعفران سبک مردم شاد گردد گران
اخمان ۷۱۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
این هستی پنج روزه جاوید مدان وین عمر که باقی است در اندوه خمان
آنا-ماریا سرنوگرچویچ (زادهٔ ۳ اکتبر ۱۹۹۰) یک بازیکن زن کرواس تبار فوتبال اهل کشور سوییس است که در پست مهاجم و وینگ‌بک برای باشگاه بارسلونا در لیگ برتر اسپانیا بازی می‌کند. او همچنین یکی از اعضای تیم ملی فوتبال زنان سوئیس نیز است. وی مهارت زیادی در زدن ضربات سر دارد. او در کنار رامونا باخمان یکی از بهترین و با استعدادترین بازیکنان این تیم به حساب می‌آید.
در میان دولت تو می زییم تا زجور چرخمان باشد مجیر
اگرچه «آلکو» به عنوان اولین اثر اپرایی راخمانینوف بود، اما با استقبال بسیار خوبی مواجه شد. منتقدان از عمق احساسی و نوآوری‌های موسیقایی این اثر تقدیر کردند و آن را نشانه‌ای از آینده‌ای روشن برای راخمانینوف دانستند. این اپرا توانست جوایز بالایی از داوران کنسرواتوار مسکو کسب کند و نقش مهمی در معرفی و تثبیت راخمانینوف به عنوان یک آهنگساز برجسته ایفا کرد.
در آن شهر در کلاس‌های فوق برنامه موسیقی شرکت کرد و نواختن پیانو و تئوری موسیقی را یاد گرفت. به تدریج به عنوان همنواز در کنسرت‌هایی شرکت کرد. او در ارکستر مدرسه ابوا نیز می‌نواخت و در یک گروه رقص نوازنده پرکاشن هم بود. اولین تجربه‌های آهنگسازی را در ۱۴–۱۵ سالگی انجام داد. ۱۷ ساله بود که نخستین اجرای عمومی یکی از ساخته‌هایش در مسابقه آهنگسازان جوان برگزار شد، مسابقه‌ای که در آن برنده نشد و تنها از او تقدیر به عمل آمد. اثر اجرا شده به شدت تحت تأثیر ساخته‌های سرگئی راخمانینف بود و نشانه‌ای از موسیقی استونی در آن به چشم نمی‌خورد.
گروه اول پیروان اصیل میزس‌اند که از الگوی تفکری روش‌شناسی پیروی می‌کنند. راتبارد خود متعلق به همین گروه است. گروه دوم از الگوی تفکر هایک پیروی می‌کنند. اینان تأکیدشان بر «دانش» و «اکتشاف» است، برخلاف پیروان میزس که تأکیدشان بر «کنش» و «گزینش» است. از معاصران ایزرائل کرزنر در زمرهٔ پیروان الگوی فکری هایک است. گروه سوم پیرو دیدگاه‌های پوچگرایانهٔ لودویگ لاخمان‌اند. گرایش اینان نهادگرا و ضد-نظریه است.
چو از دور نزدیک شد ریونیز بزه برکشید آن خمانیده شیز
«آلکو» به عنوان یک نقطه عطف در کارنامه هنری راخمانینوف و نیز در تاریخ موسیقی اپرایی روسیه به شمار می‌رود. این اپرا به دلیل استفاده ماهرانه از تم‌های موسیقایی و توانایی در ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطب، همچنان در صحنه‌های اپرای جهان اجرا می‌شود و به عنوان یکی از آثار مهم رپرتوار اپرایی روسیه محسوب می‌شود.
به زخمان حسین از چشم پر نم بنه از اشک شور خویش مرهم
بین ما چون یکی از ما بود، اگر سئوالی از او می کردیم پاسخمان می گفت و اگر میخواندیمش نزدمان می آمد. و بخدا سوگند با همه نزدیکی ما و او بیکدیگر، از بیم هیبتش یارای سخن گفتن با او نداشتیم.
از دهرمان موافقت، از کوکب اتفاق از چرخمان موافقت، از بخت همرهی است
موسیقی «آلکو» ترکیبی از عناصر موسیقی سنتی روسی و سبک رمانتیک است. راخمانینوف با استفاده از ملودی‌های غنی و هماهنگی‌های پیچیده، توانسته احساسات عمیق شخصیت‌ها و فضای دراماتیک داستان را به خوبی به تصویر بکشد. یکی از قطعات مشهور این اپرا، کاتاوینای آلکو است که نمایشگر احساسات شدید و رنج عاطفی او است.