خشگ

معنی کلمه خشگ در لغت نامه دهخدا

خشگ. [ خ ِ ] ( اِ ) درختچه ای است در جنوب ایران. ( یادداشت بخط مؤلف ).

معنی کلمه خشگ در فرهنگ فارسی

درختچه ایست در جنوب ایران

جملاتی از کاربرد کلمه خشگ

قلعه بانی تا سال ۱۳۷۹ در شرکت ساپکو فعالیت می‌کرد و از ابتدا تا زمانی که در ساپکو حضور داشت در پست معاونت مدیر عامل ساپکو مشغول بود. در سال ۱۳۷۹ مدیرعامل شرکت چرخشگر شد و حدود یکسال در آن شرکت ماندگار شد.
منم که خشگ نیارم ازین سپس که کند بخون ابن یمین دوست دست تر ناخن
که میغهای دژم را بخشگ سال اندر یمین شاه معونت کند به فتح الباب
تاراج حادثات به بدخواه ملک او نگذاشت غیر دیده و لب هیچ خشگ و تر
راه خشگی و منزلش پیداست بی‌نشان است ره که در دریاست
بخشگسال کرم آز تشنه لب دیده ز ابر خامه تو آنچه کودک از دایه
من از دریا کنون یک چشم زد را بخشگی بازآرم درّ خود را
آلفا رومئو ۴سی ایتالیا، که تنها ۱۰۸ دستگاه از آن در بازارهای اروپایی عرضه شد، اولین بار در سال ۲۰۱۸ معرفی شد. همچنین این خودرو برای مدل سال ۲۰۲۰ تنها به تعداد ۱۵ دستگاه و در رنگ آبی میسانوی متالیک با ورودی‌های هوای جلو و پخشگر (دیفیوزر) عقب به رنگ مشکی پیانویی برای بازار ایالات متحده در نظر گرفته شده‌است. گلگیرهای عقب این خودرو به نشان «اسپایدر ایتالیا» با پرچم ایتالیا آراسته شده‌اند. در فضای داخلی نیز یک پلاک آلومینیومی با نشان اسپایدر ایتالیا بر روی کنسول میانی نصب شده‌است.
آتش زده بر خشگ و تر هستی عاشق تا که به بر همچو گل سرخ قبا سبز
ز گرمی سرم را پر از دود کرد ز خشگی تنم را نمک‌سود کرد
نی پس و پیش ماند و زیر و زبر نی چپ و راست هم نه خشگ و نه تر
چراگاه دشمن به خشگی دی شد بدی پیش از این هرگهی چون بهاری