حیله گر

ای شده از پی جامه ز لباس دین عور روبه حیله گری ای سگ پوشیده سمور

سرانجام کارواخال، سرخ‌پوستان بومی را به بردگی می‌گیرد و پس از ۱۰ سال، آنچه را که در تسلیم و تهاجم حیله گرانهٔ خود به سایر پادشاهی‌ها مجبور به انجام آن بود، انجام نداد؛ بنابراین، این مسئله باعث کاهش احترام و جذابیت او می‌شود، توسط تفتیش عقاید و معاون ویلامانریک تحت تعقیب قرار می‌گیرد. او از ژانویه ۱۵۸۹، الی ۲۶ فوریه ۱۵۹۰ در توقیف بسر می‌برد. در طول زمانی‌که فرماندار کارواخال در مکزیکوسیتی زندانی بود، پادشاهی جدید لئون رو به افول گذاشت.

غرق کرم حیله گرانم که در آن کوی سفتم شبه دیده و هم سلک گهر گشت

حیله گریست کارش مهره بریست کارش پرده دریست کارش نی سرسریست کارش

اسدالمعر که خوانی تو کسی را که بود روبه حیله گری یا سگ مردم خواری

آخرم جرعه ای ببخش از لب تا ازین عقل حیله گر برهیم

بی حیله مانده در کف ایام حیله گر چون مهره گشته در کف گردون مهره باز

ای که به حیله گری دم دهی و داد نه رو، سخن از حال گوی، چند ز حول و سنه؟

جز حسرت و مردن نبود چاره عشاق فریاد و فغان عربده حیله گران شد

نیست بر خوردن ز قول حیله گر چون قول راست تره فالیز بازی گر نه برزیگرست

گرچه که چغز حیله گر بانگ زند چو مار هم آن دم سست چغزیش بازدهد ز بانگ بو