جر زدن. [ ج ِ زَ دَ ] ( مص مرکب )در تداول عامه دغا و دغل و در قمار، انکار قرارداد یا باخته خود در قمار، نکول پس از قبول ، انکار پس از قراردادی بین الاثنین. ( یادداشت مؤلف ) : جر بزنی جرنزنی برده ای خوب رخی هرچه کنی کرده ای.ایرج میرزا.رجوع به جر شود.
معنی کلمه جر زدن در فرهنگ معین
(جِ. زَ دَ ) [ ع . ] (مص ل . ) (عا. ) دبه درآوردن ، لجبازی کردن .
معنی کلمه جر زدن در فرهنگ فارسی
( مصدر )۱- جر دادن پاره کردن چیزی مانند کاغذ و پارچه که در حین پاره شدن صدا بکند. ۲- بهانه در آوردن از اجرای تعهد و قول خود سرباز زدن . ۳- دبه در آوردن در بازی . ۴- انکار کردن حق دیگری را.
جملاتی از کاربرد کلمه جر زدن
بر او همه گرز و خنجر زدند هوا را تو گفتی که از زر زدند
گهی نیزه و گاه خنجر زدند یکی بر سر و گاه بر بر زدند