رم
معنی کلمه رم در لغت نامه دهخدا

رم

معنی کلمه رم در لغت نامه دهخدا

رم. [ رَ ] ( اِمص ) رمیدن و نفرت. ( برهان قاطع ). رمیدن.( اوبهی ). هراس و ترس. گریز و فرار. ( ناظم الاطباء ). رم کردن. رمیدگی. ( آنندراج ). گریختن. و با لفظ خوردن و زدن و کردن و نمودن استعمال شود و با لفظ دادن به معنی گریزانیدن است. ( آنندراج ). اعراض :
بهر وادی که وحشت رو دهد رم می توان کرد
دلی آزاد از قید دو عالم می توان کرد.خواجه باقر عزت ( از آنندراج ).آن آهوی وحشی از برم رم زد و رفت
چون زلف دوتای خویش بس خم زد و رفت.باقر کاشی ( از آنندراج ).
رم. [ رَ ] ( اِ ) رمه و گله گوسفند و اسب و غیره. ( برهان ). گله و رمه ستور. ( ناظم الاطباء ) :
کمند کیانی همی داد خم
که آن کره را بازگیرد ز رم.فردوسی.نداد داد مرا چون نداد گربه مرا
ترا از اسب و خر و گاو و گوسفند رم است.ناصرخسرو.کآن راز کند رمیده آخر
گرگان رمیده را از این رم.ناصرخسرو.گر خزر و ترک و روم رام حسام تواند
نیست عجب ، کز نهاد رام فحول است رم.ناصرخسرو.سینه به غوغای حرص بیش میالا از آنک
نیست به فتوای عقل گرگ به رم داشتن.خاقانی. || جمعیت مردم. ( برهان ) ( شعوری ) :
لفظی ز تو وز عقول یک خیل
رمزی ز تو وز فحول یک رم.خاقانی. || گوشت اندرون و بیرون دهان. ( برهان ) :
آرزومند آن شده تو به گور
که رسد نان پاره ایت به رم.رودکی.
رم. [ رِ ] ( اِ ) مخفف ریم است که چرک زخم و امثال آن باشد. ( برهان ). رجوع به ریم شود.
رم. [ رِم م ] ( ع اِ ) آنچه بر زمین است از کاه ریزها. ( منتهی الارب ). || مغز استخوان. ( منتهی الارب ) ( دهار ). || خاک نمناک. ( دهار ). تری و نمی : جاء بالطم و الرم ؛ یعنی آورد بری و بحری را، یا خشک و تر را، یا خاک و آب را، یا مال بسیار را. ( منتهی الارب ). || آنچه از نبات و غیر آن که بروی زمین باشد. ( لسان العرب ) ( معجم البلدان ).
رم. [ رَم م ] ( ع مص ) به صلاح بازآوردن. اصلاح کردن. ( لسان العرب ). اصلاح کردن خلل. ( زوزنی ) ( دهار ). اصلاح کردن بنا. ( اقرب الموارد ). اصلاح نمودن و نیکو کردن. ( منتهی الارب ). || خوردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( لسان العرب ) ( اقرب الموارد ): البقر ترم من کل شجر. ( اقرب الموارد ). || پوسیده شدن استخوان. ( زوزنی ) ( لسان العرب ) ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || پاره شدن رسن و ریسمان. || گرفتن ستور علف را به دهان. ( لسان العرب ). گرفتن بهیمه شاخه را به دهان. || نگریستن به تیر بقصد راست کردن آن. ( اقرب الموارد ).

معنی کلمه رم در فرهنگ معین

(رَ ) (اِمص . ) ترس ، فرار.
( ~. ) (اِ. ) گلة چارپایان ، رمه .
(رِ ) (اِ. ) مخففِ ریم ، چرک .
(رَ یا رُ ) (اِ. ) گرداگرد دهان .
(رِ مّ ) [ ع . ] ۱ - (اِ. ) آب آورد. ۲ - کاه ریزه هایی که بر زمین قرار گیرد. ۳ - مغز استخوان . ۴ - (اِمص . ) تری ، نمی .
( ~. ) [ ع . ] ۱ - (اِ. ) چیز، شی ء. ۲ - چاره ، حیله . ۳ - (مص م . ) اصلاح کردن ، نیکو کردن چیز. ۴ - گرفتن ستور چوب ها را به دهان و خوردن . ۵ - (مص ل . ) پوسیده شدن استخوان ، پوسیدن .

معنی کلمه رم در فرهنگ عمید

= رومه
= رمیدن
* رم کردن: (مصدر لازم )
۱. از جا دررفتن.
۲. گریختن از پیش کسی یا چیزی از روی ترس، رم خوردن، رم زدن.
* رم دادن: (مصدر متعدی ) ترساندن و فرار دادن. &delta، بیشتر دربارۀ جانوران می گویند.
چرک، چرک زخم.
اصلاح کردن، نیکو کردن، اصلاح کردن و درست کردن خرابی بنا یا چیز دیگر.
۱. گروه گاو، گوسفند، یا سایر چهارپایان، گله، رمه: کمند کیانی همی داد خم / که آن کرّه را بازگیرد ز رم (فردوسی: ۱/۳۳۵ ).
۲. دسته، گروه: لفظی ز تو وز عقول یک خیل / رمزی ز تو و از فحول یک رم (خاقانی: ۲۷۸ ).
۱. درون دهان.
۲. گرداگرد دهان.

معنی کلمه رم در فرهنگ فارسی

۱ - پایتخت کشور جمهوری ایتالیا واقع در اروپای جنوبی در ساحل مصب رود ((تیبر ) ) که دارای قریب ۲۸۹۸٠٠٠ تن جمعیت است . بناهای قدیمی و کاخها و کلیساهای مشهور دارد.مقر پاپ ( واتیکان ) در آنجاست . در حدود ۱٠٠٠ سال مرکز امپراتوری روم بوده و بر سراسراروپا و بخشی از آسیای غربی حکومت میکرد .
( اسم ) ۱ - گله چارپایان رمه . ۲ - گروه دسته .
پایتخت کشور ایتالیا است این شهر در ساحل رود تیبر واقع است و پایتخت جمهوری و امپراطوری روم قدیم بود و اولین و قدیمترین شهری است که مرکز مسیحیت و کلیساهای مسیحی شد و مقر پاپ گردید

معنی کلمه رم در دانشنامه عمومی

رُم ( به فرانسوی: Rome ) ( به ایتالیایی: Roma ) پایتخت کشور ایتالیا، بزرگ ترین و پرجمعیت ترین شهر این کشور با ۲٬۸۷۹٬۷۲۸ سکنه و همچنین مرکز ناحیهٔ لاتزیو می باشد. جمعیت محدوده کلان شهری رم و حومه این شهر در حدود ۴٬۲۱۶٬۵۵۳ سرشماری شده است. هم چنین رم با مساحت ۱۳۶٫۲۸۷ کیلومتر مربع، وسیع ترین شهرداری ایتالیا به حساب می آید.
مقر اصلی سازمان جهانی غذا و کشاورزی ( فائو ) در رم قرار دارد.
تاریخ رم را معمولاً از ۲۲ آوریل ۷۵۳ پیش از میلاد، تاریخ سنتی بنیانگذاری شهر رم ( که در دوره ای مبدأ تاریخ به شمار می آمده ) تا ۴ سپتامبر ۴۷۶ میلادی، یعنی تاریخ برکناری رومولوس آگوستولوس، آخرین امپراتور رم غربی در نظر می گیرند. این دوازده سده تاریخ را ادوارد گیبون، سیاست مدار انگلیسی سدهٔ ۱۸ و مشهورترین مورخ تاریخ رم، در ۶ جلد جا کرده و ویل دورانت، یک جلد ۹۰۰ صفحه ای از تاریخ تمدن خود را به آن اختصاص داده است. [ نیازمند منبع]
تاریخ رم با افسانه آغاز می شود. انیید، یکی از بازماندگان شهر تروا در آن جنگ افسانه ای، به سرزمین ایتالیای امروزی می آید. نوادگانش رموس و رمولوس، بنا به دستور پادشاهی که پسران را می کشت، به آب افکنده می شوند اما توسط ماده گرگی پرستاری و بزرگ می شوند. این دو تن بعدها شهر رم را بر روی هفت تپه نزدیک به رود تیبر بنیان می گذارند. این افسانه، خالی از حقیقت نیست. بنیانگذاران شهر رم مردمانی غیر از ساکنان بومی سرزمین ایتالیا بودند که امروزه قوم و تمدنشان به نام اتروسکانی شناخته می شود. آن طور که محققان حدس می زنند، کسانی از بابل یا الهام گرفته از تمدن بابل بودند که به رم آمدند و شهرنشینی را به آن سرزمین آوردند. [ نیازمند منبع]
تاریخ رم سه دوره آغازین و جمهوری، امپراتوری و افول و سقوط امپراتوری را شامل می شود. سنای رم بازیگر ثابت هر سه دوره بود. در ابتدا پس از منازعات فراوان، اختلاف طبقاتی بین اشراف و توده های زیردست برداشته شد و جمهوری شکل گرفت. نشان اصلی شناسایی قدرت سنای روم حروف اختصاری SPQR بوده است که به معنای سنا و مردم رم است. رمی ها به خاطر ارتش منظم شان توانستند قلمرو خود را از دشت های پیرامون رم ( موسوم به لاتیوم، یعنی سرزمین مردم لاتین ) به کل ایتالیا گسترش بدهند. رمی ها بر سر تصرف جزیره سیسیل با دولت کارتاژ درگیر شدند و بعد از سه جنگ بزرگ، عاقبت در سال ۱۴۹ پیش از میلاد دولت کارتاژ به کلی نابود شد. در دوره طلایی بین سال های ۲۷ پیش از میلاد تا ۱۹۲ میلادی رم از شهری آجری به شهری از مرمر تبدیل شد. تمام ادیبان و فیلسوفان مهم رم در این دوره زندگی می کردند و اکثر داستان های رم باستان، مربوط به این دوران است. پادشاهی کومودوس پایان عصر طلایی بود. [ نیازمند منبع]
رم (افغانستان). رم یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولایت سرپل واقع شده است.
رم (فیلم ۱۹۷۲). رُم ( ایتالیایی: Roma ) یا رُمِ فلینی ( به انگلیسی: Fellini's Roma ) فیلمی در ژانر کمدی و درام به کارگردانی فدریکو فلینی است که در سال ۱۹۷۲ منتشر شد.
• دنیس کریستوفر
• الئونورا جورجی
• الیوت مورفی
• کاساندرا پیترسون
• رناتو زیرو
• فدریکو فلینی
• آنا مانیانی
• مارچلو ماسترویانی
• آلبرتو سوردی
• گور ویدال
• میمو پُلی
• انیو آنتونلی
رم (مجارستان). رِم ( به مجاری: Rém ) یک منطقهٔ مسکونی در مجارستان است که در ناحیه یانوش هالما واقع شده است. رم ۳۹٫۹۳ کیلومتر مربع مساحت و ۱٬۴۳۲ نفر جمعیت دارد.
رم (مجموعه تلویزیونی). رُم ( به انگلیسی: Rome ) نام یک درام تاریخی و بسیار مولایی انگلیسی ایتالیایی بود که به صورتِ یک سریال یا مجموعهٔ تلویزیونی تولید شد. فصل اول این سریال، در ابتدا توسط HBO ( یکی از بزرگترین شبکه های آمریکا، که خود حامی و نمایش دهندهٔ اصلی این سریال بود ) در ایالات متحده آمریکا بین ۲۸ ربیع الاول و ۲۰ جمادی الاول ۲۰۰۵ نمایش داده شد، سپس پخش این سریال در پادشاهی رم توسط بی بی سی بین دوم نوامبر ۲۰۰۵ و چهارم ژانویهٔ ۲۰۰۶ صورت پذیرفت و سرانجام پخش آن در سومین کشور تولیدکنندهٔ آن، یعنی اسپانیا، و در شبکهٔ تلویزیونی مشهور HBO بین هفدهم مارس ۲۰۰۶ و ۲۸ آوریل ۲۰۰۶ به طول انجامید. همچنین پخشِ فصل دوم این سریال توسط HBO در ایتالیا از چهاردهم ژانویهٔ ۲۰۰۷ تا ۲۵ مارس ۲۰۰۷ ادامه یافته است.
سریال «رم» در واقع داستانِ «روم باستان»، در دوران گذار از جمهوری به امپراتوری را روایت می کند، داستانی که از تهاجم «ژولیوس سزار» به «سرزمین گل» ( فرانسه امروزی ) آغاز می شود و به مرگِ «مارک آنتونی» ( یا همان مارکوس آنتونیوس و ظهور و شکل گیری اولین «امپراتور آگوستوس» ختم می گردد. این سریال با دنبال کردن زندگی دو شخصیت اصلی، یعنی دو سرباز رومی، یعنی «لوسیوس وُرنیوس» و «تایتیس پولو»، که زندگی آن ها با حوادث کلیدی داستان در هم تنیده است، به پیش می رود و شکل می گیرد.
این سریال موفقیت های فراوانی را در نظرسنجیهای مختلف برای HBO و بی بی سی به همراه داشت. رسانههای زیادی از همان آغاز پخش سریال «رُم» نسبت به نمایش آن توجّه خاصّ نشان دادند، و هر دو فصل این سریال، مفتخر به نامزدی جوایز متعدد و دریافت بسیاری از این جوایز افتخارآمیز شدند. در دسامبر ۲۰۰۸ یکی از تهیه کنندگانِ اصلیِ این سریال، یعنی «برونو هیلر» اظهار داشت که فیلمبرداری سریال «رم» در حال گسترش و توسعه است. این مجموعهٔ تلویزیونی در نقاط مختلفی فیلم برداری شده بود، اما مهمترین لوکیشن فیلمبرداری آن در شهرک سینمایی یا استودیوی «چینه چیتا» چینه چیتا واقع در ایتالیا بود.
این سریال در درجه اول سرگذشتی تاریخی از زندگی و مرگِ "ثروت"، "قدرت" و "شکوه و جلال تاریخی" است، که البته بر روی زندگی ها، دارایی ها، خانواده ها و دوستان و آشنایانِ دو مردِ عادی تمرکز می کند: "لوسیوس ورنیوس" و "تایتوس پولو"، دو سرباز سادهٔ رومی که اسامی آن ها در تاریخ روم باستان نیز، ذکر شده است. از جمله در کتابِ "سرگذشت سزار" اثر: "بلو گالیسو"Bello Gallico. در این سریال افسانه سازی اطراف شخصیت این دو سرباز رومی به گونه ای مدیریت شده که این دو اغلب شاهد بروز بسیاری از وقایع تاریخی ارائه شده در سریال هستند.
معنی کلمه رم در فرهنگ معین
معنی کلمه رم در فرهنگ عمید
معنی کلمه رم در فرهنگ فارسی
معنی کلمه رم در دانشنامه عمومی

معنی کلمه رم در دانشنامه آزاد فارسی

رم (رایانه). رَم (رایانه)(RAM)
حافظه ای براساس نیمه هادیها که واحد پردازش مرکزی رایانه یا سخت افزارهای دیگر قادر به خواندن و نوشتن اطلاعات در آن اند به طوری که نکات ذخیره شده با هر ترتیبی قابل بازیابی هستند. اصلی ترین حافظه رایانه محسوب می شود. داده ها و برنامه ها بطور موقت در حافظه موقت ذخیره می شوند و با قطع برق رایانه، این اطلاعات نیز پاک می شود.
رم (مقیاس). رِم (مقیاس)(rem)
سر نام عبارتی انگلیسی، به معنی «انسانِ معادل رونتگن»؛ یکای اندازه گیری دُز تابشی معادل. در دستگاه بین المللی کنونی، سیورت جانشین رِم شده است و هر رِم برابر۰.۰۱ سیورت است. با این همه، رِم همچنان به کار برده می شود.
رم (نوشابه). رُم (نوشابه)(rum)
نوشیدنی تخمیری و تقطیرشده از نیشکر. بهترین نوع آن از کَف تشت های شست وشوی شکر تهیه می شود. پوئرتو ریکو و جامائیکا تولیدکنندگان اصلی آن به شمار می روند.

معنی کلمه رم در ویکی واژه

رُم
رَم
رِمّ
پایتخت کشور ایتالیا بزرگترین و پرجمعیت‌ترین شهر این کشور، با ۲/۷ میلیون سکنه و همچنین مرکز ناحیه لاتزیو می‌باشد.
رَم: گله چهارپایان، رمه.
پوسیدن، پوسیده شدن استخوان.
اصلاح کردن، نیکو کردن چیزی.
گرفتن ستور چوب‌ها را به دهان و خوردن.
در گویش بهاری به معنی مهبل.
آب آورد.
کاه ریزه‌هایی که بر زمین قرار گیرد.
مغز استخوان.
چیز، شئی.
چاره، حیله.
مخففِ ریم، چرک.
(رَم یا رُم): گرداگرد دهان.
تری، نمی.
ترس، فرار.

جملاتی از کاربرد کلمه رم

کار من یکباره مشکل شد در این عشق و هوس ای اجل بازا که من زین کار و بارم شرمسار
زین پس نکند شکار هرگز نه باز و نه یوز روزگارم
گفتی که در چه کاری با تو چه کار ماند کاری که بی‌تو گیرم والله که زار ماند
مدتی شد تا به جان فرمان سلطان می ‌بریم این زمان سلطان ما فرمانبر فرمان ما ‌است
چنان ز کوی طمع پا کشیده همت من که عارم آید اگر پند از پدر گیرم
می‌توانم کرد فریادی ولی از نارسی شرمم از فریاد می‌آید هم از فریاد رس
گر باشد چون شراره در سنگ از آهنش آورم فرا چنگ