ده کیا. [ دِه ْ ] ( اِ مرکب ) رئیس ده و مقدم ده. ( غیاث ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). به معنی دهخداست. ( فرهنگ جهانگیری ). مقدم ده. ( از شرفنامه منیری ). کدخدا. دهبان. ( یادداشت مؤلف ) : اندر همه ده جوی نه ما را ما لاف زنان که ده کیاییم .سنایی.خواهی که نزل ما دهدت ده کیای دهر بستان گشاد نامه به عنوان صبحگاه.خاقانی.چون آهوان گیا چرم از صحنهای دشت اندیک نگذرم به در ده کیای نان.خاقانی.درین هفت ده زیر و نه شهر بالا ورای خرد ده کیایی نیابی.خاقانی.همه ده کیا آن و ده بی کیا.کمال اسماعیل.|| نوعی از میوه پخته شده با غذا. ( از ناظم الاطباء ).
معنی کلمه ده کیا در فرهنگ معین
(دِ ) (اِمر. ) رئیس ده ، دهخدا.
معنی کلمه ده کیا در فرهنگ عمید
کدخدا، دهخدا، رئیس و بزرگ تر ده.
معنی کلمه ده کیا در فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) رئیس ده دهخدا .
معنی کلمه ده کیا در ویکی واژه
رئیس ده، دهخدا.
جملاتی از کاربرد کلمه ده کیا
کله کج نهاده کیامورثی میان تنگ بسته چو طهمورثی
پرده کیان حرم خون جگر از سوز غم مویه کنان مو کنان زار و نزار و تباه
تا برون ریشهٔ گیا بینی زاندرون ریش ده کیا منگر
همه ملک موقوف و موقوف ملک همه ده کیا آن و ده بی کیا
مرا به مرگ تو سر گشته و بیچاره کرد پرده کیان مرا اسیر و آواره کرد
بیامد به نزدیک ایران سپاه به سر بر نهاده کیانی کلاه
عقل اگر در کشتزار خاک آدم ده کیاست ما چنان کز عقل بیزاریم از آدم فارغیم
ستوده کیان میر بو نصر جستان که دارد نهاد و نژاد کیانی
از ما بیاید آن شاه بهرام ورجاوند، از دوده کیان
بیامد هم آنگاه بستور شیر نبرده کیان زاده پور زریر
آبشار ماهاران در شهرستان جلفا استان آذربایجان شرقی، در موقعیت ۳۸°۴۵′ شمالی و ۴۵°۴۵′ شرقی، کناره رود ارس در منطقه حفاظتشده کیامکی در نزدیکی روستای قشلاق در دامنه شمالی کیامکی داغ و در جنوب شرقی لیوارجان واقع شده است. این آبشار بیش از ۱۵ متر ارتفاع دارد. علاقمندان طبیعت، گردشگران و کوهنوردان به سوی این آبشار میآیند.
داری گشاد نامهٔ جان در ده فلک گو ده کیا که نزل تو اینجا برافکند
امامزاده کیامیثم مربوط به سدهٔ ۱۰ ه.ق است و در شهرستان نور، بخش چمستان، روستای کهرود واقع شده و این اثر در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۳۶۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.