دمون
معنی کلمه دمون در فرهنگ فارسی
معنی کلمه دمون در دانشنامه عمومی
جملاتی از کاربرد کلمه دمون
«إِلی فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَاسْتَکْبَرُوا» عن قبول الایمان تعظّما و ترفعا، «وَ کانُوا قَوْماً عالِینَ» متکبرین قاهرین غیرهم بالظلم، کقوله: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ» «فَقالُوا» یعنی فرعون و قومه، «أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنا» فتبعهما، «وَ قَوْمُهُما» یعنی بنی اسرائیل، «لَنا عابِدُونَ» ای هم لنا کالخول و العبید یخدموننا طائعین خاضعین، و العرب تسمّی کلّ من دان لملک عابدا له، قال الحسن: کانت بنو اسرائیل یعبدون فرعون و فرعون یعبد الصّنم، و قیل یعبد العجل.
توجه داشتهباشید که پیادهسازی بالا چندان کارآمد نیست. این پیادهسازی از الگوریتم ادموند-کارپ حتی برای گرافهای پرتراکم کندتر است.
او پس از بازدید از ونیز و میلان، به پاریس رفت و از ادموند لانولت، که متخصص بیماریهای چشم بود، چشمپزشکی یادگرفت. او پس از مدتها دوباره مطبی افتتاح کرد اما باز هم نتوانست در طبابت موفق شود.
با آغاز تهاجم آلمان به لهستان ادموند به خدمت فراخوانده شد و در یگان ۷۱ زرهی حضور داشت. در ۱۸ سپتامبر ۱۹۳۹ میلادی او با تیکیاس خود در نبرد نزدیکیهای جنگل کامپینوسکا حضور داشت و توانست دو پنتسر ۳۵(تی) و یک پنزر ۴ را نابود کند.
«قالَ رَبِّ انْصُرْنِی» ای قال الرّسول و هو صالح، ربّ انصرنی و عجّل هلاکهم بتکذیبهم ایّای، دعا علیهم حین ایس من ایمانهم، فاستجاب اللَّه دعاه، «قالَ عَمَّا قَلِیلٍ» ای عن قریب، «لَیُصْبِحُنَّ نادِمِینَ» یندمون اذا نزل بهم العذاب علی التکذیب.
ابن عباس گفت در تفسیر یعودون قال: یندمون فیرجعون الی الالفة. و ذلک لانّ العود للقول هو المخالفة، یقال: عاد فلان لما قال، ای رجع عمّا قال، هذا یوافق قول الشافعی رجع، و ذلک لأنّ قصده بالظهار التحریم فاذا امسکها علی النکاح و لم یطلّق قد خالف قوله، و رجع عمّا قال فتلزمه الکفّارة. و قال اهل الظاهر: العود هو اعادة لفظ الظهار، و معنی قوله: ثُمَّ یَعُودُونَ لِما قالُوا ای الی ما قالوا فان لم یکرّر اللفظ، فلا کفّارة علیه، و هو قول «ابی العالیة»: و ذهب قوم الی ان الکفّارة تجب بنفس الظهار، و معنی العود هو العود الی ما کانوا علیه فی الجاهلیة من نفس الظهار، یعنی: اذا عاد الرجل فی الاسلام الی مثل ذلک القول لزمته الکفّارة و هو قول مجاهد و الثوری و قال قوم: المراد من العود هو الوطی، و هو قول الحسن و قتاده و طاوس و الزهری. و قالوا: لا کفّارة علیه ما لم یطأها، و قال قوم: هو العزم علی الوطی و هو قول مالک و اصحاب الرأی. قوله: فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ ای رقبة مؤمنة، لانّ اللَّه سبحانه قیّد الرقبة بالایمان فی کفّارة القتل و اطلق فی هذا الموضع.
سارتر در سال ۱۹۳۰ به آلمان سفر کرد تا نزد ادموند هوسرل و مارتین هایدگر به مطالعهٔ پدیدارشناسی بپردازد و در مقالهٔ اصلی اش هستی و نیستی، نقدهایی بر آثار آنها نگاشت. افکار هایدگر از طریق استفادهٔ الکساندر کُجوه، در مجموعه سخنرانیهای وی در پاریس در دههٔ ۱۹۳۰، حول شرح عقاید هگل، برای حلقههای فلسفی فرانسه به موضوعی آشنا تبدیل شده بود. سخنرانی او بسیار اثرگذار بود و در میان جمعیت نه تنها سارتر و مرلوپُنتی، بلکه ریمون کنو، آندره برتون، ژرژ باتای، لوئی آلتوسر و ژاک لاکان نیز حضور داشتند. گزیدهای از هستی و زمان هایدگر به فرانسوی در سال ۱۹۳۸ منتشر شد و به مرور زمان مقالات وی به مجلات فلسفی فرانسوی راه پیدا کردند.
چی فتنوئه باته دْ نرگسْ انگیتهْ تنه دْ بلا با مَرْدمونْ دَپیتهْ
نخستین صعود آپا شرپا به قلهٔ اورست در چهارمین تلاشش و همراه با تیم کوهنوردی نیوزیلند به سرپرستی راب هال و همراه با پیتر هیلاری، پسر ادموند هیلاری در ۱۰ مهٔ ۱۹۹۰ رقم خورد. پس از آن آپا به عنوان سردار یا سرشرپا در بسیاری از کوهنوردیهای در ارتفاعات بالا به کار خود ادامه داد و در فاصلهٔ سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۱ هر ساله به استثنای ۱۹۹۶ و ۲۰۰۱ به قلهٔ اورست صعود کرد.
نیوتن این کتاب را به زبان لاتین نوشت. جلد اول این کتاب، حدود ۵۰۰ صفحه و ۳۴۰ شکل بسیار پیچیده دارد. این کتاب را نیوتن به درخواست ادموند هالی نوشت و این مسئله را در مقدمه کتاب ذکر کرد
است. مجانباً این الگوریتم، از الگوریتم ادموند-کارپ که زمان اجرای آن
در شمال و شمال شرقی با کانتون تیچینو در سوئیس. در شرق با استان کومو، در جنوب شرقی با استان مونتزا و بریانتزا، در جنوب با استان میلان و در غرب با استانهای نووارا و وربانو کوزیو اوسولا در ناحیهٔ پیدمونت هممرز است.
قال ابو هریره بلغ رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله و سلّم ان الناس یتقدمون الشهر بصیام یوم و یومین، فقال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم انّ اللَّه جعل الاهلة مواقیت اذا رأیتموها صوموا، و اذا رأیتموها فافطروا، فان غمّ علیکم فأتموا ثلثین»
خانواده ادمون قبل از تولد او در دورترین نقطه شرق «سوس» در جنوب مراکش زندگی میکردند ولی بعدها به شهر آسفی واقع در ساحل اقیانوس اطلس منتقل شدند و ادمون در این شهر به دنیا آمد و در یک محیط بزرگ بین مراکشیهای یهودی و مسلمانان این شهر بزرگ شد.
و قال قوم هو کالاجنبی معها، و هو قول سعید بن المسیب و قال: المراد من الایة الاماء دون العبید، و عن ابن جریح انه قال: «أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ» انّه لا یحل لامرأة مسلمة ان یتجرد بین یدی امرأة مشرکة الّا ان تکون تلک المشرکة امة لها. «أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ» قرأ ابو جعفر و ابن عامر و ابو بکر غیر بالنصب علی الاستثناء و المعنی یبدین زینتهن للتابعین الّا ذوی الاربة منهم، فانّهن لا یبدین لهم الزّینة و یجوز ان یکون حالا و ذو الحال ما فی التّابعین من الذکر، و المعنی او التابعین لهن عاجزین عنهن، و قرأ الباقون غیر بالجرّ و الوجه انّه صفة للتابعین، فلذلک انجرّ و انّما جاز وصف التابعین و فیه لام التعریف بغیر و هو نکرة لانّ التّابعین غیر مقصودین باعیانهم فاجروا لذلک مجری النکرات و نکر وصفهم یغیر، و الاربة و الارب الحاجة و المراد بالتابعین غیر اولی الاربة الّذین یتبعون النساء یخدمونهن لیصیبوا شیئا و لا حاجة لهم فیهن کالخصیّ و الخنثی و الشیخ الهرم و الاحمق العنّین، و قیل هو المعتوه الّذی لا یمیز بین عورة الرجال و عورة النّساء، و قیل هو الصغیر الّذی لا ارب له فی النساء لصغره، روی عن عروة عن عائشة قالت: کان رجل یدخل علی ازواج النبیّ (ص) مخنث و کانوا یعدونه من غیر اولی الاربة، فدخل النبیّ یوما و هو عند بعض نسائه و هو ینعت امرأة فقال انّها اذا اقبلت اقبلت باربع و اذا ادبرت ادبرت بثمان، فقال النبی لا یدخلنّ علیکم هذا فحجبوه.
در نوشتههای ایزاک لوریا در مورد آدام کادمون گفته شدهاست که آدام کادمون مانند یک واسطه بین عین سوف و سفیروتها است. بر اساس نظر لوریا عین سوف کاملاً غیرقابل فهم است و تنها آدام کادمون دارای صفات عین سوف میباشد.