دستوری. [ دَ ] ( حامص مرکب ) وزارت. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). وزیری : بدو گفت قیصر که جاوید زی که دستوری خسروان را سزی.فردوسی. || ( اِ مرکب ) اجازه. اذن. رخصت و اجازت. ( برهان ) ( غیاث ). دستور. هوادة. ( منتهی الارب ). اذن. ( دهار ) : اگر دستوری باشد بنده به مقدار دانش خویش... بازگوید. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 398 ). قاضی را دستوری است که چنین مصالح بازمی نماید که همه را اجابت باشد. ( تاریخ بیهقی ). ندیمان خاص او را [ محمدبن محمود در زمان حبس ] دستوری بود که نزدیک وی می رفتند. ( تاریخ بیهقی ). بر در حجره سید عالم بایستاد در بزد آواز نرم در داد که السلام علیکم یا اهل بیت النبوة و معدن الرسالة دستوری باشد که درآیم. ( قصص الانبیاء ص 234 ). در این موضع دبیر را دستوری است و اجازت که قلم بردارد و قدم درگذارد. ( چهارمقاله ص 21 ). گرهم از دستور دستوریستی دل بدستور جهان دربستمی.خاقانی.هر سخنی کز ادبش دوری است دست بر او مال که دستوری است.نظامی.داده ای وعده دستوریم وگر ندهی بنسوزد دهن از گفتن سوزان آتش.اثیر اومانی.گفت به دستوری درآییم یا به حکم ، گفت دستوری نیست اگر به اکراه می درآیید شما دانید. ( تذکرة الاولیاء عطار ). بعد ازین دستوری گفتار نیست بعد از این با گفتگویم کار نیست.مولوی.- دستوری کاری افتاده بودن ؛ اجازه کاری صادر شده بودن : دستوری بازگشتن افتاده بود در وقت بتعجیل برفت [ التونتاش ]. ( تاریخ بیهقی ). - با دستوری ؛ مأذون. مجاز. - به دستوری ؛ با اجازه و رخصت. با اذن و موافقت : به دستوری و رای و فرمان شاه پسندیده ام شاه را جفت ماه.فردوسی.فرستاده گیوست و پیغام من به دستوری نامدار انجمن.فردوسی.به دستوری شاه بیرون گذشت که داند که می در تنش چون گذشت.فردوسی.به دستوری سرپرستان سه روز مر او را بخوردن نیم دلفروز.فردوسی.به دستوری هرمز شهریار که او داشت تاج از پدر یادگار.فردوسی.کنون من بدستوری شهریار بپیمایم این راه دشوار خوار.فردوسی.باهرن سپردند پس دخترش به دستوری مهربان مادرش.فردوسی.
معنی کلمه دستوری در فرهنگ معین
(دَ ) (اِ. ) فرمان ، اجازه .
معنی کلمه دستوری در فرهنگ فارسی
( صفت ) زن فاحشه
معنی کلمه دستوری در فرهنگستان زبان و ادب
{grammarian} [زبان شناسی] کسی که تخصص او در حوزۀ دستور است متـ . دستورنویس {grammatical} [زبان شناسی] 1. مربوط به دستور زبان 2. ویژگی جمله ای که با قواعد ارائه شده در دستور خاص یک زبان مطابقت دارد
معنی کلمه دستوری در ویکی واژه
فرمان، اجازه.
جملاتی از کاربرد کلمه دستوری
پسوندها در زبان اسپرانتو پس از ریشه(ها) و قبل از پایانه(ها) قرار میگیرند و شامل دو نوع کلی پسوندهای دستوری و پسوندهای معنایی هستند. پسوندهای دستوری خود به پسوند فاعلی و پسوند مفعولی تقسیم میشوند.
زبان اهالی آران و بیدگل، فارسی رایج به همراه لهجههای متفاوت است. زبان محلی این منطقه که در اصطلاح به آن زبان باستانی آران بیدگل میگویند از زبانهای پهلوی قدیم است که تا این زمان در سرتاسر شهرها و بخشهای حاشیه کویر (نطنز، بادرود، زواره و …) با اندک تفاوت در لهجه رایج است و با زبانهای دیگر ایرانی لری، کردی و مازندرانی وجوه مشابهی دارد. بهطور کلی گویشهای پهنه کاشان، خواه روستاهای درون کوهساران و خواه آبادیهای گسترده در کویر و دشت آن، هم از لحاظ واژگان و هم از لحاظ دستوری و آوایی اهمیت خاصی دارد.
عاقبت دریافت او را و بدید گفت مژده ده که دستوری رسید
استونیایی همانند فنلاندی و مجاری یک زبان پیوندیست، اگرچه هماهنگی آوایی زبان نیافینواوگری را ازدستدادهاست. البته در نوشتههای کهن این زبان هماهنگی آوایی هنوز دیدهمیشود. از این گذشته وقفهای گستردهای که در پایان واژگان این زبان دیده میشود سبب انحراف این زبان از یک زبان پیوندی به سوی زبانی صرفی شدهاست. ساختمان کلی دستوری این زبان به این ترتیب است:نهاد فعل مفعول.
به دستوری بازگشتن به در بگوییم با موبد نامور
چون مال مشترک بود، شرکت آن بود که یکدیگر را در تصرف دستوری دهند، آنگاه سود به دو نیم بود. اگر مال هردو برابر است و اگر متفاوت است همچنان بود و با شرط روا نبود که بگردانند، مگر آن که یکی کار خواهد کرد، آنگاه روا بود که وی را به سبب کار زیادتی شرط کنند و این چون قراض بود با شرکت به هم.
ساختار این بازی امکان ساخت و طراحی اتاقها و اشیا مختلف، اضافه نمودن توضیحات لازم و تعریف کلمات مورد نیاز برای هر پارسر دستوری را ارائه میدهد. در ضمن امکان اضافه نمودن گرافیک به صورت کاملاً محدود (فقط ۱۰ تصویر) نیز وجود دارد. ساختار گرافیکهای اضافه شده کاملاً محدود بوده و گرافیکها به صورت ۴ رنگ با وضوح تصویر ۱۶۰ در ۹۶ میباشند.
وقتی داخل میشوند هیثم از کانر دربارهٔ مادرش زیو که پس از باردار شدن کانر تمام ارتباطاتش با او را قطع کرده، میپرسد. هنگامی که کانر میگوید مادرش با دستور هیثم کشته شدهاست، هیثم شوکه میشود. هیثم میگوید که چنین دستوری را نداده اما کانر او را نادیده میگیرد و تنها میگوید که او را نمیبخشد.
نتایج پژوهش دکتر لوئف، نشان داد هر سه دستگفتار در بیان دستوری جملات و عبارت به کار میروند و هر سه آنها بر زیر و بمیو آهنگ صدای تولید شده نسبت به زمانیکه گویندگان از آنها استفاده نمیکنند، تأثیر مثبت و قابل توجهی دارند. اما در میان این سه دستگفتار، دستگفتار تصویر (ب و ج) در انتقال بهتر معنا به شنونده نقش دارند و دستگفتار تصویر (الف) از نظر انتقال بهتر معنا و درک مطلب چندان نقشی ندارد.
مهدی کروبی در نامهای به صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه ادعا کرده که فرمانده سپاه پاسداران در نامهای به وزارت بهداشت و درمان تحویل کپی اسناد و مدارک پزشکی به کلیه مجروحین و مصدومین حوادث اخیر را ممنوع اعلام کردهاست. دستوری که برای جلوگیری از افشای شکنجهها و تجاوزها صادر شدهاست.
چو بشنید ماهوی گفتا که زه تو دستوری و بر تو بر نیست مه
تنی سه چار پی مشورت برانگیزد دهد برایشان دستوری از نفاق و خلاف
اقتصاد ایران یک اقتصاد ترکیبی، است که در خصوص میزان سهم بخش عمومی و خصوصی در آن، اختلاف نظر وجود دارد،با این حال بر اساس برخی منابع، سهم بخش عمومی، در ایران کوچک و به اندازه حدود ۱۵ درصد است. بر اساس برخی منابع دیگر، اقتصاد ایران شامل یک بخش دولتی بزرگ شصت درصدی است و به شیوه متمرکز و دستوری اداره میشود. بخش عمدهای از صادرات در ایران بر پایهٔ صادرات نفت و گاز است. در سال ۲۰۱۰ این صادرات ۶۰٪ درآمد دولت را شامل شدهاست.
به عزم روی دستوری طلب کرد مثال حکم فغفوری طلب کرد
به دستوری که باشد رفت دستور نظر را گوهر خود داشت منظور
و گفته اند فریشته را دستوری باید خواستن اندر جان برگرفتن ذاکر.
آمدن پیش تو بختم ننماید یاری رفتن از کوی تو عشقم ندهد دستوری
زبان فارسی زبانی نواختبر نیست اما در آن ویژگی نواختبری به گونهای محدود بهکار میرود. یک نمونه مشهود از خاصیت نواختبری واژگان در فارسی واژهٔ «گویا» است که بسته به نحوه ادای آن میتوان معنیهای «روان و سلیس» یا «انگار» را برداشت کرد. زبان چینی از مشهورترین زبانهای نواختبر است. در دیگر زبانهای شرق آسیا همچون تایلندی، ویتنامی و بیشتر زبانهای جنوب صحرای آفریقا همچون هوسه، ویژگی نواختبر واژگانی یا دستوری به صورت گسترده بهکار میرود.