خشن

معنی کلمه خشن در لغت نامه دهخدا

خشن. [ خ َ ش ِ ] ( ع ص ) درشت از هر چیز. ( قاموس اللغه ). مقابل لین. صلب. زبر. زمخت. ناهموار. ناخوار. ناهنجار. ( یادداشت بخط مؤلف ). درشت غیر املس از هرچیزی. ( از منتهی الارب ). ج ، خِشان. || یکی از پانزده وجعی که صاحب نام اند: دردی است که با او درشتی و زبری در عضو باشد. ( شرح نصاب ) درقانون در مبحث «الاوجاع التی لها اسماء» شیخ می گوید : سبب وجعالخشن... و صاحب ذخیره خوارزمشاهی گوید: العی است گویی چیزی درشت به آن موضع میرسد.
خشن. [ خ ُ ] ( ع مص ) درشت گردیدن. ( منتهی الارب ).
خشن. [ خ ُ ] ( ع مص )ج ِ اَخشَن. ( از منتهی الارب ). رجوع به «اخشن » شود.
خشن. [ خ َ ش َ ] ( اِ ) گیاهی باشد که از آن جامه بافند و فقیران و درویشان پوشند. ( برهان قاطع ) ( از ناظم الاطباء ) ( فرهنگ جهانگیری ). || جامه ساخته شده از خشن :
برکش میخ غم ز دل پیش که صبح برکشد
این خشن هزارمیخ از سر چرخ چنبری.خاقانی.ای که ترا به زخشن جامه نیست
حکم بر ابریشم و بادامه نیست.نظامی.- خشن پوشیدن ؛ جامه ای که از گیاه خشن بافته باشند در بر کردن. ( ناظم الاطباء ).
|| منافق بودن.( از ناظم الاطباء ).
خشن. [ خ َ ش ِ ]( اِ ) مخفف خشین و آن بازیی باشد نه سفید و نه سیاه.( از برهان قاطع ). خشین. خشنسار. ( حاشیه برهان قاطع ). در لغت نامه فرس ص 124 بنا بر قول حاشیه برهان قاطع آمده : خشن سپید بود و همین است در صحاح الفرس.

معنی کلمه خشن در فرهنگ معین

(خَ ش ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - درشت ، زبر. ۲ - تندخو، نامهربان .
(خَ شَ ) (ص . ) ۱ - مرغابی ای بزرگ تیره رنگ و سفید سر. ۲ - بازی که نه سفید باشد نه سیاه .
( ~. ) گیاهی است از انواع بوریا که از آن جامه بافند و درویشان پوشند.

معنی کلمه خشن در فرهنگ عمید

۱. [مجاز] فاقد نرمش و مهربانی، تندخو: نگاه خشن.
۲. [مجاز] فاقد لطافت یا ظرافت، زمخت: صدای خشن.
۳. [مقابلِ نرم] زبر، ناهموار: پوست خشن.
کبود.

معنی کلمه خشن در فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است از انواع بوریا که از آن جامه بافند و درویشان پوشند .
گیاهی باشد که از آن جامه بافند و فقیران و درویشان پوشند .

معنی کلمه خشن در دانشنامه عمومی

خشن (فیلم ۲۰۱۴). خشن ( به انگلیسی: Rough ) فیلمی هندی محصول سال ۲۰۱۴ و به کارگردانی اس. اچ سوباردی است. در این فیلم بازیگرانی همچون آدی، راکول پریت سینگ و سریهاری ایفای نقش کرده اند.

معنی کلمه خشن در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خشن به هر چیز زبر و درشت می گویند .
خشن، زبر، درشت و مقابل نرم است .
کاربرد کلمه خشن در فقه
عنوان یاد شده در بابهای صوم، جهاد، نکاح، اطعمه و اشربه، حدود و دیات به کار رفته است.
← موی زبر علامت بلوغ
۱. ↑ جواهر الکلام، ج ۱۶، ص ۳۴۸.
...

معنی کلمه خشن در ویکی واژه

aggressivo
brutale
درشت، زبر.
تندخو، نامهربان.
مرغابی ای بزرگ تیره رنگ و سفید
بازی که نه سفید باشد نه سیاه.
گیاهی است از انواع بوریا که از آن جامه بافند و درویشان پوشند.

جملاتی از کاربرد کلمه خشن

شکر یزدان را کان ماه نیازرده بسی آری از روزه نیازارد رخشنده قمر
شتاب شاهان باشد به گرد کردن زر شتاب میر به خشنود کردن زوار
سوی کردگار جهان کرد سر که ای پاک و بخشنده و دادگر
مر آن تخت یکسر ز یاقوت ناب درخشنده ماننده آفتاب
این نوآوری‌ها بهبود سختی و مقاومت ساختاری خودروها را افزایش داده و در نتیجه، ایمنی و کارایی آنها را بهبود می‌بخشند
استان فورموزا به سبب جغرافیا و اقلیم سخت و خشن از فقیرترین ایالات آرژانتین به‌شمار می‌رود (دومین استان کم توسعه) به‌طوری‌که تولید ناخالص داخلی آن در سال ۲۰۰۶، برابر ۱/۲ میلیارد و درآمد سرانه آن ۴۲۸۰ دلاربوده‌است.
دل بخشنده او پاک ز عفو است و کرم کف بخشنده او پاک ز جود است و نوال
و آنچه را خشنودى تو در آن است مكروه داريم و به راهى رويم كه ما را از سرانجام نيك دور دارد و به غير عافيت نزديك گرداند
که رخشنده از فر تو تاج شد همانا که خود زنده مهراج شد
تو گفتی شب تیره رخشنده ماه به درآمد از زیر ابر سیاه
درخشنده آورده با خویشتن چو شمع فروزده تیغ و کفن
بکوش که بر فرزانگی از همگنان پیش و به پوی مردانگی از همگان بیش باشی تا نامه خشنودی و سپاس مشهدی نرسد، دلنگران و فرسوده خواهم زیست نه شادمان و آسوده.
همچو خورشیدْ همه روزْ نظر می‌بخشند مَثَلِ ماه و ستارهْ همه شب سَیّارند