ختار

معنی کلمه ختار در لغت نامه دهخدا

ختار.[ خ َ / خ ُ ] ( اِ ) پاک کردن باغ و بستان و کشت زار ازعلف هرزه و خار و خلاشه. ( از شرفنامه منیری ) ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ جهانگیری ) :
باغ دین و کشت دولت را بتیغ
کرده از خار و خس اعدا ختار.فرخاری ( از فرهنگ جهانگیری ).این کلمه و نظائر آن چون مکملی از قبیل «کردن » می گیرند قدما آنها را بصورت مصدر معنی کرده اند.
ختار. [ خ َت ْ تا ] ( ع ص ) فریبنده. مکّار. غدرکننده. غدّار. ( از منتهی الارب ) ( از ترجمان عادل ) ( از اقرب الموارد ) ( تاج العروس ) ( از متن اللغة ) ( لسان العرب ) : و اذا غشیهم موج کالظلل دعوا اﷲ مخلصین له الدین فلما نجیهم الی البر فمنهم مقتصد و ما یجحد بایاتنا الا کل ختار کفور. ( قرآن 32/31 ).

معنی کلمه ختار در فرهنگ معین

(خَ یا خُ ) (اِ. ) پاک کردن باغ و زراعت از خار و دیگر گیاهان خودرو.

معنی کلمه ختار در فرهنگ عمید

فریبنده، نابه کار.
وجین.

معنی کلمه ختار در فرهنگ فارسی

( اسم ) پاک کردن باغ و زراعت از خارو خلاشه و گیاهان خودرو
فریبنده مکار

معنی کلمه ختار در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی خَتَّارٍ: بسیار حیله گر (مبالغه است و از ماده ختر میباشد که به معنای شدت مکر و حیله است )
ریشه کلمه:
ختر (۱ بار)
«خَتّار» از مادّه «ختر» (بر وزن چتر) به معنای پیمان شکنی است. این کلمه، صیغه مبالغه است; چرا که مشرکان و گنهکاران کراراً در گرفتاری ها رو به سوی خدا می آورند، عهد و پیمان ها با خدا می بندند و نذرها می کنند، اما هنگامی که طوفان حوادث فرو نشست پیمان های خود را پی در پی می شکنند، و نعمت های الهی را به دست کفران می سپارند.
غدر. حیله (نهایه) در مجمع و اقرب بدترین حیله گفته است . آیات ما را تکذیب نمی‏کند مگر هر عهدشکن کفران پیشه، ظاهراً مراد حیله در عهد شکنی است . در حدیث آمده: «ما خَتَرَ قُومٌ اِلّا سَلَّطَ اللّهُ عَلَیْهِمُ الْعَدُوَ» (نهایه) هیچ مردمی پیمان شکنی نکردند مگر آنکه خدا دشمن را بر آنها مسلّط کرد. این کلمه تنها یک دفعه در قرآن آمده است .

معنی کلمه ختار در ویکی واژه

پاک کردن باغ و زراعت از خار و دیگر گیاهان خودرو.

جملاتی از کاربرد کلمه ختار

به مُهر دُرج نبوت که ان ودیعت را نبود هیچ امینی چو احمد مختار
الگوی نما (فساد): یک الگوی ساختاری در الگوهای طراحی نرم‌افزار می‌باشد که معمولاً در برنامه‌نویسی شی گرا از آن استفاده می‌شود. نام آن برگرفته از شباهت آن به مشابه آن در معماری ساختمان نما (ساختمان) می‌باشد.
چنین گفت مختار روشن روان نیابم زدادار کیهان امان
به خواب عافیت مختار قدرت باش تا محشر اگر گرداندنی از سعی پهلو تو می‌آید
خوانده در دین و ملک مختارش هم دَرِ علم و هم علم‌دارش
وزان پس بیامد چو سرو بلند به نزدیک مختار پیروزمند
میر عادل محمد محمود پشت دین محمد مختار
به رحمت ببخشای مختار را بشوی از دلش انده و بیم را
که از سوی مختار آن نامدار به موصل درون بود فرمانگزار
لوای بخت ترا شد بکام و داری تخت ترا شدست بنام این ز احمد مختار
هم بدو مجبور گردد ، هم بدو مختار مرد جز بدو پیدا نیاید حکم جبر از اختیار