حکمران
معنی کلمه حکمران در فرهنگ معین
معنی کلمه حکمران در فرهنگ عمید
معنی کلمه حکمران در فرهنگ فارسی
( صفت ) حاکم والی فرمانروا .
معنی کلمه حکمران در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه حکمران
فهرست آفرینش و سرمایهٔ وجود عنوان حکمرانی و دیباچهٔ جلال
که ده ساله آنجا شود حکمران کشد رخش آسودگی زیر ران
گشت چون در حکمرانی مستقل بنده اش گشتند خلق، از جان و دل
عدهای از جمله نادره جلالی میگویند که در سال ۱۳۳۳ ق پس از عزل مخبرالسلطنه، انگلیس از موقعیت استفاده کرده و توانست احمد خان دریابیگی را با دو هدف به حاکمیت بوشهر منصوب کند. یکم آنکه وانمود کند که مسئله انگلستان نه تصرف خاک ایران که محافظت از جان اتباع انگلیس و دیگر غربیان بودهاست، و دوم آنکه با به سر کار آوردن احمد خان دریابیگی به تسلط خود بر منطقه ادامه داده باشد. با وجود این در نامه زیر که از طرف مخبرالسلطنه به وزیر داخله در سال۱۳۳۱ نوشته شدهاست میخوانیم که او قبل از تصرف بوشهر خواهان بازگرداندن دریابیگی به عنوان حکمران بوشهر بودهاست:
ور کسی از اسم ورسم من زوی جویا شدی گفت کاین شاهی است در اقلیم دانش حکمران
خنجر فرمان بر آن کن حکمران لحظه لحظه بردی این خنجر بران
نشسته لشکر خطش به گرد صفحه عارض که دیده مور همی حکمران ملک سلیمان
ای حکمران فارسکه قاآنی دیدست در تو همت قاآن را
حکمران آسمان اندر زمین شد جلوهگر پادشاه لامکان اندر مکان آمد پدید
تلاشهای امیر اسماعیل سامانی موجب به وجود آمدن حکومتی شد که در ادوار دیگر آن دولت شاهد درخشش دانشمندان و نوابغ شاخصی هستیم و کتابخانهها و مراکز علمی و فرهنگی را مشاهده میکنیم در حالی که در ابتدای دولت سامانی زیرساخت این مسائل موجود نبود و امیر اسماعیل فردی بود که این امکانات را فراهم کرد. روش نظری و عملی وی برای دولتمردان بعدی به ویژه خواجه نظام الملک نمونهٔ کمال مطلوب حکمرانی شد.
در آن دوران قدرتمندان تلاش میکردند ابتدا مشروعیت دینی حکمرانی بر ولایتی را از خلیفه کسب کنند و سپس با زور بر آن منطقه مسلط شوند که از جملهٔ این افراد عمرولیث بود. بعد از مرگ معتمد او فرستادهای به همراه هدایای زیاد برای معتضد (خلیفهٔ جدید) فرستاد و پس از تقدیم احترام و هدایا از او ولایت خراسان را درخواست کرد. خلیفه نیز این خواسته را اجابت کرد. وی پس از این اقداماتی برای دفع مدعیان خراسان انجام داد.
اسپهبدان حاکمانی مستقل بوده و صاحب حکومتی خودمختار بودند. در زمان خلافت علی بن ابیطالب، اسپهبدان به همراه تعدادی از شاهزادگان گیلها و دیلمها به نزد وی رفته و تأییدیه حکمرانی در قلمروی خود را دریافت کرده بودند. در کتاب تاریخ شروان و دربند چندین بار از نبردهای شِندانیان با دولتهای خزر و سریر و نیز شروان در قرنهای دوم تا پنجم گفته شدهاست. شندانیان در یکی از این نبردها به سال ۴۲۹ قمری تا دربند پیش رفته و قصد تصرف آن را داشتند اما ناکام ماندند.
مده فرماندهی در ملک دل دیو طبیعت را که عقل این حکمرانی را بر او لایق نمیداند
حکمرانی ریشه ای از طره دستار او پادشاهی جبه ای بر قامت والای اوست
از نوشتهٔ ابن واضح یعقوبی بر میآید قبل از محمد بن بعیث، فرمانده و حکمران مرند عصمة الکردی بوده است که از محمد بن بعیث پیروی میکرده و محمد خود از همراهان بابک بوده است که محمد بن بعیث سپس فرمانبرداری خود را از معتصم اعلام کرده و با مکر، عصمة الکردی را در ضیافتی دستگیر و تحویل معتصم داد. معتصم هنگامی که دستگیری یاران بابک را به دست ابن بعیث مشاهده کرد، با اسحق بن ابراهیم درشتی کرد و گفت: نزد برادرت چیزی نمیبینم و مردانگی را جز نزد ابن بعیث نمیبینم.