نشانی

نشانی

معنی کلمه نشانی در لغت نامه دهخدا

نشانی.[ ن ِ ] ( اِ ) علامتی که تمیز دهد چیزی را از دیگر چیزها. نشانه و علامتی که بدان چیزی یا کسی یا جائی را بازشناسند : اکنون دو راه... پدید کرده می آید و آن را نشانی هاست که بدان نشانی ها بتوان دانست نیکو و زشت. ( تاریخ بیهقی ص 96 ). گفت حق تعالی بنده ای دوست گرفته ، گفت آن چه نشانی دارد. ( قصص الانبیاء ص 53 ).
گفت جوحی را پدر ابله مشو
گفت ای بابا نشانیها شنو
این نشانی ها که گفت او یک به یک
خانه ما راست بی تردید و شک.مولوی. || آنچه دلالت بریادداشت کند و آنچه یادآرد. ( ناظم الاطباء ). علامت. علامتی که تذکار امری را برجای نهند. نشانه : چون برخاست [ از خواب ] از کسان پرسید که مرا چه افتاد دوش گفتند ندانیم تو به شب اندر خاستی مدهوش و موزه پوشیدی و برفتی تا سحرگاه پس یاد آمدش که نشانی در موزه نهاده بوده بازجست و بیافت. ( مجمل التواریخ ). || علامتی و رمزی که بین دو کس باشد :
باز نشانی فرست تا برساند
باقی این خط مرا بغیر تعنف.سوزنی. || علامت مخصوص که بر روی گذرنامه ها یا شناسنامه ها گذاشته می شود و نشانی را بیشتر از رنگ مو یا چشم یا اثرهای بریدگی یا زخم در چهره معین می کنند. ( از لغات فرهنگستان ). صفت بارز و علامت مشخص هیأت و قیافه هرکس. || قرینه. امارت. ( لغات فرهنگستان ). اَمارة. ( یادداشت مؤلف ).
- نشانی ها ؛ قرائن و امارات.( لغات فرهنگستان ).
|| نشانه. نشان. دلیل. حجت. علامت. آیت :
افسر به دست خویش پدر بر سرت نهد
و این را نشانی آنکه تو زیبای افسری.فرخی.پس آنکه مردنی است می میراند و آن دیگر را می گذارد تا وقت موعود دررسد و در این علامتها ونشانی هاست از برای جمعی که اهل فکر و اندیشه اند. ( تاریخ بیهقی ص 307 ).
این نشانی ها ترا بر وعده ایزد گواست
چرخ گردان این نشانیها برای ما کند.ناصرخسرو. || وصف و رسم و حد و عنوان کسی یا چیزی. صفت. وصف. نعت. نشان. نشانه. علامت. ( یادداشت مؤلف ) :
هرچ آورد به دست همه بهره تو است
و این اندر او نشانی کلب معلم است.سوزنی.هرگز نشان ز چشمه کوثر شنیده ای
کو را نشانی از دهن بی نشان تست.سعدی. || نشان. سراغ. آدرس. ( یادداشت مؤلف ). || ردّ. اثر. علامت. نشان و علامتی که بر وجود چیزی یا کسی دلالت کند :

معنی کلمه نشانی در فرهنگ معین

(نِ ) (اِ. ) ۱ - علامتی که با آن کسی یا چیزی یا جایی را بشناسند. ۲ - آدرس .

معنی کلمه نشانی در فرهنگ عمید

۱. = آدرس
۲. علامتی که میان دو نفر تعیین شده باشد.
۳. علامتی که با آن کسی یا چیزی را بشناسند.
۴. نام ونشان.
۵. علامت.

معنی کلمه نشانی در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - شهره مشار الیه علم . ۲ - ( اسم ) آنچه که موجب شناختن شخصی یا شیئی شود . ۳ - علامتی که بین دو تن تعیین شده . ۴ - یادگار اثر . ۵ - نام و نشان آدرس . ۶ - علامت مخصوصی که بر روی گذرنامه یا شناسنامه گذاشته میشود . یا نشانی بدان نشان ( نشانی بان نشان ) . بدان نشانه و علامت ( مقرر ) : پیغام دادمش که نشانی بدان نشان کز گاز بر کناره لعلت نشان ماست . ( خاقانی . سج. ۷۸ )
جلالی زاده مصطفی چلبی از شاعران عثمانی است و بسال ۹۷۴ هجری قمری در گذشته است .

معنی کلمه نشانی در فرهنگستان زبان و ادب

{address} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] عدد یا نمادی که مکان معینی از حافظه را مشخص کند و با ارجاع به آن بتوان به محتوای آن مکان دست یافت

معنی کلمه نشانی در دانشنامه عمومی

آدرس ( به انگلیسی: Address ) یا نشانی یا آدرس پستی، مجموعه ای از اطلاعات است، که عمدتاً در قالبی ثابت برای بیان و نشان دادن مکان یک ساختمان، آپارتمان یا ساختاری دیگر مانند یک قطعه زمین استفاده می شود. درآدرس ها عموماً از مرزهای سیاسی و نام خیابان ها در کنار دیگر شناسنده ها همچون شماره های خانه ها، شماره های ساختمان ها یا نام های سازمانی به عنوان ارجاع استفاده می شود. برخی از آدرس ها حاوی شود و نیز مسیریابی پست نیز راحت تر صورت گیرد.
یک نشانی چندین کارکرد دارد:
• ارائه موقعیت فیزیکی قرارگیری یک ساختمان، به ویژه در شهری که در آن ساختمان ها و خیابانهای زیادی وجود دارد.
• شناساندن ساختمان ها به عنوان نقاط پایانی برای یک سامانه پستی.
• نشان دادن وضعیت اجتماعی.
• به عنوان پارامترهای یک مجموعه آماری، به خصوص در بخش سرشماری و صنعت بیمه.
• نشانی های پذیرفته شده ترین شکل از اشکال نشان دهی یک موقعیت هستند.
آدرس ها ممکن است دارای اشکالاتی نیز باشند:
• قالب های استاندارد آن ها در مکان های مختلف متفاوت است.
• نگاشت ساده ای برای توصیف فیزیکی موضوع، همانند مختصات ها ندارند.
تا حدود قرن هیجده و نوزدهم بیشتر خانه ها و ساختمان ها شماره گذاری نشده بودند. نام و شماره گذاری خیابان ها در عصر روشن گری، به عنوان بخشی از تلاش ها برای سرشماری و سربازگیری نظامی آغاز شد، مانند قلمرو ماری ترز در اواسط قرن ۱۸ و در مناطقی مانند محدودهٔ تحت حاکمیت ماریا ترزا آغاز شد. شماره گذاری به همه اجازه داد تا به طور از سیستم پست بهره بگیرند، چرا که این سیستم در قرن ۱۸ و ۱۹ به کاربرد گسترده ای دست یافت. آدرس دهی جامع تمام سازه ها هنوز هم حتی در کشورهای توسعه یافته به طور کامل اتفاق نیفتاده است. به عنوان مثال، ملت ناواهو در ایالات متحده تا سال ۲۰۱۵ همچنان در حال اختصاص دادن نشانی های روستایی بوده است و از سوی دیگر کمبود یا نبود نشانی ها می تواند سبب محرومیت از حق رای دهی در ایالات متحده شود. در بسیاری از شهرهای آسیا، بیشتر خیابان های کوچک هرگز نام گذاری نشده اند، و این مسئله در بسیاری از مناطق ژاپن همچنان وجود دارد. یک سوم خانه ها در ایرلند تا زمان معرفی ایرکد در سال ۲۰۱۴، فاقد شماره های منحصر به فرد و اختصاصی بودند. [ نیازمند منبع]

معنی کلمه نشانی در دانشنامه آزاد فارسی

نشانی (Address)
(یا: آدرس) کدی که محل داده ها را در حافظه اصلی رایانه یا روی یک وسیله ذخیره سازی مثل دیسک سخت یا فلاپی دیسک مشخص می کند. برنامه های رایانه ای از آدرس برای دسترسی به اطلاعات حافظه استفاده می کنند. اصطلاح آدرس همچنین برای آدرس پست الکترونیکی و یا آدرس شبکه یک رایانه یا منبع اطلاعاتی به کار می رود.

معنی کلمه نشانی در ویکی واژه

indicazione
recapito
علامتی که با آن کسی یا چیزی یا جایی را بشناسند.
آدرس.

جملاتی از کاربرد کلمه نشانی

تا نشانی یافت جان من ز تو بی‌نشانی شد نشان من ز تو
ور همی گویی که من در آرزوی ایزدم کو نشانی تا ترا باری سوی دلبر برند
ز سرّ عشق حرفی در میان نیست نشانی در جهان زین بی نشان نیست
نباشی غافل از وی یک زمانی مجو از غیر او نام و نشانی
بهر سو که گشتند پویان روان نشانی ندیدند از آن کاروان
نفسی بنده‌نوازی کن و بنشین ار چند آتشی نیست که او را به دمی بنشانی
نشانت یافت هر کو بی‌نشان شد هست ازان آتش به هرسو داغ‌هایت بی‌نشانان را نشانی‌ها
آری آری هم برین طبعست تیغ شهریار زانک او آبست و از آتش، نشانی آمدست
این اثر به سال ۱۳۰۳ ه.ق در تهران و در سالهای ۱۳۷۰ و ۱۳۸۱ ه.ق در نجف منتشر گردید. وجود نسخه‌های متعدد از این اثر، نشانی بر اهمیت آن در نزد جامعه اسلامی در سده های اخیر دارد.
نشانی وانمایم زین مقامت بود تا در وقوفش اهتمامت
ای رسیده قدر تو تا عالمی کو نشان از بی نشانی یافته