فریبا. [ ف ِ / ف َ ] ( نف ) ( از: فریب +ا، پسوند فاعلی یا مفعولی ). ( حاشیه برهان چ معین ).فریبنده. || ( ن مف ) فریفته. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). صاحب براهین العجم فریبا را به معنی مفعولی غلط میداند. ( یادداشت مؤلف ) : هم حور بهشت ناشکیبا ازتوست هم جادو و هم پری فریبا از توست.مجدهمگر.
معنی کلمه فریبا در فرهنگ معین
(فِ یا فَ ) ۱ - (ص فا. ) فریبنده ، فریب دهنده . ۲ - زیبا. ۳ - (ص مف . ) فریب خورده .
معنی کلمه فریبا در فرهنگ عمید
۱. فریبنده، فریب دهنده. ۲.[مجاز] زیبا. ۳. [قدیمی] فریفته، فریب خورده: هم حور بهشت ناشکیبا از توست / هم جادو و هم پری فریبا از توست (مجد همگر: لغت نامه: فریبا ).
معنی کلمه فریبا در فرهنگ فارسی
فریبنده، فریب دهنده، به معنی فریفته وفریب خورده هم گفته اند ۱ - ( صفت ) فریبنده فریب دهنده ۲ - زیبا جمیل ۳ - ( صفت ) فریفته : هم حور بهشت ناشکیبا از تست هم جادو و هم پری فریبا از تست .
معنی کلمه فریبا در فرهنگ اسم ها
اسم: فریبا (دختر) (فارسی) (تلفظ: fa (e) rybā) (فارسی: فريبا) (انگلیسی: faryba) معنی: فریبنده، بسیار زیبا، فریفته، دل پسند و خوشایند، ( در قدیم ) به معنای فریفته
معنی کلمه فریبا در ویکی واژه
فریبنده، فریب دهنده. زیبا. فریب خورده. فریبا: به معنی زیباوفریبنده-دلربا
جملاتی از کاربرد کلمه فریبا
یا أَیُّهَا النَّاسُ ای مردمان اتَّقُوا رَبَّکُمْ بپرهیزید از خداوند خویش وَ اخْشَوْا یَوْماً و بترسید از روزی لا یَجْزِی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ که هیچ سود ندارد و بکار نیاید پدر پسر خویش را وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً و نه هیچ فرزند بکار آید پدر خویش را هیچ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ که وعده اللَّه راست است فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا هان که زندگانی این جهانی شما را مفریباد وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ (۳۳) و مفریباد شما را بخدای آن شیطان فریبنده.
در زمان طالبان افغانستان در مسابقات المپیک حضور نداشت، اما با سقوط طالبان افغانستان توانست در مسابقات المپیک تابستانی در سال ۲۰۰۰ حضور پیدا کند. با سقوط طالبان افغانستان توانست در بازیهای المپیک تابستانی در سال ۲۰۰۴ شرکت کند در حالی که دو ورزشکاران زن (فریبا رضایی و روبینا مقیمیار) به نمایندگی از افغانستان برای اولین بار در تاریخ این کشور حضور داشتند. در سال ۲۰۰۴ ورزشکاران افغانستان تلاش کردند تا بهترین پایان را که متعلق به محمد ابراهیمی که در مکان پنجمی را در بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۶۴ بود را بدست آورند.
بترسیده مختار و دل باخته است کزین سان فریبا سخن ساخته است
گهی خاری کشم از پا، گهی دستی زنم بر سر، دستی زنم بر سر به کوی دلفریبان، به کوی دلفریبان این بود کاری
عباسی علاوه بر نویسندگی پایتخت شش در قسمت پایانی این سریال در نقش کوروش دلال فوتبال بازی کرد. او کاراکتری را بازی میکرد که از ایتالیا آمده و قصد دارد بهتاش فریبا را جذب باشگاه یونانی پاناتینایکوس کند.
دلفریبان که به روسیهٔ جان جا دارند مستبدانه چرا قصدِ دلِ ما دارند
این مجله که به همت محمدرضا ترابی و با مدیر مسئولی فریبا نوری مجد راهاندازی گردید نخستین مجله اسپرانتوزبان در خاورمیانه محسوب میشود. برخی از مقالات این مجله بعدها توسط مجلات معتبر دیگری از قبیل نیوزویک مورد استفاده قرار گرفتهاست.[نیازمند منبع] اسپرانتیست ایرانی در حال حاضر به صورت وابسته به انجمن اسپرانتوی ایران فعالیت میکند.
وانک اندر لابه و در ماجرا میفریباند به هر نوعی مرا
ز بس که ابر هوا همچو بیدلان بگریست چو دلفریبان بگشاد گل ز روی نقاب
خمش کردم که آن هوشی که دریابد نداری تو مجنبان گوش و مفریبان که چشمی هوش بین دارم
علت شهرت او، سرپرستی و هدایت دکا رکوردز به مدت ۵ دهه از سال ۱۹۲۹ میلادی بود. او با مدیریت خود، این شرکت ضبط موسیقی را از تفریباً هیچ، به یک شرکت مهم و بزرگ ضبط آثار موسیقی مبدل کرد.
گر خری یابی به گرد مرغزار رو فسونش خوان فریبانش بیار
هر کس فریباند مرا تا عشر بستاند مرا آن کهم دهد فهم ِ بیا گوید که پیش من بیا
متن آهنگهای آلبوم بهطور عمده توسط آیس کیوب و ام سی رن نوشته شدهاست. برخی منتقدان آلبوم، بهطور صریح نحوه نگاه کردن خود به آلبوم را با عبارت «فریبا و پرزرقوبرق» نشان دادن «تبهکاری سیاهپوستان با یکدیگر» بیان کردند؛ اما بقیه منتقدان اذعان داشتند که گروه بهطور ساده در حال نشان دادن زندگی در منطقههای کامپتن، کالیفرنیا و منطقه جنوب و جنوب مرکزی لس آنجلس بود.
چو او مرد پورش فریباد گرد همه گوی مردی زمیدان ببرد
اصول مهندسی و علم مواد کتابی از لارنس اچ. ون ولک با ترجمهٔ فخرالدین اشرفیزاده، فریبا سعادت، اردشیر طهماسبی، احمد منشی است که در سال ۱۳۷۱ منتشر و در مراسم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کتاب برگزیده معرفی شد.