فانوس
معنی کلمه فانوس در لغت نامه دهخدا

فانوس

معنی کلمه فانوس در لغت نامه دهخدا

فانوس. ( یونانی ، اِ ) هر چراغی که جهت روشن کردن مسافت زیادی بر بالای بلندی مانند منار و جز آن ، نصب کنند. ( ناظم الاطباء ). || آلتی که از مواد غیر حاجب نور سازند. خواه آن ماده شیشه و بلور باشد یا کاغذ یا پارچه و در آن چراغ گذارند تا از باد محفوظ بماند. ( ناظم الاطباء ). گمان میکنم این کلمه از یونانی فانس گرفته شده باشد که بمعنی شفاف است. پیراهن شمع را با ماده خاص شفافی میساختند که نور را زیاد میکرد. ( از یادداشت های مؤلف ). || چراغ محفظه داری که در آمدورفت با خود بردارند، و هموج [ هََ / هَِ / هَُ ] نیز گویند. ( از ناظم الاطباء ). || در اصل بمعنی سخن چین ، و فانوس شمع را از این جهت گویند که روشنی بیرون دهد. ( منتهی الارب ). نمام. ( یادداشت بخط مؤلف ).

معنی کلمه فانوس در فرهنگ معین

[ یو. ] (اِ. ) چراغی که برای روشن کردن مسافت زیادی بر بالای منار و جز آن نصب کنند.

معنی کلمه فانوس در فرهنگ عمید

نوعی چراغ محفظه دار و معمولاً نفت سوز و قابل حمل.
* فانوس خیال: ‹فانوس خیالی› [قدیمی] نوعی چراغ که در جلو آن اشیایی نگه می داشتند تا تصویر آن ها بر روی پرده بیفتد، فانوس خیال انگیز، فانوس گردان: این چرخ فلک که ما در او حیرانیم / فانوس خیال از او مثالی دانیم خورشید چراغ دان و عالَم فانوس / ما چون صُوَریم کاندر او حیرانیم (خیام: ۹۵ ).
* فانوس دریایی: چراغی که در بندرگاه بر سر برج برای راهنمایی کشتی ها نصب می کنند، فار، چراغ دریایی.

معنی کلمه فانوس در فرهنگ فارسی

ماخوذازیونانی، جاچراغی که ازفلزوشیشه یاکاغذیاچیزدیگردرست کنندودر آن چراغ یاشمع بگذارند
( اسم ) ۱ - چراغی که برای روشن کردن مسافت زیادی بر بالای منار و جز آن نصب کنند ۲ - آلتی که از مواد حاکی ماورائ ( شیشه بلور کاغذ پارچه ) سازند و در آن چراغ گذارند تا از باد محفوظ بماند ۳ - چراغ محفظه داری که در - آمد و رفت با خود برند . یا فانوس خیال . ۱ - فانوسی که در آن صورتها بهوای آتش گردش در آید ( برهان ): این چرخ فلک که ما در او حیرانیم فانوس خیال از او مثالی دانیم خورشید چراغ دان و عالم فانوس ما چون صورتیم کاندرام حیرانیم . ( خیام ) توضیح ۱ فانوس خیال ( فانوس گردان ) فانوسی متحرک بوده که اساسا آن را در چین می ساختند و نمونه هایی از آن در عصر ما نیز نزد بازرگانان چینی موجود است که با الکتریسیته کار کند و اشکال مختلف دارد و توضیح ۲ غالبا فانوس خیال را در رباعی خیام همان اروپاییان دانسته اند در صورتی که این آلت در قرون اخیر شناخته شده . یا فانوس دریایی . چراغی که در بندرگاه بالای برجی بر پا کنند و شبها برای هدایت کشتی ها آن را بیفروزند . یا فانوس گردان . فانوس خیال . یا فانوس نارنج . فانوسی باشد که نارنج را خالی کرده و نقشها در آن کنند و چراغ در آن افروزند . چنین فانوسی را در هندوستان از گل و کدوی تلخ و هندوانه نیز سازند .

معنی کلمه فانوس در فرهنگ اسم ها

اسم: فانوس (دختر) (یونانی) (تلفظ: fanos) (فارسی: فانوس) (انگلیسی: fanos)
معنی: هر چراغی که جایی را روشن میکند

معنی کلمه فانوس در دانشنامه عمومی

فانوس ( به یونانی: φᾱνός ) ( به انگلیسی  : Lantern ) چراغ محفظه داری است که بیش تر در قدیم، در آمدورفت به همراه خود می برده اند یا جهت روشن کردن مسافت زیادی بر بالای بلندی مانند منار و جز آن، نصب کنند. فانوس از مواد غیر پوشانندهٔ نور ساخته می شود، خواه آن ماده شیشه و بلور باشد یا کاغذ یا پارچه و در آن چراغ می گذارند تا از باد محفوظ بماند.
این واژه احتمالاً از واژهٔ یونانی «فانس»، به معنای «شفاف» گرفته شده است. همچنین به فانوس، «هموج» نیز گویند.
فانوس (اسطوره). در دین روم باستان و اسطوره های رومی، فانوس یا فائنوس ( Faunus یا fau̯nʊs ) خدای شاخدار جنگل ها، دشت ها و مزارع کشاورزی بود. هنگامی که او به عنوان بارورکننده دام ها ( گاوها ) شناخته شد، اینوس نیز نامیده شد. او در ادبیات با ایزد یونانی، پان معادل و برابر دانسته شده است.
فانوس یکی از قدیمی ترین خدایان رومی بود که با نام دی ایندیگِتِز شهرت داشت. به گفته شاعر حماسه سرای رومی، ویرژیل، او پادشاه افسانه ای در سرزمین های لاتینها بود که با مردم خود، از آرکادیا آمده بود. سایه ای از او، به عنوان ایزد نبوت و پیامبری، تحت نام فاتووس شناخته می شد و با اوراکل یا بر اساس الهامات و پیشگویی ها، وی در بیشه مقدس تیبور، و در حوالی آلبونئای نیک، و همین طور در تپه آونتینوم در روم باستان با خودش همراه بود.
مارکوس ترنتیوس واررو، در همین ارتباط اظهار داشته است که پاسخ های وحیانی ( وابسته به وحی ) در آیات مربوط به ساتورن داده شده است. فانوس آینده را در رؤیاها نشان می داد و با صداهایی با آنان که به حوزه او می آمدند و بر روی پشم بره های مقدس دراز می کشیدند، همراهی و راهنمایی می کرد. دبلیو وارد فولر پیشنهاد کرده است که فانوس با فاوونیوس که یکی از ایزدان باد در روم باستان می باشد، یکسان است ( مقایسه با آنموی ) .
فانوس یا فانئوس در اصل از خدایان ایتالیایی باستان است. نام او از ریشه فاوره به معنای «فرد خوب و مهربان» گرفته شده است. فانوس خدای باروری و ثمربخشی زمین های کشاورزی و حیوانات اهلی بود. او خصوصاً مورد پرستش گله داران و گاوچرانان بود و به جنگل ها تعلق داشت.
او را پسر پیکوس ( که یک خدای درجه دوم بود ) ، و نوه ساتورن می دانستند و گفته می شد که وی از پادشاهان اولیه رم بوده است. او قدرت پیشگویی داشت و آیین پرستش او، با تهذیب و تطهیر همراه بود و حیوانات را برای بزرگداشت او قربانی می کردند.
او با فانا یا فائنا، دختر یا همسرش که منحصراً توسط زنان پرستش می شد، پیوند نزدیکی داشت و همین طور هم با اوپس که یک ایزدبانوی کهن باروری و حاصیخیزی زمین کشاورزی در میان سابین ها بود.
فانوس یا پان، خدایی بسیار کهن از خدایان آرکادیا است. تندیسی از پان یا همان فانوس در بریتیش می وزیوم لندن وجود دارد که او را در حال نواختن سیرینکس نشان می دهد. سیرینکس که به اعتبار نواخته شدن توسط پان یا همان فانوس، گاهی فلوت پان ( فلوت پانوس ) نیز خوانده شده است، نوعی وسیله موسیقایی است که هنوز هم شبانان آرکادیا آن را می نوازند. تندیس مذکور از جنس مفرغ می باشد و مربوط به اتروسک بوده و قدمت آن به حدود ۴۳۰ پیش از میلاد می رسد.
معنی کلمه فانوس در فرهنگ معین
معنی کلمه فانوس در فرهنگ عمید
معنی کلمه فانوس در فرهنگ فارسی
معنی کلمه فانوس در فرهنگ اسم ها
معنی کلمه فانوس در دانشنامه عمومی

معنی کلمه فانوس در ویکی واژه

lanterna
چراغی که برای روشن کردن مسافت زیادی بر بالای منار و جز آن نصب کنند.

جملاتی از کاربرد کلمه فانوس

ابراهیم بن منصور (۱۸۶۰ – ۱۹۳۰) پزشک و اصلاح‌طلب اجتماعی مصری بود. از خاندان فانوس و قبطی‌تبار بود. از مدرسه پزشکی در قصر العینی قاهره فارغ‌التحصیل شد. المطالب الطبیه در سه جلد، فرهنگ‌نامهٔ پزشکی انگلیسی - عربی، پزشکی خانگی در دو جلد از آثار اوست.
خاطرات و شرح‌زندگانی ژاله آموزگار در قالب مصاحبه تاریخ شفاهی، با عنوان «فانوس تابان» توسط پیمانه صالحی تدوین و از سوی سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران در سال ۱۳۹۷ منتشر شده است.
غافل ز بیقراری عشاق نیست حسن فانوس پرده داری پروانه می کند
پروانه را نسوخت ز فانوس اگر چه شمع رویش مرا به پرده شرم و حجاب سوخت
مشو از حرف عشق ای خامه آتش زبان خامش کز این روشن بیان فانوس شمع طور شد گوشم
به فانوس خیالست آن چه مانا؟ که در وی فصل فصل آیند گلها!
در آن زمان تالار نمایش در رشت وجود نداشت و این نمایش در یک انبار به روی صحنه رفت. در رشت پزشک صاحب نامی به نام «دکتر استپانوس» زندگی می‌کرد که در زبان محاورهٔ گیلانی به او حکیم فانوس می‌گفتند. وی در محلهٔ سرچشمهٔ رشت باغی داشت که به نام خود او معروف بود. انباری در این باغ وجود داشت که حکیم گیلانی آن را با هزینه شخصی به صحنهٔ نمایش تبدیل کرده بود و نمایش‌های (خچوی دلال) و (انجیر خچو) در این باغ به روی صحنه رفتند.
برای انواع قطع فیلم این حلقه‌ها طراحی و ساخته شده‌اند. دوربین قطع بزرگ بخاطر استفاده از فانوس برای فوکوس به این وسیله نیاز ندارد و با افزایش طول فانوس عکاسی ماکرو ممکن خواهد شد.
تمورا موریسون نقش شخصیت آبین سور را در فیلم فانوس سبز (۲۰۱۱) ایفا کرده است.
عشق باشد سلیم در دل من باده در شیشه، شمع در فانوس
آئولهٔ آهنگر، یک والا و یکی از آینورها است. او از عنوان فرمانروایی مواد سازندهٔ آردا برخوردار است و در نتیجه ارباب تمام ابزارهایی است که آردا را می‌سازد. آئوله خالق کوتوله‌ها است. در طول آواز آینور، زمینه موسیقایی (تم) آئوله بر روی فیزیک چیزهایی که آردا از آن ساخته شده بود تمرکز داشت، هنگامی که ایلوواتار به زمینه‌های موسیقایی آینور، وجود بخشید، موسیقی او تبدیل به خشکی‌های سرزمین میانی شد. از دیگر کارهای او می‌توان به آنگاینور (زنجیرهٔ ملکور)، دو فانوس و ظرف‌های خورشید و ماه اشاره کرد. آئوله شوهر یاوانا است.
صحنه ای حذف شده در دی وی دی فیلم شامل گفت و گوی کوتاهی دربارهٔ فانوس جادو است.
پرده فانوس گردد آب بر نور شرار حفظ او آنجا که گردد بر ضعیفان دیده بان
سیر افلاک دلیل است به آن عالم نور شمع باشد سبب گردش فانوس خیال
مرغ دل محمود هنوز از اثر عشق پروانه فانوس سر خاک ایازست
آگیوس استفانوس (به یونانی: Άγιος Στέφανος) آگیوس استفانوس روستایی توریستی در غرب جزیره کورفو در غرب یونان قرار دارد. روستای آگیوس استفانوس در ابتدا یک روستا با پیشهٔ ماهیگیری بود؛ ولی امروزه به یک دهکده توریستی تبدیل شده‌است ولی باز با این حال ماهیگیری مهم‌ترین بخش درآمدی روستا را شامل می‌شود.
در خانه در بسته فانوس بود شمع پروانه دلت خوش که ترا بال و پری هست
بر آسمان قدر کند کار آفتاب فانوس بارگاه تو در پرده ی وقار
استوراکیوس فرزند نیکه‌فروس یکم، امپراتور وقت بیزانس بود که در دسامبر ۸۰۳، یک سال پس از بر تخت نشستن پدرش به امپراتوری مشترک با او منصوب شد. نیکه‌فوروس در فاصلهٔ سال‌های ۸۰۷ تا ۸۰۹ درگیر لشکرکشی علیه بلغارهایی بود که مرزهای شمالی بیزانس را مورد تاخت و تاز خود قرار داده بودند. او در ۸۱۱ همراه با پسرش استوراکیوس و دامادش میخائیل به بلغارستان لشکر کشید اما نتیجهٔ آن فاجعه‌بار بود. نیروهای بیزانسی در تلهٔ بلغارها افتادند و نیکه‌فوروس یکم در ۲۶ ژوئیه ۸۱۱ در میدان نبرد کشته شد. با این حال استوراکیوس که به‌شدت مجروح شده بود، شوهرخواهرش میخائیل که آسیبی ندیده بود و دو نفر دیگر از صاحب‌منصبان عالی‌رتبه، تئوکتیستوس و استفانوس موفق به فرار به آدریانوپل شدند.