عینک
معنی کلمه عینک در لغت نامه دهخدا

عینک

معنی کلمه عینک در لغت نامه دهخدا

عینک. [ ع َ / ع ِ ن َ ] ( اِ مرکب ) چیزی بود که از بلور و شیشه سازند و پیش چشم گذارند. ( آنندراج ). آلت ابصار که از قطعه های بلور محدب و یا مقعر ساخته شده بنحوی که مرئیات دوررا به اعانت آن بخوبی میتوان تشخیص داد. ( ناظم الاطباء ). آلتی مرکب از قطعات بلور محدب یا مقعر که برابرچشم نصب کنند تا بهتر اشیاء را از نزدیک یا دور ببینند و یا چشم را از اشعه آفتاب محفوظ دارند. چشم فرنگی. آیینه فرنگی. ( فرهنگ فارسی معین ) :
خیام اگر ستیزه جو می بودی
در پیش کسان به آبرو می بودی
جایت به فراز دیده در می دادند
چون عینک اگر کج و دورو می بودی. ؟صبح پرّی چو گشت دیده گداز
عینک دیده دیده دل ساز.مکتبی.تراشیده خراط ناهیدچهر
زبهر فلک عینک ماه و مهر.ملاطغرا ( از آنندراج ).همنشین مردم محتاج هم در زحمتند
دیده بیمار است بینی بار عینک میکشد.صائب.صحبت صافی ضمیران بینش افزون میکند
چشم داری عینکی پیش نظر باید گرفت.نعمت خان عالی ( از آنندراج ).گریه در پیریَم از بس به جوانی آمد
بی پل عینک ازین آب نگاهم نگذشت.سیدحسین خالص ( از آنندراج ).کج نهادان با کمال حسن ظاهر ناقصند
چشم عینک هر کجا دیدیم یک مژگان نداشت.سیدحسین خالص ( از آنندراج ).- جلد عینک ؛ کیف چرمی یا غیرچرمی که عینک را برای محافظت در آن نهند. قاب عینک. عینک دان.
- عینک آفتابی ؛ عینکی که شیشه های آن رنگین یا تیره باشد و آن را برای جلوگیری از تابش شدید نور آفتاب بر چشم ، بکار برند.
- عینک پنسی ؛ عینکی که بجای دسته ، بوسیله پنس بر بینی نصب شود.
- عینک دسته دار ؛ آن نوع از عینک که دو دسته دارد و انتهای دسته ها در طرفین سر و بالای محل اتصال گوش به سر متکی میشود. مقابل عینک پنسی که بوسیله گیره ای بر بالای بینی قرار می یابد.
- عینک دوربین ؛ عینکی است که برای واضحتر دیدن اشیاء دور بکار برند.
- عینک دورنما ؛ نوعی از عینک که چیزدور از او قریب نماید. عینک دوربین. ( آنندراج ) :
نیست ممکن که ز من دور توانی گردید
عینک صاف دلان دورنما می باشد.صائب ( از آنندراج ).- عینک ذره بینی ؛ عینکی که شیشه آن را از ذره بین ساخته باشند و برای چشمانی که توانائی دید آنها کم باشد بکار رود.

معنی کلمه عینک در فرهنگ معین

(عَ یا عِ نَ ) [ ع - فا. ] (اِ. ) یک جفت شیشه طبی که در قابی دارای دو دسته قرار گرفته ، آن را به چشم می نهند برای کمک به چشم های ضعیف یا برای محافظت چشم در برابر نور شدید آفتاب .

معنی کلمه عینک در فرهنگ عمید

وسیله ای دارای دو شیشه و دو دسته که برای بهتر دیدن یا محافظت چشم از آفتاب روی بینی می گذارند، آیینک، چشم فرنگی.

معنی کلمه عینک در فرهنگ فارسی

آلت شیشه دارکه روی بینی جلوچشم می گذراندبرای بهتردیدن یامحافظت چشماز آفتاب، آیینک وچشم فرنگی هم گفته شده
( اسم ) آلتی مرکب از قطعات بلور محدب یا مقعر که برابر چشم نصب کنند تا بهتر اشیائ را از نزدیک یا دور بینند و یا چشم رااز اشعه آفتاب محفوظ دارند چشم فرنگی آیینه فرنگی .

معنی کلمه عینک در دانشنامه عمومی

عینک به قاب های دارای عدسی از جنس شیشه یا پلاستیک گفته می شود که معمولاً به وسیلهٔ دو دسته که روی گوش ها در جلوی چشم های انسان قرار می گیرند. این وسیله برای محافظت از چشم و بهبود بینایی چشم ها و گاهی تنها برای زیبایی و زینت استفاده می شود. عینک های ویژه ای هم هستند که برای مشاهدهٔ صحنه های سه بعدی یا واقعیت مجازی به کار می روند.
عینک ها دارای انواع متفاوت هستند:
عینک های طبّی، عینک آفتابی، عینک های حفاظتی–صنعتی و عینک های متفرقه ( مانند عینک های الکتریکی که برای نابینایان استفاده می شود )
عینک آفتابی عینکی با عدسی های تیره است که برای محافظت چشم از نور شدید محیط و پرتوهای خطرناک خورشید مانند پرتو فرابنفش به کار می رود. به عینکی که عدسی آن شعاع های نور عبور یافته را به هم نزدیک نموده یا دور سازد ( واگرا یا همگرا باشد ) و همچنین عینک آفتابی که دارای انواع مختلف عدسی های جذبی پرتوی نور مضر برای محافظت چشم است «عینک طبی» می گویند. عینک طبی بیشتر برای اصلاح دید در عیوب انکساری چشم به کار می رود.
نخستین عینک قابل قرار دادن روی صورت را سالوینو دارماتی ( Salvino d'Armati ) ، اهل ایتالیا، در سال ۱۲۸۴ میلادی ساخت.
به عینکی که عدسی آن شعاع های نور عبور یافته را به هم نزدیک نموده یا دور سازد ( واگرا یا همگرا باشد ) عینک طبی می گویند. عینک طبی برای اصلاح دید در عیوب انکساری چشم به کار می رود. اصلاح دید نزدیک بینی با عدسی مقعر یا واگرا و اصلاح دید دوربینی با عدسی محدب یا همگرا است. در پیرچشمی از دو عینک یکی برای دور و یکی برای نزدیک یا عینک دودید استفاده می شود. در آستیگماتیسم از عینک استوانه ای کمک گرفته می شود که دارای محور است.
برخی مردم عینک می زنند تا بتوانند واضح ببینند. عینک ها عدسی هایی از جنس شیشه یا پلاستیک دارند که پرتوهای نور را قبل از ورود به جشم منحرف می کنند. آن گاه عدسی چشم می تواند نور را چنان متمرکز کند که تصویر واضحی از جسم بر روی شبکیه، که در عقب چشم واقع است، تشکیل می شود.
عینک نخستین بار در قرن سیزدهم میلادی در اروپا استفاده شد. با تکامل صنعت چاپ در قرن پانزدهم استفاده از عینک افزایش یافت و در قرن حاضر و با اجرای برنامهٔ آموزش عمومی، استفاده از آن گسترش یافته است.
قدیمی ترین یادکرد از عینک در شعر فارسی، مربوط به عبدالرحمن جامی در سدهٔ ۹ قمری است.
معنی کلمه عینک در فرهنگ معین
معنی کلمه عینک در فرهنگ عمید

معنی کلمه عینک در دانشنامه آزاد فارسی

عینک (glasses)
یک جفت عدسی قرار گرفته در قاب، برای اصلاح یا افزایش دید. عینک در جلو چشم ها قرار می گیرد. عیوب متداول چشم که با عدسی تصحیح می شوند عبارت اند از نزدیک بینی، دوربینی، و آستیگماتیسم که به ترتیب با استفاده از عدسی های کروی - مقعر، محدب، و عدسی های استوانه ای اصلاح می شوند. عدسی های کروی و استوانه ای را می شود ترکیب کرد. عینک های دوکانونی، که از ترکیب دو عدسی با انحناهای متفاوت ساخته می شوند، هم دید دور را تصحیح می کنند و هم برای مطالعه مناسب اند. عینک هایی با کانون متغیر نیز همین اثر را دارند، بدون این که بین دو عدسی خطی دیده شود. احتمالاً عینک را راهبی فلورانسی در قرن ۱۳م اختراع کرد. در آن زمان کمتر کسی به نقص بینایی خود پی می برد. پس از اختراع چاپ، تقاضا برای عینک به سرعت افزایش یافت. اکنون با استفاده از شیشه های حساس به نور عدسی هایی می سازند که در نور شدید تیره می شوند و در محیط هایی با نور معمولی به رنگ عادی برمی گردند. همچنین، استفاده از عدسی های سبک پلاستیکی و نیز عدسی های تماسی یا کنتاکت لنز، که به جای عینک به کار می روند، متداول شده است.

معنی کلمه عینک در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عینک، وسیله ای معمولا دارای دو دسته و شیشه که روی بینی قرار می گیرد.
از آن به مناسبت در باب صلات و حج نام برده اند.
← در صلات
۱. ↑ توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۴۶۲-۴۶۳.۲. ↑ توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۴۷۵.۳. ↑ مناسک حج (مراجع)، ص۱۷۱.
منبع
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۵، ص۵۲۷، برگرفته از مقاله «عینک».
...

معنی کلمه عینک در ویکی واژه

وسیله‌ای معمولا دارای دو سته و دو شیشه که برای کمک به بینایی، حفاظت چشم از نور خورشید یا اشیای خارجی به چشم، روی بینی قرار می‌گیرد.
یک جفت شیشه طبی که در قابی دارای دو دسته قرار گرفته، آن را به چشم می‌نهند برای کمک به چشم‌های ضعیف یا برای محافظت چشم در برابر نور شدید آفتاب.

جملاتی از کاربرد کلمه عینک

در سال ۱۴۰۱ اولین کارخانه تولید فریم عینک ایران در چابهار راه‌اندازی شده‌است.
چشم یک بیمار مبتلا به آب مروارید را با جراحی برداریم، او دیگر بدون عینک نمی‌تواند تصاویر را به وضوح
یک روز بعد در ۱۲ فوریه، دریچه اصلی کلمبوس به ایستگاه فضایی باز شد، و لئوپولد ایهارتس به عنوان نخستین نفر وارد آزمایشگاه شد. از آنجاییکه احتمال داده می‌شد بخاطر تکان‌های شدید در زمان پرواز فضایی، فطعاتی از جای خود جدا و در فضا معلق شده باشند، وی محض احتیاط صورت و چشمان خود را با ماسک و عینک محافظت‌کننده پوشاند.
وی از سال ۱۹۹۹، پس از جراحی بر روی چشم راست به دلیل بیماری گلوکوم، از عینک‌های محافظت‌کننده در هنگام بازی استفاده می‌کرد. از او می‌توان به یکی از بهترین هافبک‌های چندسال اخیر و قدیم یاد کرد.
همت من از نشان جاه چون ناوک‌ گذشت زین نگین نامم نگاهی بود کز عینک‌ گذشت
دیده بی‌اشک را چون چشم عینک نور نیست شمع‌سان می‌خواستم چشم تری پیدا کنم
گل که از شبنم گذارد هر سحر عینک به چشم در کمین مصحف خط غبار حسن اوست
در مهر ۱۳۹۵ شرکت اسنپ‌اینک اعلام کرد که به زودی اولین ابزارک (گجت) خود را که یک عینک آفتابی دوربین دار است، با قیمت ۱۳۰ دلار روانه بازار می‌کند. دوربین روی این عینک‌ها می‌تواند ویدئوهای ۱۰ ثانیه‌ای ضبط کند. ویدئویی که دوربین روی این عینک ضبط می‌کند مستقیماً به اپلیکیشن اسنپ‌چت منتقل می‌شود. همچنین لنز این دوربین بازتر از دوربین گوشی‌های هوشمند معمول است و زاویه ۱۱۵ درجه را پوشش می‌دهد.
در سال ۲۰۰۷، اسیلور در ایالات متحده آمریکا، بنیاد بینایی اسیلور را تأسیس کرد. این بنیاد ایجاد شد تا در مدارس آزمایشاتی برای یافتن مشکلات بینایی افراد شروع کند و همچنین به کودکان نیازمند دارای مشکلات بینایی کمک کرده و عینک طبی در اختیار آنان قرار دهد.
خیز و فکر خویشتن بین، چشم من، دیگر چه خواب؟ نور چشم از حلقه عینک چو شد پا در رکاب!
کونین عینکی است خردمند را به چشم بهر نظاره رخ بی چون کبریا
پیرم من و ره بحرف شادی نبرم زان پیش دو دیده عینک جام نهم
این شرکت به طراحی و ساخت محصولات متنوعی شامل کالاهای لوکس، پوشاک، لوازم آرایشی، عطر، طراحی داخلی، جواهرات، عینک و ساعت با برندهای گوناگون می‌پردازد.
پرده خواب بود عینک جویای گهر که صدف را نکند بحر زنیسان غافل
او خدا نیست ولی در رخ او وجه‌الله می‌توان یافت چو خطهای خفی از عینک
هوس به راه تمنا ز عینک پیری چهار چشم ترا داده هر چهار عبث
از فیلم‌هایی که وی در آن‌ها نقش داشته‌است، می‌توان به عینک آفتابی و لافت اشاره نمود.
او معمولاً بینی بدقواره و بلند و قدی کوتاه با پیکری چاق دارد. صورتش چاق است و مویش اندک است با عینکی تک چشمی. گاه به صورت موجودی ناقص‌الخلقه با سه انگشت نیز دیده شده مثلاً در فیلم بازگشت بتمن اثر تیم برتون اینگونه بود. او همچنین چتری دارد که هم تفنگ است هم فندک و هم چاقو و سیگار برگی نیز دارد.
همی گویم بمیر و زنده دل شو وگرنه هم در اینجا عینکل شو