سموت
معنی کلمه سموت در فرهنگ معین
معنی کلمه سموت در فرهنگ عمید
= فتراک
معنی کلمه سموت در فرهنگ فارسی
معنی کلمه سموت در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه سموت
شامل دستهٔ کولینرژیکها (از جمله پیلوکارپین)، دستهٔ پروستاگلندینها (از جمله لاتانوپروست) و دستهٔ داروهای اُسموتیک (گلیسیرین و مانیتول) هستند.
طی سالهای متمادی، بارها اعلام شد که عنصر ۸۵ کشف شدهاست و نامهای متفاوتی به آن داده شد. اما همه آنها اشتباه و دور از واقعیت بود. در نهایت با تحقیقات وسیع، دانشمندان دریافتند که برای تولید این عنصر رادیواکتیو، تنها یک ماده میتواند بعنوان هدف انتخاب شود و آن ماده عنصر ۸۳ یعنی بیسموت است.
اندازه پل هاروارد که نام اسموت بر روی آن حک شدهاست، ۳۶۴٫۴ اسموت است.
همایند کانیشناسی (پارانژ) آن ویتیکنیت - بیسموتینیت و کانیهایدیگر بیسموت- بیسموتینیت- کالکوپیریت- کوارتز است
ای قصهٔ مناقب تو احسن القصص وی قبلهٔ حواجب تو احسنالسموت
در سال ۲۰۰۳ مدال آلبرت اینشتین به اسموت داده شد.
طالب مقصود را یک سمت باید مستوی مرد را سرگشته دارد اختلافات سموت
اذاما اتانی الذل من جانب الغنی سموت الی العلیا من جانب الفقر
سوپراکسید دیسموتاز یک آنزیم آنتیاکسیدانی مؤثر است که آنیونهای سوپراکسید را به آب و پراکسید هیدروژن تبدیل میکند. تحقیقات اخیر نشان داده اثرات درمانی قابل توجهی بر روی مدلهای پیش بالینی آسیب ناشی از خونرسانی مجدد پس از سکته ایسکمیک دارد.
و چو حال ها بر جوهر بگشت بدانچه شکل پذیرفت، مر آن را مدتی زمانی لازم آمد گفتن به تقدیر، به سبب حرکتی که اندر اقسام جسم پدید آمد هم اندر محل های خویش، چنین که امروز است که جزوهای خاک به جملگی سوی مرکز عالم متحرک است به طبع – هر چند که عامه خلق مر آن را همی ساکن پندارند – وز حاشیت عالم گریزنده است و جزوهای آب بر جزوهای خاک تکیه کرده است و همی بر او گراید به سوی مرکز و جزوهای هوا بر جزوهای آب تکیه کرده است و همی گریزد به طبع از فرو شدن به آب، چنانکه پیش از این اندر این کتاب یاد کردیم. و حرکات اندر طبایع موجود است وز آغاز پدید آمدن حرکت اندر اقسام (جسم) به سبب پدید آمدن طبایع اندر آن تا به هنگام راست شدن صورت عالمی، ناچاره مدتی بود و حرکات طباعی این اقسام اندر مکان های خویش اجزای آن مدت بود – هر چند که هنوز شب و روز نبود - ، چنانکه اگر بر ما از زمان پاره ای بگذرد که مر فلک و کواکب را اندر پاره ای زمان نبینیم، به تقدیر گوییم که این مدت چندین ساعت باشد از روز، و مقدرالاقدار مر حقیقت چندی آن ساعت را دانست، چنانکه گفت، قوله: (الله الذی خلق السموت و الارض فی سته ایام ثم استوی علی العرش). و پدید آوردن صانع حکیم مر این اجسام را بر این طبایع، تحریک او بود مر آن را سوی محل های آن، و آن تحریکی قسری است – هر چند که مر آن را – (همی) طبع گویند – چنانکه پیش از این شرح آن اندر قولی که اندر حرکت گفتیم یاد کرده ایم.
( و اما علت حرکت افلاک به استدارت از تقدیر صانع حکیم، آن است که از جملگی عالم معدن سکون جز آن یک نقطه وهمی که میل همه اجزای عالم سوی اوست، دیگر چیزی نیست و آن نقطه کز خاک اندر او باشد، ناچار ساکن باشد و این حال همی دلیل کند بر آنکه همه اجزای عالم به حرکات خویش همی سکون را جویند و هر چه بدان نقطه نزدیک تر است حرکت او کمتر است و هر چه از او دورتر است حرکت او بیشتر است، و فلک الاعظم که حرکت همة افلاک به حرکت اوست، از مرکز عالم به دورتر جای است و آنچه از معدن سکون به دورتر جای باشد، سکون را نپذیرد البته و آنچه از سکون دورتر باشد همیشه متحرک باشد. و چو پدید آوریم که حرکت همه مطبوعات به قصد آن است تا برسند به جایگاه سکون، ناچار حرکت از فلک به قصد او باشد سوی سکون، لاجرم به گرد معدن سکون همی گردد، گشتنی بی آسایش. و همی نماید آن فلک بزرگ بدین حرکت مستدیر که همی کند، بدین گشتن همی راه جوید که سوی مرکز فرود آید، و لیکن این ستون ها که زیرا او اندرند مر او همی نگذارند که فرود آید، ولیکن چو این ستون ها لطیف و هموارند و هیچ کمی و بیشی نیست اندر آن، حرکت مستدیر پیوسته گشته است مر او به زوال سکون او و سکون از او زایل شده است به دور ماندن او از معدن سکون. چنین تدبیر بزرگوار و تقدیر استوار که تواند کردن مگر آنکه آفرینش و فرمان مر او راست؟ چنانکه همی گوید، قوله : ( ان الله یمسک السموت و الارض ان تزولا و لین زالتا ان امسکهما من احد من بعده انه کان حلیما غفورا ). و چو سطح زیرین از آب نشسته است و جزوهای هوا بر یکدیگر اوفتاده است تا به فلک اثیر و هرگاه که سطح آب فروتر شود هوا با او فروتر شود، این حال دلیل است بر آنکه هوا نیز تکیه بر مرکز عالم دارد و سوی او متحرک است. و حرکت جزوهای خاک سوی مرکز تا بر یکدیگر تکیه کرده اند پیدا نیست، بل که آن گاه پدید آید حرکت سنگی که بر روی زمین اوفتاده است سوی مرکز که آن جزوهای خاک را که سنگ بر او تکیه دارد از زیر او بیرون کنند و هوا به زیر او اندر شود تا بینی که در وقت حرکت کند. پس هم چنین حرکت جزوهای هوا که بر یکدیگر تکیه کرده است تا بر روی آب نیز هیچ پدید نیست، مگر آن گه پدید آید که سنگی را اندر هوا بدارند که مخالف هواست اندر گرایستن، تا بدان سنگ جزوهای هوا از یکدیگر جدا شود بر آن جایگاه، آن گاه مر آن سنگ را رها کنند تا به شتاب فرود آید و مر جزوهای هوا را از زیر خویش همی بیرون کند تا ببینند که آن جزوهای هوا که زبر سنگ است، چگونه با سطح زیرین از آن سنگ پیوسته و به شتاب همی فرود آید کز او جدا نشود. آن گاه چو سنگ به آب فرو شود، سطح آب مر آن سطح هوا را که بر اثر سنگ همی فرود آید از سنگ همی جدا کند. و هوای فرود آینده با آب مزاحمت نتواند کردن، چنانکه سنگ مزاحمت کرد که بدو فرو شد، از بهر آنکه سنگ از آب به نزدیک بودن به مرکز عالم اولی تر است. و مر فرود آمدن هوا را بر اثر سنگ فرود آینده جز آن علتی نبود که سنگ مر جزوهای هوا را که اندر زیر آن هوا بودند که بر اثر او همی آمد، از زیر او بیرون کرد پس پدید آمد که همه جزوهای هوا بر یکدیگر اوفتاده است تا به فلک اثیر و همی فروگرایند، و لیکن به حکم صورت از مکان دیگر یاران بازمانده است. چنانکه آب به حکم صورت خویش از مکان هوا بازمانده است و نتواند که بر سر هوا بایستد، هوا نیز به صورت خویش بازمانده است از فروشدن آب. )
لذا دو محقق آمریکایی به نامهای کورسن و مکنزی و یک فیزیکدان به نام سگره، با بمباران ایزوتوپ ۲۰۹ بیسموت توسط ذرات آلفای شتابدار (یونهای هلیم) در یک شتابدهنده، توانستند عنصر ۸۵ را تولید کنند. این گروه در ۱۶ ژوئیه ۱۹۴۰، مقالهای به مجله «فیزیکال ریویو» با عنوان عنصر رادیواکتیو ۸۵ ارائه دادند. آزمایشها نشان داد که این عنصر، از نظر خواص نظیر ید است.
سمت درگاهت سعود چرخ را گشته در دوران کل خیرالسموت
هماکنون اسموت استاد دانشگاه کالیفرنیا، برکلی است و به عنوان محقق در آزمایشگاه ملی لارنس برکلی نیز فعالیت میکند. وی از سال ۲۰۱۰ در دانشگاه دیدرو پاریس یا پاریس ۷ به آموزش میپردازد.