سفرنامه

معنی کلمه سفرنامه در فرهنگ فارسی

کتابی است بنثر فارسی تالیف خسرو ناصر در آن شرح سفر خود را که در سال ۴۳۷ ه.ق. آغاز شده و وی از جوزجانان حرکت کرد و بمرو نیشابور سمنان ری قزوین آذربایجان آسیای صغیر شام فلسطین ومکه رفت و از راه شام بمصر شد و از قاهره سه بار بزیارت مکه رفت و در آخرین زیارت ( ۴۴۲ ) از راه طائف و یمن لحسا ببصره رسید (۴۴۳ ) و در جمادی الاخره همان سال ببلخ بازگشت . سفرنامه ارمغان این سفر طولانی استو مولف آنرا با انشایی بسیار روان و دلچسب نوشته و حاوی اطلاعات دقیق و گرانبهایی تاریخی و جغرافیایی و بیان عادات و آداب مردم است .

معنی کلمه سفرنامه در دانشنامه آزاد فارسی

دانته
شرح گزارش گونه ای از مشاهدات نویسنده از سرزمین هایی که بدان سفر کرده است. پاره ای از سفرنامه ها را می توان نوعی زندگینامۀ خودنوشت بشمار آورد. تا پیش از اختراع سینما و تلویزیون و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، سفرنامه ها تنها وسیلۀ آشنایی مردم با اوضاع و شرایط جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی سرزمین های دیگر بود. سفرنامه ها را می توان به چند گروه تقسیم کرد: سفرنامه های حقیقی که حاصل مشاهدات واقعی نویسنده ای کنجکاو و احتمالاً ماجراجوست. سفرنامه های تمثیلی که شرح سفر روحانی و سیروسلوک نویسنده است، مانند ارداویراف نامه، و سیرالعباد الی المعاد سنایی غزنوی و سیاحت غرب آقانجفی قوچانی و بالاخره سفرنامه های خیالی که شرح مشاهدات تخیلی نویسنده است. این گروه از سفرنامه ها را می توان به زیرگروه هایی تقسیم بندی کرد: مانند حی بن یقظان ابن سینا (سفرنامه ای فلسفی)، کمدی الهی دانته (سفرنامه ای اخلاقی ـ مذهبی)، سیاحت نامۀ ابراهیم بیگ اثر زین العابدین مراغه ای (سفرنامه ای اجتماعی ـ سیاسی)، و بیست هزار فرسنگ زیر دریا اثر ژول ورن (سفرنامه ای علمی ـ تخیلی). سفرنامه نویسی سابقه ای بس کهن دارد. قدمت یکی از سفرنامه های مصری به قرن ۶پ م می رسد و آن سفرنامۀ کوسموس اسکندرانی است که گزارش سفری است به حبشه، هند غربی، و سیلان. پولوبیوس مورخ (۲۹۰ـ۲۰۸پ م) از سفرهایی یاد می کند که برای کسب اطلاعات انجام داده است. استرابون، جغرافی دان یونانی، بسیاری از آثارش را برپایه مشاهداتش در سفرهایی که کرده بود تألیف کرده است. از کهن ترین سفرنامه های چینی می توان از سفرنامۀ فا ـ هیان (ح ۳۹۹ـ۴۱۱م) که به هند سفر کرده بود و سفرنامۀ هوئن تسانگ، زائر چینی که در قرن ۶م، در روزگار ساسانیان، به سرزمین های مجاور ایران سفر کرد نام برد. در اواسط قرن ۱۳م جووانی دو پیانو کارپینی به دربار خان مغول در قراقروم اعزام شد. اما پس از بازگشت به اروپا سفرنامۀ خود را به رشتۀ تألیف درآورد. مشهورترین سفرنامه نویس اروپایی، در قرن های میانه، مارکو پولو است که در ۱۲۵۴م در ونیز به دنیا آمد. همراه پدر و عمویش سفری طولانی به چین و خاور دور کرد. از ایران هم دیدار کرد. او در مسیر خود شرایط جغرافیایی، وضعیت اقلیمی و منابع طبیعی، راه ها، خلق وخوی و آداب ورسوم شهرها را شرح می داد (← سفرنامۀ مارکو پولو). پس از انقلاب صنعتی پاره ای از جهانگردان اروپایی ماجراجویانی بودند که درپی اهداف استعماری به آسیا و افریقا و قاره اروپا سفر کردند و شرح سفر خود را نوشتند که مورد استفاده مأموران کشورهای استعمارگر قرار گرفت. بخشی از سفرنامه های این دوره نیز از آن مبلّغان مسیحی یا حتی افراد کنجکاو و رمانتیک است. بسیاری از آثار منثور نهضت رمانتیک در قالب سفرنامه است. ازجمله گزارش گوته از سفرش به ایتالیا (۱۷۸۶ـ۱۷۸۸) که از کتاب های پُرخوانندۀ زمان خود بود. نامه های یک مسافر روسی از نیکولای کارافرین (۱۷۶۶ـ۱۸۲۶) هم از این قبیل آثارند.سفرنامه نویسی نزد مسلمانان. از نخستین قرون هجری آغاز می گردد. مسلمانان به دلیل گسترش امپراتوری اسلامی و لزوم ادارۀ آن، کنجکاوی علمی در شناخت شرایط دیگر مسلمانان، سفر حج، و به دلیل تجارت و کسب سود اقدام به نگارش کتاب های جغرافی و سفرنامه کردند. نخستین مسلمانی که به کشورهای دوردست، تا سواحل هندوچین، مسافرت دریایی کرد سلیمان تاجر بود. کتاب اخبارالصّین و الهند (۲۳۷ق) اثر اوست. این سفرنامه پایۀ بسیاری از داستان های سندباد و هزارویک شب شد. سلیمان تاجر سفرنامۀ خود را ۴۲۵ سال پیش از مارکو پولو نوشته است. بعضی از سفرنامه های مسلمانان را سفیران یا مأموران سیاسی نوشته اند، مانند سلّام الترجمان، در دورۀ عباسیان که به امر خلیفه به شمال دریای خزر سفر کرد و از کشورهای گرجستان، ارمنستان و حتی بعضی از نواحی روسیه دیدن کرد و از کوه های آرال و آلتایی گذشت. بسیاری از جغرافی دانان مسلمان آثار خود را برپایه اطلاعاتی که از سفرها و مشاهداتشان به دست آوردند تألیف کرده اند. از این رو آثار آن ها را می توان در زمرۀ سفرنامه ها نیز محسوب کرد، مانند یعقوبی (قرن ۳م) که در مقدمۀ کتاب اخبارالبُلدان از عشق خود به شناسایی سرزمین ها و مردم دیگرکشورها سخن می گوید. دیگر سفرنامۀ ابن فضلان است که از جانب خلیفه عباسی به دربار شاه بلغار اعزام شد تا به بلغارهایی که مسلمان شده بودند کمک کند. سفرنامۀ ابن فضلان قدیم ترین شرح قابل اعتماد راجع به روسیه است. در همان زمان ابودلف از راه زمینی همۀ آسیای مرکزی و هندوستان را تا نواحی جنوب آن کشور زیر پا گذاشت. او حدود ۳۳۱ق از رودخانۀ جیحون گذشت و از صحرای تاتار به چین رفت و بار دیگر راهی هند شد و تا جنوب آن کشور پیش رفت، کتاب او عجائب البلدان حاوی اطلاعاتی دربارۀ مردم و سرزمین تبت و ترکستان و مغولستان است. ابوزید احمد بن سهل بلخی (ح ۳۳۶ـ۳۲۲ق) پیاده به عراق سفر کرد و هشت سال در آن جا اقامت گزید. کتاب او صورالاقالیم است که ازبین رفته ولی استخری آن را در تألیفات خود آورده است. ابن حوقل معاصر معتصم، خلیفه عباسی، سفرهای بسیار کرد و کتاب المسالک و الممالک را نوشت. ابوعبدالله مقدسی ( ـ۳۸۱ق) سرزمین های اسلامی ـ به جز سیستان و اسپانیا ـ را درنوردید. هدف او گردآوری اطلاعات بود. او کتاب احسن التقاسیم را تألیف کرد. مسعودی مهم ترین جهانگرد مسلمان پیش از ابن بطوطه است که از سواحل اقیانوس اطلس و بحر خزر تا سرزمین هند و حتی بعضی از کشورهای دوردست جنوب شرقی آسیا را زیر پا گذاشت. از قرن ۵ق چند اثر ارزنده در جغرافی و سفرنامه باقی مانده است. از آن جمله سفرنامۀ ناصرخسرو حکیم اسماعیلی و شاعر بزرگ ایرانی که مشتمل است بر اطلاعات فراوانی دربارۀ جغرافیای خاورمیانه و کتاب ماللهند بیرونی. قرن ۶ق با یک رشته گزارش سفرهای دریایی و رهنامه ها همراه است که دریانوردان مسلمان مانند سهل بن أبان نوشته اند. از این قرن آثار مهمی در موضوع جغرافی و سفرنامه از مسلمانان اندلس باقی مانده است که می توان از کتاب جغرافیای زهری غرناطی و کتاب المغرب عن بعض عجایب المغرب مازنی و کتاب سفرنامۀ ابن جبیر نام برد. نام آورترین چهرۀ سیاح و جغرافی دان این قرن ابوعبدالله ادریسی است که در دربار روجر دوم، پادشاه سیسیل اقامت داشت. او در ایام جوانی فراوان سفر کرد و می نویسد که از لیسبون پرتغال، اندلس، مراکش و قسطنطینه دیدن کرده است. ظاهراً ادریسی به جنوب فرانسه و انگلستان نیز سفر کرده است هرچند که از این نقاط با دقت کمتری سخن می گوید. کتاب مشهور او روض الانس و نزهةالنفس است. در قرن۷ق یاقوت حموی کتاب معجم البلدان را تألیف کرد. یاقوت به نقاط مختلف جهان اسلام سفر کرد و مقارن حمله مغول مدتی در مرو اقامت گزید. مشهورترین سیاح مسلمان ابن بطوطه است. او در مراکش به دنیا آمد و سفر خود را که ۲۹ سال به طول انجامید، در ۷۲۵ق آغاز کرد و از شمال افریقا، مصر، شام، حجاز، عراق، ایران، یمن، بحرین، ترکستان، ماوراءالنهر و قسمتی از هندوچین و جاوه و مراکز افریقا دیدار کرد. در دورۀ عظمت امپراتوری عثمانی یک رشته سفرهای دریایی صورت گرفت، و در نتیجۀ آن ها سفرنامه هایی مربوط به دریانوردی نوشته شد. از آن جمله است کتاب الفوائد فی اصول علم البحر و القواعد تألیف ابن ماجد، و چندین رساله دربارۀ اقیانوس هند و مجمع الجزایر مالایا تألیف سلیمان مهری. در نیمۀ اول قرن ۱۱ق، الغ بیگ (۱۰۱۳ـ۱۰۶۵) سفیر شاه عباس اول صفوی به دربار شاهان اروپا گسیل شد. او در اسپانیا به دین مسیحیت گروید و به دون خوان ایرانی شهرت یافت. دورۀ قاجاریه ـ با ارتباط بیشتر کشورهای مسلمان با اروپا ـ تعداد سفرنامه ها بیشتر شد و رنگ وبوی دیگری به خود گرفت. در این سفرنامه ها علاوه بر توصیف شهرها، به شرایط اجتماعی ـ سیاسی آن ها نیز پرداخته شده است. مانند دلیل السفرا نوشتۀ میرزا ابوالحسن خان شیرازی معروف به ایلچی که به نمایندگی دولت ایروان بعد از جنگ های ایران و روس به آن کشور سفر کرد و می توان آن را یکی از جامع ترین کتاب هایی دانست که به فارسی دربارۀ اوضاع و آداب و رسوم مردم روسیه نوشته شده است. همچنین می توان از کتاب های سفرنامۀ میرزا صالح شیرازی، از نخستین دانشجویانی که عباس میرزا، ولیعهد، به انگلیس فرستاد؛ و سفرنامۀ سفینه طالبی نوشته میرزا ابوطالب نام برد که از هند به انگلیس سفر کرد. سفر به اروپا و توصیف آن چنان پُرجاذبه شده بود که حتی شاهان قاجار نیز چنین کردند، از آن جمله است سفرنامۀ ناصرالدین شاه (شرح سه سفر) و سفرنامۀ مظفرالدین شاه به اروپا. در ایران، یکی از انواع سفرنامه ها شرح مسافرت به مکه و زیارت خانۀ خدا در ایام حج است که می توان آن ها را «حج نامه» خواند، مانند فتوح الحرمین از محی الدین لاری (۹۳۲ق)، سفرنامۀ مکه از مشتری خراسانی (۱۲۶۴ـ۱۳۰۵)؛ سفرنامۀ حاج میرزا علی خان امین الدوله (۱۲۶۰ـ۱۳۲۲ق) و در زمانۀ ما خسی در میقات از جلال آل احمد. در دوران انقلاب مشروطیت نیز بعضی از متفکران و نویسندگان ایرانی کوشیدند تا با نگارش سفرنامه های تخیلی اوضاع نابسامان اجتماعی و اقتصادی ایران را به اطلاع هموطنان خود برسانند، از آن جمله است مسالک المحسنین از عبدالرحیم طالبوف (۱۲۵۰ـ۱۳۲۸ق) و سیاحت نامۀ ابراهیم بیگ از حاج زین العابدین مراغه ای.
ایران در سفرنامه های بیگانگان. از نخستین سفرنامه های بیگانگانی که به ایران سفر کرده اند می توان از بازگشت ده هزار یونانی نوشتۀ گزنفون و کتاب پرسیکا نوشتۀ کتزیاس، پزشک اردشیر دوم هخامنشی، نام برد. نخستین جهانگرد غربی که در دوران اسلامی به ایران خود سفر کرد و سفرنامه نوشت خاخام بنیامین اسپانیایی بود که در سال های ۵۶۰ـ۵۶۹ق، در عهد سلجوقیان، از ایران دیدن کرد. بعد از او مارکو پولو شرح سفرش به ایران را نوشت. در عهد تیمور، کلاویخو، فرستادۀ هانری سوم، پادشاه فرانسه، در ۷۰۶ق به ایران سفر کرد و شرح دقیقی از ایران در سفرنامۀ خود آورده است. او نخستین جهانگرد غربی است که در سفرنامه اش از تهران نام می برد. در عصر صفویه، به دلیل ارتباط ایرانیان با اروپا و موقعیت نظامی و سیاسی ایران، سفرا و جهانگردان اروپایی زیادی به ایران آمدند. بعضی از آن ها شرح سفر خود را تدوین و تألیف کرده اند که در شناخت ایران و ایرانیان به غربیان مؤثر بوده و آن ها را می توان از منابع مهم ایران شناسی محسوب کرد. تاورنیه در فاصله سال های ۱۰۴۱ تا ۱۰۷۵ق، حداقل ۶بار به ایران سفر کرد. شاردن در ۱۰۷۶ق به ایران آمد و تا ۱۰۸۲ق ۲بار دیگر به ایران سفر کرد. می توان گفت که هیچ جهانگرد اروپایی به اندازۀ شاردن ملت های اروپایی را با ایران دورۀ صفوی آشنا نساخت. سیاحت نامۀ ۱۰جلدی او با عنوان سفرنامۀ شاردن یکی از مفصل ترین و بهترین سفرنامه هایی است که دربارۀ ایران نوشته شده است. در دورۀ افشاریه و زندیه، به علت ناامنی و اغتشاش، جهانگردی به ایران نیامد، مگر ویلیام فرانکلین که از ۱۲۰۰ تا ۱۲۰۲ق به ایران سفر کرد. سفرنامۀ او راوی حوادث اواخر سلسله زندیه و روی کارآمدن سلسلۀ قاجاریه است. در اوایل قرن ۱۳ق، به علت رقابت های دولت های بزرگ استعماری آن زمان و موقعیت خاص جغرافیایی ایران، بار دیگر ایران مورد توجه قرار گرفت و جهانگردان زیادی به ایران آمدند، ازجمله می توان از سر جان ملکم، جیمز موریه، کنت گوبینو، مادام دیولا فوا و لرد کرزن نام برد. در نخستین سال های قرن ۲۰ ویلیامز جکسون امریکایی به ایران سفر کرد و کتاب ایران، گذشته و حال را منتشر کرد. خانم ویتاسَکْویل وِست در اوایل دورۀ پهلوی به ایران آمد و کتاب مسافر تهران را نوشت. از نیمۀ قرن ۲۰ با پیشرفت تلویزیون و پخش فیلم های مستند دربارۀ دیگر سرزمین ها و ملت ها سفرنامه نویسی اهمیت قبلی خود را از دست داد. امروزه بیشتر سفرنامه ها شرح مشاهدات اهل ادب و تفکر است به سرزمین های دیگر و بیان چگونگی زندگی فکری و معنوی و شرایط فرهنگی و سیاسی دیگران.

معنی کلمه سفرنامه در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] سفرنامه ها گرچه از منابع جغرافیایی محسوب می شوند، اما حامل اطلاعات تاریخی در خصوص جوامع بشری هستند. برای سفرنامه ها گذشته از ارزش تاریخی به عنوان آثاری که منشأ یا دست کم تسریع کننده تحولات اجتماعی و فرهنگی شده اند، نیز نقش قائل هستند. به آسانی می توان تصور کرد که اگر فناوری حمل و نقل، مسافرت را سهل و ساده نکرده بود و فناوری ارتباطات به ویژه سینما و تلویزیون، مشاهده سرزمین ها و مردمان دیگر را به تجربه ای روزمره و همگانی تبدیل نکرده بود، سفرنامه ها به عنوان تنها منبع اطلاعات دست اول از سرزمین ها و مردمان دیگر اهمیت بسیاری داشتند. با این وجود سفرنامه ها به انتقال تجربه های فردی مسافر مربوط می شود و بیشتر کارکرد سرگذشتنامه خودنوشت را دارد.
سفرنامه ها را به سه گروه حقیقی، تمثیلی و خیالی تقسیم می کنند. سفرنامه حقیقی، شرح و گزارش سفری است که به راستی در جهان خارج انجام گرفته است. تسکین یک روح آزمند به تعالی یا اثبات و تبلیغ چنین سفری از فواید سفرنامه های تمثیلی است که از نمونه های آن می توان به ارداویراف نامه؛ مصباح الارواح از محمد بردسیری (قرن6)؛ و سیرالعباد الی المعاد اثر سنایی غزنوی (قرن 6) اشاره کرد.
منظور از سفرنامه های خیالی آن است که نویسنده با استفاده از قوه وهم و خیال و با الهام از مشاهدات قبلی خویش به نگارش بپردازد. از نمونه های قابل ذکر سفرنامه های خیالی کتاب حاجی بابای اصفهانی اثر جیمز موریه و یا سیاحت نامه زین العابدین مراغه ای است. از سفرنامه های خیالی می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
برخی از کهن ترین گزارش های سفر متعلق به مصریان است که قدمت یکی از آنها به سده ششم پیش از میلاد می رسد و آن سفرنامه کوسموس اسکندرانی است (حدود 548ق.م.) که گزارش سفرهایش به اتیوپی، هند غربی و سیلان است.
مگ استنس، سفیر سلوکوس اول در هند در 295 ق.م.، با نوشتن کتابی درباره هندوستان، دنیای یونان را به شگفتی واداشت. مورخ یونانی پولوبیوس (208-290 ق.م.) که تاکنون کسی در تاریخ نویسی با وسعت تحصیل و سفر و تجربه او پیدا نشده است، با افتخار از سفرهایی سخن می گوید که در جستجوی اطلاعات و اسناد و حقایق جغرافیایی کرده است. در میان نویسندگان رومی، هوراس (65 ق.م.-8م.) گزارشی از سفر خود به بروندیسیوم، شهری در ایتالیای کنونی، به یادگار گذاشته است. از دیگر گزارش های جالب سفرهای گایوس سولینوس (سده سوم) به بریتانیا و آسیاست. استرابون، جغرافیدان معروف یونانی، بسیاری از مطالبش را بر پایه دیده ها و سفرهای خود آورده است.
از کهن ترین سفرنامه های چینی ها باید از سفرنامه فا-هیان (حدود 399-414) در شرح سفرش به هند؛ و سفرنامه هوئن تسانگ زائر چینی که در اواخر روزگار ساسانیان به سرزمین های همسایه ایران سفر کرده بود، یاد کرد. سرگذشت سفر سلیمان تاجر، قدیمی ترین وصف عربی از دیار چین است که 425 سال قبل از مارکوپولو نوشته شده است. جووانی دو پیانو کارپینی در آوریل 1245 م. به دربار خان مغول در قراقروم اعزام شد. مأموریت او توأم با کامیابی نبود لکن پس از بازگشت به اروپا داستان سفر خویش را به رشته تحریر کشید. این مجموعه سلیس و دقیق، امروز در زمره کتاب های کلاسیک ادبی جغرافیا به شمار می رود.
مشهورترین سفرنامه نویس اروپایی را باید مارکوپولو بدانیم. وی در 1254 در ونیز به دنیا آمد. کتاب <شرح جهان> یا همان <سفرنامه مارکوپولو>، شرح سفر طولانی او به خاور دور و اقامت هفده ساله اش در چین است. پولو در هر نقطه، شرایط جغرافیایی، وضعیت و ثروت های طبیعی، راه ها، خلق و خوی مردم، آداب و سنن و خلاصه آنچه را که مفید می دانست، شرح می داد. وی در مسیر سفرش از فلسطین، ارمنستان، بین النهرین، خلیج فارس، ایران، بلخ، کاشغر و ختن گذشت و در بازگشت از سوماترا (جنوب هند) به ایران آمد و از راه قسطنطنیه به وطن بازگشت. قسمتی از راه سفر پولو همان راه قدیمی سیاح و مسافر معروف چینی هوئن تسانگ بود.
در سده های شانزده و هفده، کاشفان و جهانگردان و حادثه جویان اروپایی خاور زمین را از نزدیک بررسی کردند و نتایج مشاهدات خود را به صورت سفرنامه برجای گذاشتند. برخی این سفرها را دارای انگیزه های خبیثانه می دانند و می گویند این سفرها در پی اهداف استعماری صورت گرفته اند، زیرا در آنها مردم خاور زمین مورد تمسخر قرار گرفته و حقایق وارونه شده اند.

معنی کلمه سفرنامه در ویکی واژه

itinerary

جملاتی از کاربرد کلمه سفرنامه

آدم‌ربایی ترکی در ایسلند سوژه بحث و رویدادی مهم تلقی می‌شود ولی در خارج کمتر شناخته‌شده‌است. آثار مفصل متعددی در مورد این رویداد در آن زمان نوشته شده که یکی از مهم‌ترین آنها روایت سفرنامه اولافور اِییلسون بود. این آدم‌ربایی‌ها در آن زمان به عنوان مجازاتی از جانب خداوند برای سبک زندگی گناهکارانه ایسلند تلقی می‌شد.
اصفهان نصف جهان سفرنامه‌ای به قلم صادق هدایت است.
حجم زیادی از مطالب سفرنامهٔ ابن بطوطه به مشاهدات او در هند اختصاص دارد.
از این نظر در حالت صحیح کلمهٔ آناباسیس تنها باید به بخش اول سفرنامهٔ گزنفون اطلاق شود.
در منابع تاریخی موجود است که واثق بالله فردی به نام سلام ترجمان را جهت بررسی وضعیت سد یأجوج و مأجوج که در زمان ذوالقرنین بنا شده بود به سرزمین قفقاز فرستاد که نتیجه این سفر گزارشی است که در شکل سفرنامه از عبور ترجمان از سرزمین‌های موجود در مسیر وجود دارد.
به پایان رسید کتاب سفرنامه از نتایج طبع سنجش گر و لطایف ذهن روشن پادشاه سخن پذیرفته خواص و عوام حکیم سعد الملة و الدین نزاری قهستانی، خداوند خاک او را پاکیزه گرداند و او را در بهشت و فردوس برین جای دهد، بر دست کمترین بنده خدا و نیازمند ترین آنها به آمرزش خداوند روز یکشنبه اول جمادی الاول سال ۸۳۷ با حمد خدا و درود بر رسول او و خاندانش و اصحاب او.
ادبیات انگلیسی در قرن نوزدهم به دلیل سفرنامه‌هایی که دربارهٔ ایران نوشته شد، بسیار غنی گشت. نویسندگان بسیاری از این سفرنامه‌ها کسانی بودند که صرفاً از ایران عبور می‌کردند یعنی از مأموران لشکری و کشوری بودند که از بریتانیا به هندوستان می‌رفتند یا از هندوستان به بریتانیا بازمی‌گشتند.
همچنین مجموعهٔ اشعارش به نام از یاد رفته و مجموعهٔ ترانه‌هایش با نام تک درخت در همین سال‌ها به چاپ رسیده‌است. او همچنین «سفرنامهٔ فرهاد میرزا معتمدالدوله» را با تجزیه و تحلیل کامل شرح حال فرهاد میرزا تصحیح و تحشیه کرده و نیز «منشأت فرهاد میرزا» نیز از جمله آثار نوشتاری اسماعیل نوّاب صفا است.
وی در مدت اقامت خود در اروپا سفرنامه ای نوشت که به خاطر ثبت مذاکرات سیاسی با افرادی نظیر ناپلئون سوم، هوسمان، لئوپولد بلژیک، و شاهزاده ویکتوریای انگلیس توجه مورخان را جلب کرد. سفرنامه وی یکی از منابع مهم در شکل‌گیری تجربه ای بومی از مدرنیته در ایران شناخته شده است.
از آریل دورفمان تاکنون بیش از ۲۰ عنوان کتاب رمان، شعر، نمایشنامه، سفرنامه، مقاله سیاسی و نقد ادبی منتشر شده که به ۳۰ زبان ترجمه شده‌اند.
در سفرنامه ناصرالدین شاه قاجار اشاره ای کوتاه به این روستا شده‌است: «از قرای معتبر شیروان الله‌آباد است که چهار صد خانواده سکنه و باغات زیاد دارد و در وسط قلعه الله‌آباد، بقعه ایست که معروف به شیخ مقدم می‌باشد، ابتدا اسم‌الله‌آباد، کلاهون بود، چون الله وردی خان به تجدید عمارت آن پرداخته آن را الله‌آباد نام داده‌است»