سردیس
معنی کلمه سردیس در دانشنامه عمومی

سردیس

معنی کلمه سردیس در دانشنامه عمومی

سَردیس یعنی مجسمه ای که در آن تنها شکل یک سر، پیکرتراشی شده باشد.
• سردیس تزئینی ( protome )
این گونه سردیس، سر و گردن برجسته کاری شده انسان یا جانوران بود که در معماری سنتی یونان و روم باستان بکار می رفت.
• سردیس دوچهره ( bifrons )
در این گونه سردیس ها دو چهره پشت به هم ولی چسبیده به هم تراشیده می شود.
• سردیس گورگون ( gorgoneion )
مجسمه هایی بود به شکل سر گورگون، عفریته اساطیری یونان باستان. بر پایه افسانه های یونان بر سر گورگون به جای مو، مار می رویید.
• سردیس مسیح ( volto santo )
به بازنمایی سر ربانی مسیح در پیکرتراشی و همچنین در نقاشی ها گفته می شود. استاد هوشنگ اَمیاری یکی از قالب گیران مطرح انواع نیم تنه های مختلف در ایران است. نیم تنه زن های دوران ویکتوریایی از جمله نیم تنه های زیبایی است که او خلق کرده است.

معنی کلمه سردیس در ویکی واژه

(قدیم): نوعی مجسمه‌ از سر انسان که با انواع اسباب و اثاثیه متوفا بویژه شاهزاده‌های عیلامی دفن می‌شد. سردیس ممکن است به دو قسمت سر - دیس قابل تجزیه باشد، و شاید شکل درست تلفظ سردیز باشد.

جملاتی از کاربرد کلمه سردیس

چون سحرگرمتاز حرمانیم دم سردیست تازیانهٔ ما
گر ندانی از گرزوس‌، رو بجوی از سردیس ور نخواندی از رمسیس‌، رو بپرس از هرمان
کجا جنبش آنجاست گرمی نهفت چو آرام را باز سردیست جفت
در ۱۳ تیر ۱۳۹۱ در مراسم نکوداشت عثمان محمدپرست، با حضور هنرمندانی همچون محمود دولت‌آبادی از سردیس عثمان محمدپرست خوافی رونمایی شد.
سنگدلی مایه دل سردیست غنچه غم را سبب زردیست
نه سوی راحت ورنج است مرتو را این شغل نه بهر گرمی و سردیست مرد را شلوار
چو ذره پای بکوبی چو نور دست تو گیرد ز سردیست و ز تری که همچو ریگ گرانی
در طول سال‌های ۱۸۱۸–۱۷۸۴ دیمار ۳۲ نمایشگاه در آکادمی سلطنتی هنر برگزار کرد. عمده کارهای او سردیس در سبک نئوکلاسیک، ساخت مجسمه‌های مومی تا کارهای پیچیده‌ای از برنز به رنگ تراکوتا و سنگ مرمر بود. موضوعات کارهای او، عمدتاً از دوستان و همکارانش در حزب ویگ بودند، مثل لیدی ملبورن، نلسون، جوزف بانککس، جورج سوم، مری بری، چارلز جیمز فاکس و همین‌طور خودش. چندین پرتره و سردیس نیز از بازیگرانی مثل سارا سیدون و الیزابت فارن درست کرد.
باده باین رطوبت و گرمی است از چه رو افیون باین یبوست و سردیست از چرا
در سال ۲۰۱۷، سردیس ملکه ویکتوریا اثر گیلبرت به ارزش ۱٫۲ میلیون پوند مشمول ممنوعیت صادرات شد و در ساتبیز به موزه‌ای در نیویورک فروخته شد. در نهایت، موزهٔ فیتزویلیام در کمبریج بودجه‌ای را برای پرداخت ۱٫۰۱ میلیون پوند برای نگهداری مجسمه در بریتانیا جمع‌آوری کرد. این اثر هنری هر سه معیار کمیتهٔ بررسی صادرات آثار هنری را برآورده می‌کرد؛ از اهمیت هنری ملی و ارزش زیبایی‌شناختی برجسته برخوردار بود و برای مطالعهٔ مجسمه‌سازی حیاتی بود. این مبلغ از طریق کمک‌های مالی و کمک مالی ۲۶۷٫۶۰۰ پوندی از صندوق یادبود میراث ملی (ان‌اچ‌ام‌اف) جمع‌آوری شد.
تندیس‌های گِلی کوچک و ساده از دورۀ نوسنگی که احتمالاً ایزدان محافظ بودند در تمامی پایگاه‌های باستان‌شناسی از خاور میانه تا هند یافت می‌شوند؛ در افغانستان هم این پایگاه‌ها در مُندیگک، نادِ علی و تپهٔ ده‌مراسی (پشتو: ده‌مراسی غوندی) موجود هستند؛ سردیس سنگی کوچک که با همتاهای آن در میان‌رودان (بین‌النهرین) مشابه است، نشان می‌دهد که این سردیس مربوط به یک نجیب‌زاده بوده‌است. با الهام گرفتن از سنت بومی ایرانی خود و سنت یونانی، باختری‌ها و بعدها کوشانیان و جانشینان آنها، با چهره‌نگاری شهریانانشان بر روی سکه‌ها، گونه‌ای مهم از هنر و منبعی غنی از داده‌های تاریخی را به وجود آوردند. چهره‌نگاری‌های شاهان را می‌توان به صورت حکاکی‌شده بر مدخل معابد سنگی یا بر روی دیوارهای نیایشگاه‌ها یافت.
بی‌مجاعت نیست تن جنبش‌کنان آهن سردیست می‌کوبی بدان
در پی نفس گشتن از سردیست نفس کشتن نهایت مردیست
آنتیوخوس هنرمند دوران باستان بوده‌است، شاید در پایان قرن اول یا اوایل دوم پس از مسیح زاده شد. او تنها با اثر خود سردیس ملکه موزا ملکهٔ اشکانی (۲ ق. م- ۴ م) و مادر و همسر فرهاد پنجم (فرهادک) اشکانی که در شوش بوده‌است شناخته شده‌است.
گر سقرلاط ترا هست و نمد میپوشی سردیست این بنمدمال چه عیبست و عوار