سبکی

معنی کلمه سبکی در لغت نامه دهخدا

سبکی. [ س َ ب ُ ] ( حامص ) ضد گرانی. ( غیاث ) ( آنندراج ). کم وزنی. ضد سنگینی. ( ناظم الاطباء ) :
بار لاغر نه سبک باشد و فربه نه گران
سبکی به ز گرانی ز همه روی شمار.فرخی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 100 ). || ضعف عقل و خفّت رأی. ( ناظم الاطباء ). جلفی. عدم وقار. عدم متانت. سخف. سخفه. سخافة. ( منتهی الارب ). خِفّة. ( دهار ). طیش. طوش : خَیْعَرة؛ سبکی و خفت. ( منتهی الارب ) :
از سبکی مغز خصم گر هوسی می پزد
هست ورا عذر آنک گرز گران دیده نیست.خاقانی. || تحقیر و اهانت. ( ناظم الاطباء ). || چستی و چالاکی. ( مؤلف ).مقابل سختی : و گفت [ فریدون ] بچه این هر دو [ خر و مادیان ] مرکب باشد از سختی خر و سبکی اسب. ( فارسنامه ابن البلخی ص 37 ). || بی غیرتی و بی قدری. ( غیاث ) ( آنندراج ). || جلفی. بی وقاری : اما تیرگی قوی بر وی مستولی بود و سبکی که آن را ناپسند داشتند و مرد بی عیب نباشد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 156 ). || ظرافت و تازه روحی :
تدبیر کرای خرِ رهی کن
هم با سبکی هم بتازه روحی.سوزنی.|| کوچکی. ( ناظم الاطباء ).
سبکی. [ س ُ ] ( اِخ ) احمدبن علی عبدالکافی ملقب به بهاءالدین و مکنی به ابوحامد ادیب ، قاضی متعبد متقی و کثیر الحج و الصدقه. مثل پدرش از افاضل وقت خود بود و از پدر خود و از رشیدی و ابوحیان و دیگر افاضل وقت درس خوانده و از اکابر مصر و شام نیز تحصیل مراتب علمیه نموده بود و مدتی در شام قضاوت کرد و دیری متصدی قضاوت لشکری نیز با او بوده است و عاقبت در مکه مقیم شد و بسال 773 هَ. ق. بدانجا بسن پنجاه و چهار سالگی درگذشت. پدر او که خود از اهل قصیده است درحق او گفته است : دروس احمد خیر من دروس علی و ذلک عنه علی غایة الامل. و از تألیفات اوست : 1 - شرح تلخیص المفتاح که نام آن عروس الافراح در ذیل مذکور است 2- شرح الحاوی 3 - شرح مختصر ابن حاجب 4 - عروس الافراح فی شرح تلخیص المفتاح که با چندین شرح دیگر در مصر چاپ شده است. ( از ریحانة الادب ج 2 ص 163 و 210 ).
سبکی. [ س ُ ] ( اِخ ) تاج الدین عبدالوهاب بن علی بن عبدالکافی شافعی. رجوع به تاج الدین سبکی ابونصر عبدالوهاب و ریحانة الادب و الاعلام شود.
سبکی. [ س َ ] ( اِخ ) علی بن عبدالکافی بن علی بن تمام بن یوسف. رجوع به علی بن عبدالکافی شود.

معنی کلمه سبکی در فرهنگ معین

( ~. ) (حامص . ) بی خِردی ، بی وقاری .

معنی کلمه سبکی در فرهنگ عمید

۱. [مقابلِ سنگینی و گرانی] سبک بودن، کم وزنی.
۲. [قدیمی، مجاز] چستی وچالاکی.
۳. [عامیانه، مجاز] جلفی.
۴. [مجاز] خواری و کوچکی.

معنی کلمه سبکی در فرهنگ فارسی

ابو الحسن تقی الدین بن عبدالکافی بن علی بن تمام انصاری خزرجی شیخ - الاسلام و حافظ و مفسر ( و. سبک ار اعمال منوفیه مصر ۶۸۳ ه.ق.۱۲۸۴م.- ف.قاهره ۷۵۶ ه.ق.۱۳۵۵ م. ) او از موطن خود بقاهره و سپس بشام شد و متولی قضائ شام گردید ( ۷۳۹ ه.ق. ) و چون مریض شد بقاهره بازگشت و بدانجا در گذشت . از آثار اوست : الدر النظیم در تفسیر که ناقص مانده مختصر طبقات الفقهائ احیائ النفوس فی صنعه القائ الدروسالاغریض فی الحقیقه و المجاز و الکنایه و التعریض التمهید فی ما یجب فیه التحدید در مبایعات و مقاسمات و تملیکات و غیره . السیف الصقیل المسائل الجلیه و اجوبتها در فقه شافعیه السیف المسلول علی من سب الرسول .
۱ - سبک بودن کم وزنی . مقابل گرانی ثقل . ۲ - بی وقاری . ۳ - بی غیرتی .
نقی الدین علی بن عبدالکافی بن تمام بن حمادی بن یحیی بن عثمان بن سوار بن سلیم الانصاری مکنی به ابوالحسن مروی

معنی کلمه سبکی در فرهنگستان زبان و ادب

{stylistic} [باستان شناسی] مربوط به سبک

معنی کلمه سبکی در ویکی واژه

بی خِردی، بی وقا

جملاتی از کاربرد کلمه سبکی

اما آنچه بیش از همه سبب شهرت فرید گشت، «شعرهای سیاسی» او بود که در قالبی تازه و سبکی جدید سروده شده‌اند. اریش فرید احیاکننده شعر سیاسی در دوران بعد از جنگ جهانی دوم و به‌ویژه در دهه شصت و هفتاد میلادی بود و شهرت خود را نیز مدیون شعرهای این دوره از حیاتش است.
امروز بده بدان جهانی که به است بستان سبکی را به گرانی که به است
همه ترانه‌هایی که در فیلم شنیده می‌شوند، توسط خود مایکل پیت، با سبکی بسیار شبیه به سبک گیتار نواختن و خواندن کرت کوبین، اجرا شده‌اند.
جامهائی خالی پیشمان آوردند که بدستمان سنگینی می کرد. اما زمانی که از شرابشان پرساختیم، سبکی باده چنانشان سبک ساخت که ترسیدیم مبادا با یکدیگر به سبکی به هوا شوند.
اگر تو از سبکی لنگری به کف آری به روی بحر چو خاشاک می توان رفتن
تسلف در آغاز کار خود بر روی نقاشی‌های نمادین به سبکی شبیه به اوژن کریر کار می‌کرد، اگرچه او اصرار داشت که بیشتر تحت تأثیر ادوارد مانه بوده‌است. بعدها، او به سمت اکسپرسیونیسم و مدرنیسم، به ویژه مناظر، رفت.او هرگز ازدواج نکرد.
دل از سبکی ز جای برجست بنهاد ز عقل نردبانی
برخیز که آویخت ترازوی قیامت برسنج ببین که سبکی یا تو گرانی
و از آن آدمی از وی نیافریدند که بارگاه آفرینش آدمی نداشت و قابل آن نبود که در وی صفاتی بود که ضد آن صفات بود که شرط آفرینش آدمی است، اما هر چه بدان مگس را حاجت بود از وی بازنداشت از پر و بال دست و پای و چشم و دهان و سر وشکم و جایی که غذا در شود و جایی که غذا در وی قرار گیرد تا هضم افتد و جایی که باز بیرون آید و هر چه تن وی را ببایست از تنگی و لطیفی و سبکی از وی بازنداشت. و چون وی را به دیدار حاجت بود و سر وی خرد بود که چشمی که پلک دارد احتمال نکند، وی را دو نگینه آفرید بی پلک چون آینه تا صورتها در وی بنماید و بیند، چون پلک برای آن بود تا گردی که بر چشم نشیند از وی می سترد و چون مصقله آینه باشد و وی را پلک نبود بدل آن دو دست زیادت بیافریدند و وی را تا هر ساعت بدان دو دست آن دو نگینه را پاک می کند و آنگاه دو دست در هم می مالد تا گرد از دست وی بشود.
هساشعر سبکی مدرن از شعر گیلکی است که بعداً در زبان مازندرانی نیز تأثیر گذاشت. جریان ادبی هساشعر توسّط شاعران گیلک از جمله محمد بشرا، رحیم چراغی و محمد فارسی از اوایل دهه هفتاد پایه‌ریزی شد.
به زبان دیگر می‌توان این اجراها را یادآور ساختار اپرای غرب دانست که شامل قسمت‌های طولانی آوازی است که به‌وسیله بخش‌های کوتاه ارکسترنوازی به هم متصل شده‌اند، با این حال وی تحت تأثیر اپرا نبود و سبکی متفاوت را دنبال می‌کرد.
خودروهای پیشرفتهٔ فرمول یک، تک‌سرنشین، دارای جای باز برای راننده، موتور وسط و همچنین چرخ‌های بدون حفاظ هستند. بدنه این اتومبیل‌ها عمدتاً از ترکیبات پلیمری تقویت‌شده با فیبر کربن ساخته می‌شوند که در عین سبکی، بسیار مستحکم هستند. وزن موتور خودروهای فرمول یک، باید کمتر از ۱۴۵ کیلوگرم و وزن خودرو به همراه راننده و تجهیزات ایمنی‌اش (بدون در نظر گرفتن وزن سوخت)، باید بیش از ۷۵۲ کیلوگرم باشد. در واقع این کم‌ترین وزنی است که برپایهٔ قوانین، این خودروها باید داشته باشند.
خاقانیا ز دل‌سبکی سرگران مباش کاو هرکه زادهٔ سخن توست، خصم توست
گرانی و سبکی گرچه ضد یکدگرند کسی سبک نشود تا گران نمی‌گردد
چون گرانی کندهنر گیرند سبکی عیب باشد از وی و عار
آیوی لیگ سبکی از لباس مردانه است که در اواخر دهه ۱۹۵۰ در شمال‌شرقی ایالات متحده رایج بود و گفته می‌شود که از سبک لباس پوشیدن در دانشگاه‌ها، به ویژه در دانشگاه‌های آیوی لیگ منشأ گرفته‌است.
رخت رها کن‌، که گران‌رو کسی کز سبکی زود به منزل رسی