سازی
معنی کلمه سازی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه سازی
فتد در هر نظر صد گونه شهوت اگر نه کور سازی چشم شهوت
نباشد مرا ننگ رفتن به جنگ پیاده بسازیم جنگ پلنگ
شان او آید به چشمت چون فلک در چشم مور پرده های دیده ات سازی گر از هفت آسمان
ور بحویی از هرام شمس سازی مرقشیش ور بگویی از صبا تو و شبی سازی طرار
چشم لیلی از نگه سازی حباب باده را عکس لعلین موج صهبا را لب شیرین کند
تا کی به جمال و مال دنیا نازی آمد گه آنکه راه عقبی سازی
نیی افعی چرا ناسازی آخر چرا این زهر میاندازی آخر
دمی که پرده ز رخسار خود براندازی ز روی خود مه و خورشید را خجلسازی
طلسمی که ضحاک سازیده بود سرش بآسمان برفرازیده بود
تا نسازی و نسوزی پاک تو کی توانی گشت نور پاک تو