رودش

معنی کلمه رودش در لغت نامه دهخدا

رودش. [ دِ ] ( اِخ ) رجوع به رودس و معجم البلدان ذیل رودس شود.

جملاتی از کاربرد کلمه رودش

هم آخر به تیغ ستم شد شهید درودش رساد از خدای مجید
ابزادودرا، روستایی از توابع بخش رودشت شهرستان لردگان در استان چهارمحال و بختیاری ایران است.
همره رودش کوثر و حوران که دم مرگ ذوق می ناب و هوس روی نکو برد
او قبل از ورودش به دنیای بازیگری فیلم‌های کوتاهی کارگردانی کرده وی همچنین دستی بر قلم دارد و شاعر نیز می‌باشد.
بمجلس مطرب تو زهره زیبد سرودش شادی آغاز و انجام
اینویت‌ها در ۲۴ سپتامبر سال ۱۸۸۰ به هامبورگ رسیدند و بلافاصله و در تاریخِ ۲ اکتبر در باع وحشِ شهر به نمایش گذاشته شدند. آنها تا تاریخ ۱۴ نوامبر همان سال در همان‌جا ماندند و سپس برایِ نمایش به دور اروپا فرستاده شدند. آنها باید قبل از ترکِ کانادا علیه بیماریِ آبله واکسینه می‌شدند که به دلیلِ کمبود امکانات این کار به آلمان‌ها محول شد که هیچگاه انجام نگرفت. اولینِ آنها پس از تشخیصِ اشتباهِ دکتر می‌میرد و سرانجام پس از مردنِ سه نفرِ دیگر از آنها واکسیناسیون بر رویِ باقی انجام می‌گیرد. واکسیناسیونی که بسیار دیر است. سرانجام پس از پنج ماه از ورودشان به اروپا همگی از پا در می‌آیند.
احمدآباد، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان مرودشت در استان فارس ایران است.
گه رسانی عورتی از ریش فرعونش منال گه چشانی پشه ئی از مغز نمرودش طعام
استودان جلوگیر۱ مربوط به دوره ساسانیان است و در شهرستان مرودشت، بخش درودزن، دهستان ابرج، ۴ کیلومتری جنوب شرق روستای سعادت آباد واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۸۷ با شمارهٔ ثبت ۲۳۴۳۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
اسماعیل‌آباد یک روستا در ایران است که در بخش مرکزی شهرستان مرودشت در استان فارس واقع شده‌است. اسماعیل آباد۱۱۵۰ نفر جمعیت دارد.
زنده رودش، عین آب زندگی است؛ زان بچشم مرده جان آید همی
تا رودش در رکاب چرخ طویل انتظار بر کنفش شد کهن غاشیهٔ کهکشان
درودش فرستاد با چشم تر سپس گفت: کای سبط خیرالبشر
چو شد نزد او پور میلاد راد ز اسب اندر آمد درودش بداد
در آن مقام که رودش سرود مطرب داشت امید زمزمه در چنگ جویبار نبود
طبق برخی از گزارش‌ها، چهار نفر دیگر در سال ورود خود به ژاپن جان خود را از دست داده‌اند. ۱۴ نفری که جان سالم به در بردند، تا سال ۱۶۰۵، یعنی پنج سال پس از ورودشان، در ژاپن زندگی می‌کردند.
به چرخ خواست‌کند دود مطبخ تو صعود خرد به سهو سرودش به ره قرین سحاب