معنی کلمه رقم در لغت نامه دهخدا
- یوم الرقم ؛ از روزهای تازیان است. ( ناظم الاطباء ). از روزهای جنگ های تازیان است. ( از اقرب الموارد ).
|| در نزد حسابگران برنشانه های اعداد از یک تا نه اطلاق شود و شامل صفر می شود و آنها را ارقام هندی گویند. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). رجوع به رَقَم شود.
رقم. [ رَ ] ( ع مص ) نوشتن. ( از اقرب الموارد ). نبشتن. ( منتهی الارب ) ( دهار ) ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || و منه قولهم : هو یرقم الماء؛ یعنی حاذق و قادر بر تصرف هرامر است. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). || نقطه نهادن و واضح نمودن کتاب را. ( از اقرب الموارد ). نقطه نهادن کتاب را و واضح و بیان نمودن و مهر کردن بر آن : رقم الکتاب. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). مهر کردن. ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ). || کتابت کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) . || خطدار بافتن جامه را. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). نبشتگی بر جامه. ( دهار ). || داغ کردن شتر را. ( از اقرب الموارد ).
رقم. [ رَ ق َ ] ( از ع ، مص ) تحریر. ( ناظم الاطباء ). نوشتن است بر چیزی. ( لغت محلی شوشتر نسخه خطی کتابخانه مؤلف ). نوشتن. ( ترجمان جرجانی چ دبیرسیاقی ص 53 ). || کتابت. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). || نشان کردن. ( از لغت محلی شوشتر نسخه خطی کتابخانه مؤلف ) ( دهار ).
رقم. [ رَ ق َ ] ( ع اِ ) یا رَقِم. بلا و سختی. ( ناظم الاطباء ). سختی و بلا. ( از منتهی الارب ). سختی. ( مهذب الاسماء ). || روزی است از روزهای تازیان. ( ناظم الاطباء ). یوم الرَقَم یا یوم الرَقم روزی است از روزهای عرب. ( منتهی الارب ). رجوع به رَقم شود. || ( ص ) کثیر و بسیار: جاء بالرقم ؛ بسیار آورد. ( از اقرب الموارد ). ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). || ( اِ ) به معنی علامت به سکون «قاف » است ولی معمولاً آن را مفتوح خوانند و در نظم نیز بفتح قاف شایع است. ( از نشریه دانشکده ادبیات تبریز سال اول شماره 5 از محیط المحیط ). نقش. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). اثر. نشان. نقش. علامت. ( یادداشت مؤلف ). نشان. ج ، ارقام. ( مهذب الاسماء ) :