رشد اقتصادی
معنی کلمه رشد اقتصادی در فرهنگستان زبان و ادب

رشد اقتصادی

معنی کلمه رشد اقتصادی در فرهنگستان زبان و ادب

{economic growth, growth} [جامعه شناسی] افزایش درآمد یا تولید کالا و خدمات نسبت به سرانۀ جمعیت که عموماً براساس تولید ناخالص داخلی اندازه گیری می شود

معنی کلمه رشد اقتصادی در دانشنامه عمومی

رشد اقتصادی را می توان به معنای افزایش ارزش کالاها و خدمات تنظیم شده با تورم در طول زمان تعریف کرد. آمارشناسان به طور متعارف چنین رشدی را به صورت درصد افزایش تولید ناخالص داخلی حقیقی یا GDP تعریف می کنند.
عاوه رشد معمولاً به صورت واقعی ( با اصطلاحات تعدیل شده تورم ) محاسبه می شود تا اثر تحریف کنندهٔ تورم بر قیمت کالاهای تولیدشده را از بین ببرد. اندازه گیری رشد اقتصادی از حسابداری درآمد ملی استفاده می کند. از آنجا که رشد اقتصادی به عنوان درصد تغییر سالانهٔ تولید ناخالص داخلی ( GDP ) اندازه گیری می شود، از این رو تمام مزایا و معایب آن را دارد. نرخ رشد اقتصادی کشورها معمولاً با استفاده از نسبت تولید ناخالص داخلی به جمعیت ( درآمد سرانه ) مقایسه می شود.
منظور از «نرخ رشد اقتصادی» نرخ هندسی سالانهٔ رشد تولید ناخالص داخلی بین سال های اول و آخر در یک بازهٔ زمانی است. این نرخ رشد نشان دهندهٔ روند سطح متوسط تولید ناخالص داخلی در طول دوره است و هرگونه نوسانات تولید ناخالص داخلی را در اطراف این روند نادیده می گیرد.
اقتصاددانان، افزایش رشد اقتصادی ناشی از استفادهٔ کارآمدتر از نهاده ها ( افزایش بهره وری نیروی کار، سرمایهٔ فیزیکی، انرژی یا مواد ) را رشد فشرده می گویند. در مقابل، رشد تولید ناخالص داخلی تنها ناشی از افزایش مقدار ورودی های موجود برای استفاده ( افزایش جمعیت یا قلمرو جدید ) رشد گسترده محسوب می شود.
توسعهٔ کالاها و خدمات جدید نیز رشد اقتصادی ایجاد می کند. همان طور که در ایالات متحده حدود ۶۰ درصد از هزینه های مصرف کننده در سال ۲۰۱۳ برای کالاها و خدماتی بود که در سال ۱۸۶۹ وجود نداشت.
نرخ رشد اقتصادی از داده های مربوط به تولید ناخالص داخلی که آژانس های آماری کشورها تخمین می زنند، محاسبه می شود. نرخ رشد تولید ناخالص داخلی سرانه از داده های مربوط به تولید ناخالص داخلی و افراد برای دوره های اولیه و نهایی شامل تجزیه و تحلیل تحلیل گرها محاسبه می شود.
استانداردهای زندگی و تغییر در سطح زندگی در طول زمان از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. در زیر جدولی آورده شده است که تولید ناخالص داخلی به ازای هر فرد و رشد سالانه به ازای هر نفر را در بعضی کشورها طی ۱۰۰ سال نشان می دهد. داده های تولید ناخالص داخلی به ازای هر فرد برای تورم تنظیم می شوند، از این رو «واقعی» هستند. تولید ناخالص داخلی به ازای هر فرد: تولید ناخالص داخلی کل کشور تقسیم بر تعداد افراد در کشور است. تولید ناخالص داخلی به ازای هر شخص از نظر مفهومی با درآمد سرانه مشابه است.
معنی کلمه رشد اقتصادی در دانشنامه عمومی

معنی کلمه رشد اقتصادی در دانشنامه آزاد فارسی

رشد اقتصادی (economic growth)
نرخ رشد بازدهِ همۀ کالاها و خدمات در یک اقتصاد. معمولاً به صورت درصد افزایش در محصول ناخالص داخلی یا محصول ناخالص ملی از یک سال تا سال بعد اندازه گیری می شود. رشد اقتصادی یکی از شاخص های میزان افزایش یا کاهش (اگر رشد اقتصادی منفی باشد) در سطح زندگی در نظر گرفته می شود. رشد اقتصادی در دورۀ رکود منفی است.

معنی کلمه رشد اقتصادی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] رشد اقتصادی یعنی افزایش تولید کالا و خدمات و رونق بازار و بهبود وضعیت اقتصادی مردم است. این افزایش تولید یک کشور در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه هست.
رشد اقتصادی عبارت از افزایش مادی کل درآمد ملی یا تولید ناخالص ملی یک جامعه طی یک دوره معین است و در مفهوم کلی «افزایش کمی تولید در یک دوره مشخص نسبت به دوره مشابه» را رشد اقتصادی می گویند.
تودارو، مایکل، توسعه اقتصادی در جهان سوم، ترجمه غلامعلی فرجادی، تهران، مؤسسه عالی پژوهش در برنامه ریزی و توسعه، ۱۳۷۸، چاپ هشتم، ص۱۱۷-۱۱۶.
مطالعات در زمینه رشد اقتصادی شامل سه جریانی است که از نظر تاریخی و روش شناختی متفاوت است:
← کلاسیک
هدف های الگوهای رشد اقتصادی بدین شرح هست:
← کمک به تفکر
...

معنی کلمه رشد اقتصادی در ویکی واژه

افزایش درآمد یا تولید کالا و خدمات نسبت به سرانۀ جمعیت که عموماً براساس تولید ناخالص داخلی اندازه‌گیری می‌شود.

جملاتی از کاربرد کلمه رشد اقتصادی

تعداد زیادی از رؤسای جمهور و بیشترین تعداد از ژنرالهای تاریخ ارتش آمریکا از این مدرسه نظامی فارغ‌التحصیل شده‌اند. همچنین افراد بسیار مشهور و قدرتمندی از سیاست‌مداران تا رؤسای ارشد اقتصادی آمریکا از این مدرسه نظامی فارغ‌التحصیل شده‌اند.
همچنین باعث رشد موقعیت‌های شغلی همراه با رشد دستمزدها می‌شود که در نهایت منجر به رشد اقتصادی منطقه ای می‌شود.
در آمریکای لاتین، رشد اقتصادی سریع در اقتصاد نوظهور کشورهای مکزیک، شیلی، پرو، و کلمبیا باعث شده‌است که از این کشورها با عنوان پومای اقیانوس آرام نام برده شود.
از زمان پایان جنگ جهانی دوم، اتریش به رشد اقتصادی پایدار دست یافته است. در دهه ۱۹۵۰، تلاش‌های بازسازی برای اتریش منجر به دستیابی به میانگین نرخ رشد سالانه بیش از ۵ درصد به صورت واقعی و میانگین حدود چهار تا پنج درصد در دههٔ ۱۹۶۰ شد. در پی رشد متوسط تولید ناخالص داخلی واقعی، به ترتیب ۱٫۷٪، ۲٪ و ۱٫۲٪ در سال‌های ۱۹۹۵، ۱۹۹۶، و ۱۹۹۷؛ اقتصاد اتریش دوباره رونق گرفت. این روند با گسترش تولید ناخالص داخلی واقعی به میزان ۲٫۹٪ در سال ۱۹۹۸ و ۲٫۲٪ در سال ۱۹۹۹ ادامه یافت.
رشد اقتصادی بین سال‌های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۶ با ثبات بوده و بین ۱ تا ۳٫۳ در نوسان بوده است. پس از رسیدن به صفر درصد در سال ۲۰۱۳، شاخص رشد اقتصادی اندکی افزایش یافت. در سال ۲۰۱۶، رشد اقتصادی اتریش ۱٫۵٪ تعیین شد.
از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۵، رشد اقتصادی با متوسط ۵٪ در سال ۲۰۰۵، به اوج خود رسید. اما برخی کشورها رشد اقتصادی بیشتری (٪+۱۰) را داشته‌اند، به خصوص آنگولا، سودان و گینه استوایی، که هرسه کشور اخیراً شروع به استخراج ذخایر نفتی خود کرده‌اند.
اردن از شاخص توسعهٔ انسانی بالایی برخوردار است و در میان کشورهای جهان در رتبهٔ ۱۰۲ قرار دارد و یک اقتصاد با درآمد متوسط بالا محسوب می‌شود. اقتصاد اردن، یکی از کوچک‌ترین اقتصادهای منطقه، برای سرمایه‌گذاران خارجی است. این کشور یک مقصد گردشگری مهم است و به‌دلیل داشتن بخش بهداشت و درمانِ توسعه‌یافته، مقصدی مورد توجه برای گردشگری پزشکی در منطقه است. با این وجود، کمبود منابع طبیعی، جریان زیاد پناهندگان و ناآرامی‌های منطقه‌ای رشد اقتصادی اردن را با مشکل مواجه کرده‌است.
رشد اقتصادی کره همچنان ادامه داشت تا این که حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا به وقوع پیوست. کاهش رشد اقتصاد جهانی، کاهش میزان صادرات کره و این حس که اصلاحات شرکت‌ها و نظام مالی کشور متوقف شده، موجب شد تا سرعت رشد کره جنوبی به ۳٫۳٪ در سال ۲۰۰۱ کاهش یابد.