راجی

معنی کلمه راجی در لغت نامه دهخدا

راجی. ( ع ص ) امیدوار.( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) :
هم برآن بو می تنند و میروند
هر دمی راجی و آیس میشوند.مولوی.
راجی. ( اِ ) نامی که بنوعی درخت تبریزی در همدان دهند. از این درخت دوگونه در ایران یافت میشود یکی که در تهران بنام شالک و در همدان بنام دله راجی معروف است و دیگری که در بیشتر نقاط بنام تبریزی خوانده میشودآن را در همدان راجی گویند. ( جنگل شناسی ج 2 ص 189 ).
راجی. ( اِخ ) حاج ابوالحسن پسر حاج علی اکبر تبریزی. از شعرای اواخر قرن سیزدهم هجری که دارای اخلاق حمیده و صفات پسندیده بوده و به هر دو زبان فارسی و ترکی شعر خوب میگفته و در سال 1291 هَ. ق. باجمعی از تجار تبریز عازم زیارت بیت اﷲ الحرام بوده تا بعد از ادای وظائف مقرره مطاعه دینیه در ماه محرم 1391 هَ. ق. در خصوص خط سیر مراجعت فی مابین مسافرین ایران اختلاف نظر شده و جمعی از اسلامبول عازم دیار خود بوده و راجی با جمعی دیگر فیمابین دو راه اسلامبول و جده متردد مانده و بدیوان خواجه حافظ تفأل کرده و بغزلی میمیه که این شعر نیز از ابیات آن است :
عشق دردانه ست و من غواص و دریا میکده
سر فروبردم در اینجا تا کجا سر برکنم.
تصادف نموده اینک در حیرت رفقا افزوده و راجی از آن راه جده منصرف شد و سرانجام باز بحکم تقدیر ازلی که چاره و تدبیر عقلای رجال در جنب آن محکوم بزوال است ، از همان راه جده رو بدیار خود کرده و سوار کشتی شده. تصادفاً هوا منقلب شد و کولاک شدیدی رخ داد و کشتیبان راه را گم کرد و کشتی شکست و سیصد تن از حجاج که راجی نیز از آن جمله بود غرق شدند و کلمه یا غفار ماده تاریخ این قضیه میباشد. دیوان راجی در تبریز چاپ شده و دارای قطعات و غزلیات فارسی شیوا و ترکی زیبا می باشد. و از اشعار فارسی اوست :
گفت اول یار من بگذر ز جان گفتم بچشم
آشنایی ترک کن با این و آن گفتم بچشم
گفت گر خواهی کنی نظاره بر رخسار من
پامنه دیگر بباغ گلرخان گفتم بچشم
گفت میخواهی اگر بینی هلال ابرویم
ننگری دیگر بماه آسمان گفتم بچشم
گفت گر خواهی شبی آیم ترا اندر کنار
کن کناره از تمام گلرخان گفتم بچشم
گفت گر داری طمع بوسی لب خندان من
خون روان باید کنی از دیدگان گفتم بچشم
گفت میخواهی اگر آیی نهان در کوی من
بایدت بوسید پای پاسبان گفتم بچشم
گفت با راجی گرفتاری اگر در بند عشق

معنی کلمه راجی در فرهنگ معین

(جِ ) [ ع . ] (ص . ) امیدوار، امید دارنده .

معنی کلمه راجی در فرهنگ عمید

امیدوار.

معنی کلمه راجی در فرهنگ فارسی

امیدوار
( اسم ) امید دارنده امیدوار : بنده راجی ( از خود تعبیر آورند ) .
نامی که بنوعی درخت تبریزی در همدان دهند . از این درخت دو گونه در ایران یافت میشود یکی که در تهران بنام شالک و در همدان بنام دله راجی معروف است و دیگری که در بیشتر نقاط بنام تبریزی خوانده میشود آنرا در همدان راجی گویند .

معنی کلمه راجی در دانشنامه آزاد فارسی

راجیاز گویش های مرکزی دستة شمال غربی، رایج در دلیجان و نراق و محلات. در راجی تکیه دارای اهمیت است تا جایی که با تعویض جایگاه تکیه، تفاوت معنایی ایجاد می شود. جنس دستوری در همة زمینه ها متمایز است. نشانة مذکر -a و نشانة مؤنث -o پایانی است، مانند telena، «مرد چاق کوتاه»، teleno، «زن چاق کوتاه»؛ اسم و صفت در واجی صرف می شود، مثلاً esbid، «سفید ـ نکره»، esbido، «سفید ـ معرفه»، -o پایانی نشانة تعجب یا تصغیر است. نشانة جمع ye است که در پایان اسم می آید، مانند dejo «دختر» dejye «دختران»، در راجی / h/ غیر ملفوظ یا «کسرة» فارسی، در پایان واژه، با فتحه ادا می شود، مانند dona «دانه». شماری از واژگان راجی: zeraya «شبنم»، korgg «مرغ» و sartow «گوشمالی».

معنی کلمه راجی در ویکی واژه

امیدوار، امید دارنده.

جملاتی از کاربرد کلمه راجی

مسعود ده نمکی در قسمت سوم اخراجی‌ها، رویدادهای مربوط به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ ایران را به هجو کشیده‌است. داستان فیلم دربارهٔ سه کاندیدای رئیس‌جمهوری با گرایش‌های سیاسی مختلف است که هر کدام با رنگ مشخصی معرفی می‌شوند و گروه‌های سیاسی موجود در صحنه سیاست ایران، از اصولگراها تا اصلاح طلبان را نمایندگی می‌کنند.
معراجی نبی به شب از آن بود که نیست وقتی شایسته تر ز شب بهر وصال
قسم ششم: «زهد راجین» است، و آن زهدی است که سبب آن امید به ثواب پروردگار، و نعیم جنت باشد.
برنامه دولت رئیسی برای جذب ۱۵۰۰ تن از نیروهای سهمیه‌ای برای جایگزین‌سازی با اساتید اخراجی، ضربه کشنده‌ای به پیکره نهاد علمی کشور وارد می‌کند. این ضربه تنها با کودتای فرهنگی در سال۵۹ قابل قیاس می‌باشد
سراجی شهابی نظر بافته دگر موش دندان و بشکافته
کاندر پی تاراجی بی‌پرده و روپوش وین بس عجب آید که در آن طره بناگوش
این روستا در ۵ کیلومتر شرق اوشنچینه و ۱۹ کیلومتری شرق راجیوف و ۴۸ کیلنومتری جنوب ترونی جای دارد.
به یستی‌های آهنگ طلب خفته‌است معراجی نفس‌ گر واگذارد تا مسیحا می‌برد ما را
منطقه هوبئی خانه فرهنگ‌های پیچیده نوسنگی بود. در دوره بهار و پاییز (۷۷۰–۴۷۶ قبل از میلاد)، قلمرو هوبئی امروزی بخشی از ایالت قدرتمند چو بود. چو اسماً یکی از ایالت‌های خراجی خاندان ژو بود و خود گسترش تمدن چینی بود که چند قرن پیش در شمال ظهور کرده بود. اما همچنین از نظر فرهنگی ترکیبی منحصر به فرد از فرهنگ شمالی و جنوبی بود، و ایالتی قدرتمند بود که بخش زیادی از رودخانه یانگ تسه میانی و پایینی را حفظ می‌کرد و قدرت آن به سمت شمال تا دشت چین شمالی گسترش می‌یافت.
به معراجی رسانیده ست سروت سرفرازی را که ترسم کوته افتد طره ی آه رسای من
«گرایش به فارسی‌سازی» اردو از قرن هجدهم توسط مکتب شاعران اردو در دهلی آغاز شد، گرچه نویسندگان دیگری مانند معراجی به گونه سانسکریت‌شده این زبان می‌نوشتند.از سال ۱۹۴۷ در پاکستان حرکت به سمت فارسی‌سازی بیش از حد اردو صورت گرفته‌است که توسط بسیاری از نویسندگان این کشور پذیرفته شده‌است.به همین ترتیب، برخی از متون اردو می‌توانند از ۷۰٪ واژه وام فارسی-عربی تشکیل شوند. برخی از اردوزبانان پاکستانی به دلیل قرار گرفتن در معرض رسانه‌های هندی، واژگان هندی را در گفتار خود گنجانده‌اند.در هند، اردو به اندازه پاکستان از هندی جدا نشده‌است.
آرواکی‌ها مثل اکثر سلتی‌ها گوسفند (بیشتر برای پشم)، اسب و گاو پرورش می‌دادند، همان‌طور که خراجی به ارزش سی تالان آتیک که کنسول کوئینتوس آئولوس پومپیوس در سال ۱۳۹ قبل از میلاد به نومانتیا و ترمانتیا تحمیل کرد، نشان می‌دهد که نومانتیایی‌ها و ترمانتین‌ها (هرچند با اکراه) هزینه آن را به شکل ۳۰۰۰ پوست گاو، ۸۰۰ اسب و ۹۰۰۰ ساگا (شنل پشمی) پرداخت کردند.
اردوگاه پناهندگان مراجیب الفهود یک اردوگاه پناهندگان در اردن است که در استان زرقاء واقع شده‌است.
ز اشراقات انوار جمالش محو و هم هیچم بمانند سراجی کش بر خورشید بگذاری
پا کوفته روح الله در بحر چو مرغابی با طایر معراجی تا فوق هوا کوبد
اردوگاه پناهندگان مراجیب الفهود ۰٫۳۴ کیلومتر مربع مساحت و ۴٬۱۹۶ نفر جمعیت دارد. این اردوگاه در شهر مراجیب الفهود واقع شده‌است و دشت وسیعی را در حدود ۲۰ کیلومتری شرق زرقا (اردن)، در برمی‌گیرد. این اردوگاه در آوریل ۲۰۱۳ افتتاح شد و بودجه آن توسط امارات متحده عربی تأمین می‌شود. این اردوگاه برای مقابله با هجوم پناهندگان بیشتری از سوریه ساخته شده‌است، چرا که ظرفیت اردوگاه زعتری ناکافی است. مقامات اردنی نگران بودند که تعداد پناهندگان سوری ظرف شش ماه آینده در اردن دو برابر شود، چرا که مهاجرت در طول آب و هوای گرم‌تر افزایش می‌یابد.
از سبک رفتاریش بی مغزی او ظاهر است چون اراجیف آنکه جویا می دود بر هر دری
عشق را نیست خراجی، به خرابی زدگان عذر دیوان جزا، خاطر ویران تو بس