رابین ( روسی: Рубин ) شرکت دولتی کشتی سازی روسی است، که در سال ۱۹۰۰ تأسیس شد. رابین (شخصیت کمیک). رابین ( به انگلیسی: Robin ) عنوان چندین شخصیت خیالی ابرقهرمان در کتاب های کامیک آمریکایی منتشر شده توسط دی سی کامیکس است. این شخصیت توسط باب کین، بیل فینگر و جری رابینسون به عنوان همکار تازه کار در خدمت شخصیت ابرقهرمان بتمن است. در واقع هر وقت کسی دستیار بتمن می شود، لباس رابین را برای مدتّی موقتی می پوشد و بعد با لباس و اسم جدیدی دوباره خود را به مردم نشان می دهد. دیک اولین دستیار بتمن در کمیک های بتمن است. او در کودکی همراه با پدرش ریچارد و مادرش ماری در سیرک هالی کار می کرده است. دیک، والدینش و خانوادهٔ عموی او که به آن ها "flying graysons" می گفتند، در سیرک هالی آکروبات بازهای معروف بودند. در یکی از اجراها، دیک در هشت سالگی خود شاهد به قتل رسیدن والدینش بود؛ امّا خوش بختانه بروس وین ( بتمن ) که در بین تماشاچی ها بود، سر پرستی دیک را به عهده می گیرد. بروس که خود تجربهٔ از دست دادن پدر و مادرش را داشت، دیک را طوری بزرگ کرد که مثل خودش شخصیتی عصبی و تاریک نباشد. تمرینات دیک از زمانی که بروس راز خود را به او گفت ( ۸ سالگی ) تا سیزده سالگی او بود، از آن پس او در لباس رابین به بتمن کمک می کرد. امّا به دلیل بزرگ شدن و خسته شدن از رفتارهای بتمن ( بروس وین ) و اینکه می تواند به تنهایی و بدون کمک او با جرم و جنایت مبارزه کند از او جدا شد. از آن پس، دیک به بتمن ( برای مدتّی نچندان زیاد ) پیوست؛ او برای مدتّی با لباس رابین به بتمن کمک کرد، اما بعد لباس نایت وینگ را طرّاحی کردند. این اسم از روی یک شخص کریپتونی که سرگذشتی مثل دیک داشته و بعد به قهرمان تبدیل شد، الگو برداری شده. از آن پس ( در سن هجده سالگی ) ، کمیک ها سریال ها و کارتون های دیک، در لباس نایت وینگ و معمولاً به صورت تک نفره بودند. وقتی که کمر بتمن توسّط بین می شکند و نمی تواند به کار خود ادامه بدهد، در این مدت بروس فردی به نام «عزرائیل» را جانشین خود قرار می دهد امّا متوجه می شود که او یک دیوانه است، پس در این مدت دیک را جانشین خود ( تا زمانی که خوب شود ) قرار می دهد. او به بتمن بودن تا سال ۲۰۱۱ ( یعنی زمان شروع new 52 ) ادامه می دهد ( البته در مدتی هم دیک و بروس هر دو بتمن بودند ) . دیک در این سری کمیک ها مانند شخصیت جیمز باند است و یک کارآگاه محسوب می شود. ( نام رمزی او مأمور ۳۷ است ) داستان کمیک های agent of spyral بدین صورت است که دیک برای مردی کار می کند که می تواند تغییر شکل دهد و این مرد دیک را نیز تغییر می دهد تا به یک کارآگاه ( البته بدون شخصیت پنهان ) تبدیل شود. این راز را تنها بروس وین می داند و افراد دیگر او را مرده می دانند. همکار او نیز در این سری کمیک ها helena bertinally ( دختر گانگستری که پدر و مادر دیک را کشتند و می خواهد از افرادی مثل پدر و مادرش انتقام بگیرد ) هست.
جملاتی از کاربرد کلمه رابین
بدان تا طلسمی مهیا کنند مرابین که چون خضر دریا کنند
سفارت اسرائیل در واشنگتن نخستین شغل غیرنظامی او در عرصه سیاسی اسرائیل بود که تا سال ۱۹۷۳ میلادی ادامه داشت. او که از اعضای رده بالای حزب اتحاد بود، با بازگشت به اسرائیل به کنست (پارلمان اسرائیل) راه یافت و مقام وزارت کار دولت گُلدا مایر را در اختیار گرفت. یک سال بعد زمانی که مایر از نخست وزیری کناره گرفت، رابین به عنوان رهبر جدید حزب برگزیده شد و به عنوان پنجمین نخست وزیر اسرائیل قدرت را در دست گرفت.
بیننده که در جنگ ترابیند با خصم پندارد تو خسروی و خصم تو شیرین
یکی گشتی و در یکی مرابین مرا از جان ما دیدار بگزین
الگوریتم رابین-کارپ سعی دارد با بهکارگیری تابع درهمسازی، سرعت مقایسۀ رشتۀ الگو و زیررشتههای متن را افزایش داده و از این طریق زمان اجرا را بهبود ببخشد.
صدر دیوان وزارت خواجه را دیگر بدید خواجه رابیناد و جز خواجه مبینادا دگر
اسلاوی ژیژک در گفتگوی خود با پادکست رابینسون ارهارت به سختگیریِ سهلانگاران در دنیای معاصر اشاره میکند و از جمله به چنین تناقضی در جریان ووک میپردازد. در اوایل این گفتگو رابینسون ارهارت به ژیژک میگوید: گمان میکنم زمانی که میگویید «امروزه بیش از هر دورهای به روانکاوی نیاز داریم» مقصودتان از روانکاوی بیش از آنکه شیوهای برای درمان مشکلات فردی باشد، شیوهای برای نقد فرهنگی و اجتماعی است. آیا درست فکر میکنم؟
دستگیری پیشهٔ خود کن نیفتی تا ز پا هر کرابینی به خاک افتاده است استاده کن
بالا از چپ به راست: اسکات ئی پارازینسکی، استیون رابینسن، چیکائی موکائی، پدرو دوک، جان گلن
او در شهر پریتتس از ایالت اشلسویگ-هولشتاین در آلمان غربی از والدینی آمریکایی به نامهای میندی و جاناتان مک متولد شد. پدرش یک خواننده اپرا بود. خانواده مک وقتی آلیسون دو ساله بود به آمریکا بازگشتند. او یک برادر بزرگتر به اسم شانون و یک خواهر کوچکتر به نام رابین دارد.
در پایان این فصل رابین و تد متوجه میشوند آیندهٔ مشترکی با هم ندارند و دوستانه از هم جدا میشوند. فصل با نمایش بارنی و تد به همراه هم بعد از عروسی به پایان میرسد.
الیاس کانتی در ۲۵ ژوئیه ۱۹۰۵ در روسه بلغارستان به دنیا آمد. خانوادهاش از یهودیان اسپانیا بودند و به زبان اسپانیایی قرن پانزدهم سخن میگفتند. زمانیکه ۶ ساله بود به همراه خانواده به منچستر انگلستان مهاجرت کرد و در آنجا پدر به کمک کتابهایی سفرهای گالیور و رابینسون کروزوئه او را با زبان انگلیسی آشنا کرد. در سال ۱۹۱۳ پدر درگذشت و الیاس به همراه مادر مجبور به ترک انگلستان و رفتن به اتریش و اقامت در این کشور شدند. دوران جنگ جهانی اول را در وین و زوریخ سپری کرد.
آن جان که تواش جانان غیر از تو کرابیند واندل که تواش دلبر بتخانه چرا باشد
ز شوخی های مژگان چشم او دارد جگر خونم خدا رحمی به دل اندازد آن مست شرابین را