دوست داشتن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) مهر و محبت داشتن به کسی یا چیزی. مهر ورزیدن. وداد. ود. مودة. علاقه و دلبستگی داشتن. ( یادداشت مؤلف ). مایل بودن. ( ناظم الاطباء ). استحباب. ( دهار ) ( ترجمان القرآن ) ( تاج المصادر بیهقی ). احباب. تحبیب. ( لغت نامه مقامات حریری ). علق. علوق. علاقه. ( منتهی الارب ). احباب. محبت. حب. ( از منتهی الارب ) ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان القرآن ). اعتلاق. ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ). خواهان بودن. خواستار بودن. جاه و مال خواهی. خواهانی کردن کسی را یا چیزی را : من جاه دوست دارم کآزاده زاده ام آزادگان به جان نفروشند جاه را.دقیقی.از پی آن تا دهی هر بار دندان مزدمان میزبانی دوست داری شادباش ای میزبان.فرخی.بیش از این جرم ندارم که ترا دارم دوست نتوان کشت بدین جرم رهی را نتوان.فرخی.آخر دیری نماند استم استمگران زآنکه جهان آفرین دوست ندارد ستم.منوچهری.گویی اندردل پنهانت همی دارم دوست به بود دشمنی از دوستی پنهانی.منوچهری.کسی را که روزیت در دست اوست توانایی دست اودار دوست.اسدی.هر کسی را دوست دارد دوست وی را دوست دارد و دشمن وی را دشمن دارد. ( کیمیای سعادت ). دوست داری که دوستدار کشی هر ولی را هزار بار کشی.خاقانی.مده بوسه بر دست من دوست دار برو دوستدار مرا دوست دار.سعدی.بباید چنین دشمنی دوست داشت که من دانمش دوست برمن گماشت.سعدی.دوست دارم که خاک پات شوم تا مگر بر سرت کنم گذری.سعدی.من دوست می دارم جفا کز دست جانان می برم طاقت نمی دارم ولی افتان و خیزان می برم.سعدی.دوستان گویند سعدی خیمه بر گلزار زن من گلی را دوست می دارم که در گلزار نیست.سعدی.ای غایب از نظر به خدا می سپارمت جانم بسوختی و به دل دوست دارمت.حافظ.من از جان دوست دارم ناله مرغ پریشان را که من هم از پریشانی به دل صدها نشان دارم.شورش.- امثال : طفل خرما دوست دارد صبر فرماید حکیم .سعدی ( از امثال و حکم دهخدا ).
معنی کلمه دوست داشتن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - علاقه داشتن محبت داشتن ۲ - عاشق بودن .
معنی کلمه دوست داشتن در ویکی واژه
دوستدار بودن، علاقمند بودن به کسی یا چیزی.
جملاتی از کاربرد کلمه دوست داشتن
دوست داشتن تو در سال ۱۹۸۷ و در زمان آلبوم بد ضبط شده بود.
ویلند از آن دسته هنرمندانی بود که در دو قطب مخالف قضاوت افکار عمومی قرار دارد: طرفدارانش او را به خاطر غیرعادی بودنش دوست داشتند، در حالی که منتقدان (و تا حدی اعضای استون تمپل پایلتس) بهخاطر اتکا ناپذیری و بروز شدید احساسات او را مورد انتقاد قرار دادهاند.
بدان که همه اهل اسلام را اتفاق است بر آن که دوست داشتن خدای عزوجل فریضه است. و خدای تعالی می گوید، «یحبهم و یحبونه». و رسول (ص) می گوید، «ایمان کس درست نیست تا آنگاه که خدای را و رسول وی را از هرچه هست دوست تر ندارد». پرسیدند که ایمان چیست؟ گفت، «آن که خدا و رسول را از هرچه هست جز آن است دوست تر داری» و گفت، «بنده مومن نیست تا آنگاه که خدای را و رسول را از اهل و مال و جمله خلق دوست تر ندارد» و خدای تعالی تهدید کرد و گفت، «اگر پدر و فرزند و هرچه هست از مسکن و مال و تجارت از خدای تعالی و رسول دوست تر می دارید ساخته باشید تا فرمان من در رسد، قل ان کان آباءکم و ابناوکم و اخوانکم... الآیه».
از میدان رعایت میدان سکینه زاید. قوله تعالی: «هوالذی انزل السکینة فی قلوب المؤمنین». سکینه آرامش است که حق بفرستد بر دل دوستان خویش آزادی آن دلها را. و سکینهٔ دل در سه جایست: در توحید، و در خدمت، و در یقین. اما سکینهٔ توحید را در دل سه علمست: ترس است از روز ناآزموده و شناخت خداوند نا اندر یافت، و دوست داشتن وی نادیده. و اما سکینه در خدمت سه عمل کرد: در دل داد بسنت کرد تا باندک توانگر گشت، و بر اهل اعتماد کرد تا از وسواس آزاد گشت. و سکینه در یقین سه عمل کرد: در دل بتقسیم قسام رضا داد تا از احتیال برآسود، و ضر و نفع از یک جای دید تا از حذر فارغ گشت، و وکیل به پسندید تا از علایق رها شد.
وَ قِیلَ ادْعُوا شُرَکاءَکُمْ و ایشان را گویند این انباز گرفتگان خویش خوانید فَدَعَوْهُمْ خوانند ایشان را فَلَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُمْ و پاسخ نکنند ایشان را وَ رَأَوُا الْعَذابَ لَوْ أَنَّهُمْ کانُوا یَهْتَدُونَ (۶۴) و چون عذاب بینند دوست داشتندی که راه یافتگان بودندی.
در ۲۳ آوریل سال ۲۰۰۰او انتقام شکست مقابل سام گرکو را گرفت و توانست با تکنیکال ناک اوت پیروز شود. هوست موفق شد سومین قهرمانی خود در مسابقات کی وان گرند پریکس را در سال ۲۰۰۰ کسب کند. او در مبارزه پایانی ری سیفو از نیوزیلند را شکست دهد. بسیاری از علاقهمندان کی وان دوست داشتند هوست مبارزهای را با باب ساپ برگزار کند.
آنها مرا دوست داشتند پنجمین تجربه سینمایی محمدرضا رحمانی است که به تهیهکنندگی او در چهل و یکمین دوره جشنوراه فیلم فجر حضور پیدا میکند. فیلمبرداری این فیلم در اسفند ۱۴۰۰ به مدیریت ابوالفضل نباتی شروع شد. غرب و جنوب تهران لوکیشنهای فیلمبرداری این فیلم هستند.
هفتم آنکه بر همه بندگان خدا مشفق و مهربان باشد، زیرا مقتضای محبت، دوست داشتن دوستان و منسوبان محبوب است.
پدر او را عظیم دوست داشتنی و از سایه به آفتاب نگذاشتی و گفتی:
زمان سفر الیزابت راس به ایران مقارن با دوران انقلاب مشروطه بود. دکتر راس ابتدا در شهر جلفا مشغول به کار شد. در سال ۱۹۰۹ بود که دیداری با نجفقلیخان پسر حسینقلیخان بختیاری داشت. در این دیدار او به راس گفت که تمایل دارد یک پزشک انگلیسی در میان ایل بختیاری باشد. این دیدار زمینهساز رفتن او میان بختیاریها برای حدود ۴ سال شد. راس پزشک زنان اشرافی بختیاری (معروف به بیبی) بود. کتاب خاطرات او مشروحی از زندگی بختیاریها به خصوص زنان بختیاری و نقش آنها را در آن دوران بیان میکند. همانطور که او علاقه خاصی به بختیاریها داشت، آنها نیز او را دوست داشتند و حتی به او لقب بیبی گلافروز را داده بودند.
حکیمی را پرسیدند: برادر دوست داشتنی تر است یا دوست؟ گفت: من برادری را دوست همی دارم که دوست بود.
ذلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ، این آنست که می بشارت دهد اللَّه بندگان خویش را، الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ، ایشان که بگرویدند و کردارهای نیک کردند، قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً، گوی نمیخواهم از شما بر این هیچ مزدی، إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی، لکن بدوست داشتن که نزدیکی جوید، وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً و هر که یک نیکی کند، نَزِدْ لَهُ فِیها حُسْناً، ما درافزائیم او را در آن نیکویی، إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ (۲۳). اللَّه بزرگ آمرز است خردپذیر.
بدان که مستحق دوستی به حقیقت جز خدا تعالی نیست و هرکه دیگری را دوست دارد از جهل بود، مگر بدان وجه که تعلق به وی دارد، چنان که رسول (ص) را دوست داشتن هم چون دوستی وی بود. که هرکسی را دوست دارد، رسول وی را و محبوب وی را دوست دارد، پس دوستی علما و متقیان همان دوستی خدای تعالی بود و این بدان بدانی که به اسباب دوستی نگاه کنی.
بدان که دل آدمی را با هر یکی از این دو لشکر که در درون وی است علاقتی است، و وی را از هر یکی صفتی و خلقی پدید آید بعضی از آن اخلاق بد باشد که وی را هلاک کند و بعضی نیکو باشد که وی را به سعادت رساند و جمله آن اخلاق اگر چه بسیار است، اما چهار جنس اند: اخلاق بهایم و اخلاق سباع و اخلاق شیاطین و اخلاق ملایکه، چه به سبب آن که در وی شهوت و آز نهاده اند، کار بهایم کند: چون شره نمودن بر خوردن و جماع کردن و به سبب آن که در وی خشم نهاده اند، کار سگ و گرگ و شیر کند، چون زدن و در خلق افتادن به دست و زبان به سبب آن که در وی مکر و حیلت و تلبیس و تخلیط و فتنه انگیختن میان خلق نهاده اند، کار دیوان کند و به سبب آن که در وی عقل نهاده اند، کار فرشتگان کند، چون دوست داشتن علم و صلاح، و پرهیز کردن از کارهای زشت و صلاح جستن میان خلق و عزیز داشتن خود را از کارهای خسیس و شاد بودن به معرفت کارها و عیب داشتن از جهل و نادانی.
ایده استفاده از دیستورشن در آمپلیفایرها توسط سازندگان اولین آمپلیفایرها مطرح نشده بود و اغلب دیستورشنهای آن زمان کاملاً تصادفی و ناشی از صدمات وارده به آمپلیفایر بودند با این حال بعضی از نوازندگان و تهیهکنندگان آن را دوست داشتند و از آن در ضبط آثارشان استفاده میکردند. در هنگام ضبط ترانه «راکت ۸۸»، یکی از اولین ترانههای سبک راک ان رول، ایک ترنر و ویل کیزارت از آمپلیفایر آسیب دیدهای استفاده کردند که صدای دیستورشن داری را تولید میکرد. ویلی جانسون، نوازنده هاولین ولفز نیز مشهور است که بهطور هدفمندی از دیستورشن در آثارش استفاده میکرده است.
وی در کتاب معرفیِ خود در زندگی روزمره (۱۹۹۰)، معرفیِ خود را شیوههایی میداند که افراد و گروهها برای عمل کردن و بیان و معرفی خودشان به دیگران به کار میگیرند. انسانها ذاتاً خواهان دوست داشتن و دوست داشته شدن هستند. به علاوه، وقتی یک فرد یا بازیگر، نقشی را برای مخاطب در مواقع متفاوت بازی میکند، احتمالاً نوعی روابط اجتماعی را شکل میدهد.
آنها زندگی را دوست داشتند فیلمی به کارگردانی احمد صفایی و نویسندگی مصطفی بسیجی محصول سال ۱۳۴۲ است.
آفرودیته یک زن جوان جذاب بود که لباسهای ظریف به تن میکرد و علاقه زیادی به انداختن جواهرات داشت. مژههایی فر شده داشت و همیشه لبخندی در چهره دوست داشتنی او دیده میشد و عاشق لبخند زدن بود. زمانی که از آب خارج شده و پا به خشکی میگذاشت، بعد از هر قدم او زیر جای پاهایش گلهایی میشکفتند و هنگامی که به جلسات خدایان دعوت میشد همه به او عشق ورزیده و او را تحسین میکردند.
«وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ» الایة... این باز مرهمی دیگر است که بر دل درویشان مینهد، حقارت و مهانت دنیا فرا خلق نماید، و عیب و عوار آن آشکارا میکند و دوستان خود را از دیدن و دوست داشتن آن منع میکند، میگوید: «زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ» این دنیا شکوفهایست، تری و تازگی و زیبایی وی روزی چند بود، آن گه پژمرده شود و نیست گردد و فتنه وی در دل بماند.
سریال ابتدا مونتاوک نام داشت و قرار بود که رویدادهای آن در منطقهٔ مونتاوک و حوالی لانگ آیلند رخ بدهد. دلیل انتخاب این مکان از سوی برادران دافر این بود که استیون اسپیلبرگ فیلم آروارهها را در آنجا فیلمبرداری کرده بود و برادران دافر نیز دوست داشتند فضای آن فیلم را در اثر خود بازسازی کنند. پس از آنکه روایت کلی داستان مشخص شد، برادران دافر احساس کردند که بهتر است داستان در یک شهر خیالی رخ بدهد زیرا به آنها اجازه میداد ایدههایی را وارد داستان کنند که اجرای آنها در یک شهر واقعی ممکن نبود.