دلکو

دلکو

معنی کلمه دلکو در لغت نامه دهخدا

دلکو. [ دِ ک ُ] ( اِ ) ( اصطلاح مکانیک ) دستگاه قطع و وصل جریان برق است در موتور اتومبیل که از دو قسمت ساخته شده : قسمتی مربوط به قطع و وصل جریان برق باطری و قسمت دیگر مربوط به تقسیم جریان برق قوی به سیم سر شمعهاست ، که اولی بوسیله پلاتین و دومی توسط چکش برق انجام می گیرد. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه دلکو در فرهنگ معین

(دِ کُ ) [ انگ . ] (اِ. ) دستگاه قطع و وصل جریان برق است در موتور اتومبیل که از دو قسمت ساخته شده : قسمتی مربوط به قطع و وصل جریان برق باتری و قسمت دیگر مربوط به تقسیم جریان برق قوی به سیم سرشمع هاست . که اولی به وسیلة پلاتین و دومی توسط چکش برق انجام می گ

معنی کلمه دلکو در فرهنگ عمید

دستگاه کوچکی در موتور اتومبیل برای توزیع برق جهت تولید انفجار در مخلوط هوا و بخار بنزین.

معنی کلمه دلکو در فرهنگ فارسی

( اسم ) دستگاه قطع و وصل جریان برق است در موتور اتومبیل که از دو قسمت ساخته شده : قسمتی مربوط بقطع و وصل جریان برق باتری و قسمت دیگر مربوط بتقسیم جریان برق قوی بسیم سر شمعهاست که اولی بوسیله پلاتین و دومی توسط چکش برق انجام میگیرد .

معنی کلمه دلکو در دانشنامه عمومی

دِلکو یا Tāzafruz ( به انگلیسی: Distributor ) وسیله ای است در موتورهای درون سوز که جریان ولتاژ بالا را از کوئل به شمع ها هدایت می کند تا به ترتیب احتراق را منظم کند.
دلکو دو عمل انجام می دهد، یکی کمک به کوئل برای ایجاد جریان برق قوی؛ و عمل دوم اینکه برق قوی ایجاد شده در کوئل را گرفته به سیلندر برای خوردن جرقه تقسیم نماید.
در هریک از سیلندرها اسبابی به نام شمع، بسته شده که جریان برق قوی از دلکو تحویل آنها شده به شکل جرقه از آن برای آتش زدن گاز استفاده می کنند. در پهلوی دلکو اسباب کوچکی به نام فیوز دلکو قرار داده اند که می توان آن را «شیشهٔ عمر» خودرو نامید زیرا اگر فیوز نباشد یا سوخته باشد اولاً موتور روشن نمی شود و اگر هم بشود خاموش می شود.
اولین نوع از این وسیله توسط Dayton Engineering Laboratories Co ( به اختصار DELCO ) ساخته شد ( که به همین دلیل در پارسی به این نام خوانده می شود ) و در سال ۱۹۱۰ بر روی کادیلاک عرضه گردید. این اختراع توسط چارلز کترینگ صورت گرفت و در روزگار خود شگفت آور بود. در اصل این قطعه با توجه به نقش آن و نیز ترجمه نام انگلیسی آن بایستی با نام تقسیم گر یا کلمات هم معنی نام گذاری می شده است.
در موتورهای چهارزمانه به ازای هر دو دور میل لنگ، میل سوپاپ و دلکو یک دور می گردند. امروزه در اکثر موتورهای چهارزمانه انژکتوری قطعه دلکو حذف گردیده و بجای آن حسگر میل لنگ و میل سوپاپ اطلاعات مربوط به مکان دقیق پیستون ها را به قطعه ای بنام ای سی یو ( ECU ) می دهند.

معنی کلمه دلکو در دانشنامه آزاد فارسی

دِلْکو (distributor)
وسیله ای در دستگاه های نقلیه موتوری، برای توزیع برق بین شمع های سیلندرهای موتور احتراق داخلی. این وسیله نوسانات و پالس های برق را با ولتاژ زیاد در شمع های سیلندرها پخش می کند. برق از طریق نوک اهرمی چرخان، که با میل بادامک موتور به حرکت درمی آید، به شمع ها منتقل می شود. جریان برق از طریق سیم پیچ استارت به دستۀ چرخان می رسد. به علاوه، پلاتین نیز در دلکو قرار می گیرد، باز و بسته می شود، و با این کار جریان برق باتری به کویل را قطع و وصل می کند و بدین ترتیب، موجب پالس های ولتاژ بالا می شود. استارت برقی دلکو ندارد.

جملاتی از کاربرد کلمه دلکو

تا به‌کی‌گیرم عیار صحبت اهل نفاق اتفاق دوستان چون سبحه دلکوبم بس است
بس که شد سختی ایام گوارا بر من هر که بر سینه زند سنگ مرا، دلکوب است
نیستم دلکوب این محفل چو مینای تهی پیشتر از رفتن خود بار قلقل بسته‌ام
سخت دلکوب است مضمون‌یابی تدبیر رزق گندم بسیار بر هم خورد تا نان کرد طرح
حرف دلکوب حریفان به دلم کاری کرد که مگر حدت حداد کند با سندان
چندان که چو گل گوش فکندیم درین باغ حرفی نشنیدیم که دلکوب نباشد
جوع و شهوت همه جا پرده در دلکوبی‌ست نغمهٔ دهر ز قانون نهق می‌باشد
نیست از سیل حوادث به جز این دلکوبی که چرا جغد کشد منت ویرانی ما
شوخ‌طبعی، ز اختلاط غیر منعت چون کنم بیش ازین نتوان شنیدن حرف دلکوب مرا
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به دلکو–مارسی پوونس کی‌تی‌ام و تیم دوچرخه‌سواری کوفیدیس اشاره کرد.
امروز کسی محرم فریاد کسی نیست دلکوب خودم چون جرس از هرزه خروشی
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده است می‌توان به کنندیل–دراپاک، کنندیل–دراپاک، دلکو–مارسی پوونس کی‌تی‌ام، و کنندیل–دراپاک اشاره کرد.
از باشگاه‌هایی که در آن رکاب زده‌است می‌توان به تیم دوچرخه‌سواری اف‌دی‌جی، دلکو–مارسی پوونس کی‌تی‌ام، تیم سانوب، و آژ۲آر لا موندیال اشاره کرد.