دست نشانده

معنی کلمه دست نشانده در لغت نامه دهخدا

دست نشانده. [ دَ ن ِ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) دست نشان.نهالی که به دست کشته باشند. || گماشته. مأمور. منصوب. || مطیع. فرمانبردار. تحت فرمان . تحت الحمایه : دولتهای دست نشانده انگلیس آزادی خود را بدست آورده اند.

معنی کلمه دست نشانده در فرهنگ معین

( ~. نِ دِ ) (ص مف . ) فرمانبردار، تابع .

معنی کلمه دست نشانده در فرهنگ عمید

کسی که به ارادۀ شخص دیگر به کاری گماشته شده یا به مقامی رسیده و تابع و فرمانبردار او باشد، دست نشان، دست نشین.

معنی کلمه دست نشانده در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کسی که دیگری او را بکار یا مقامی گماشته باشد . ۲ - تابع فرمانبردار . ۳- دولتی که تابع سیاست دولتی قوی است .

جملاتی از کاربرد کلمه دست نشانده

اصل کلمه شوط از یک اسم ارمنی به نام آشوط گرفته شده که بعدها با گذشت زمان حرف الف آن حذف شده و یه صورت شوط درآمده است. ظاهراً آشوط نام پهلوانی ارمنی بوده که در این شهر می‌زیسته‌است. روند تغییر اسم این منطقه بدین صورت است که ابتدا از زمان سکونت ارامنه آشوط بوده سپس با ورود اسلام به منطقه به شوط تغییر یافته، در عصر معاصر در دوره پهلوی اول زمانی که هنوز روستا بوده با اسم شوط آباد شناخته می‌شده‌است تا اینکه در دوره پهلوی دوم به عنوان شهر شوط آباد ارتقا یافت اما چون بسیاری از اراضی این شهر تحت تملک اربابان دست نشانده شخص شاه بود به شاه آباد تغییر نام داد. پس از انقلاب به اسلام‌آباد تغییر نام داد اما به دلیل تشابه اسمی با اسلام‌آباد غرب باز به اسم قبلی خود یعنی شوط بازگردانده شد.
در سال ۱۵۶۴، میوشی ناگایوشی در اثر بیماری درگذشت و یوشی‌ترو فرصت را برای بازگشت اقتدار به رژیم شوگون‌ها مناسب یافت. با این حال، ماتسوناگا هیساهیده و سه عضو خاندان میوشی خواستار حذف یوشی‌ترو از قدرت و جانشینی پسر عموی او آشی‌کاگا یوشی‌هیده به عنوان یک شوگون دست نشانده بودند.
جهان فضل و فتوت جمال دست وزارت که زیر دست نشانده مقربان مکین را
پس از عقب‌نشینی سلوکی از میان‌رودان، دربار اشکانی به حاکم بابل، هیمروس، دستور حمله به پادشاهی میشان را داد که در آن زمان هیسپائوسینس در چاراکس سپاسینو بر آن حکم‌فرمایی می‌کرد. زمانی‌که این حمله شکست خورد، در ۱۲۷ پ. م هیسپائوسینس به بابل حمله کرد و سلوکیه را اشغال نمود. در ۱۲۲ پ. م مهرداد دوم، هیسپائوسینس را وادار به عقب‌نشینی از بابل کرد و از پادشاهی میشان حکومتی دست نشانده ساخت. پس از آنکه مهرداد دوم، کنترل دولت اشکانی را در غرب گسترش داد، دورا اروپوس را در ۱۱۳ پ. م اشغال کرد سپس با پادشاهی ارمنستان وارد جنگ شد. در ۹۷ پ. م، نیروهای ارمنی از سپاه اشکانی شکست خوردند، آرتاواز یکم سرنگون و فرزندش تیگرانس به گروگان گرفته شد.
از اواخر سدهٔ پانزدهم میلادی تشکیل قومی جدید با ریشهٔ ایرانی به نام اُوِستیا آغاز می‌شود که در سده شانزدهم تحت حکومت کاباردها (که خود دست نشاندهٔ خان‌های کریمه بودند)، درآمدند و به دنبال آن کاباردها و در نتیجه اُوِستی‌ها تحت حمایت و نفوذ روسیه قرار گرفتند.
پس از انقلاب ۱۹۲۰ علما نقش مقابله‌گرانه با قیمومیت را ادامه دادند و بیعت با ملک فیصل اوّل را رد کردند. کسی که انگلیسی‌ها او را به‌عنوان پادشاه عراق تعیین کرده بودند. ملک فیصل، به منظور قانونی جلوه دادن حاکمیت خویش، اعلام برگزاری انتخابات کرد. علما چون می‌دانستند وی دست نشانده انگلیس است و به منظور تحکیم حکومت خود می‌خواهد انتخابات برگزار کند، با انتخابات فرمایشی به مخالفت برخاستند.
امارت بویی در اوج خود بر سرزمینی چیره بود که از ری، اصفهان و شیراز در شرق تا صحرای غرب فرات سفلی کشیده شده بود. علاوه بر آن، عمان بخشی از این امارت بود، تا جایی که بوئیان بر منطقه خلیج فارس که برای تجارت عراق بسیار مهم بود کنترل داشتند. در شمال، طبرستان و نیز آذربایجان، که خاندانی از خود آنجا به نام مسافریان بر آن حکومت می‌کردند، مستقل از بوئیان باقی ماندند. منطقه فرات علیا، دیاربکر، در دست مروانیان عرب بود که دست نشانده بوئیان بودند و اغلب در جنگ دائمی با بیزانس قرار داشتند.
استان کویت ( عربی: محافظة الكويت ) نوزدهمین استان عراق بود که پس از تهاجم عراق به کویت در سال ۱۹۹۰ تأسیس شد. پیش از آن به مدت کوتاهی یک دولت دست نشانده به نام جمهوری کویت توسط عراق روی کار آمده بود. استان کویت شامل اکثر سرزمین های اشغالی کویت بود، به استثنای مناطق شمالی که به منطقه «صدامیات المتلع» تبدیل شد. علی حسن المجید از نزدیکان صدام حسین استاندار این استان شد.
یافتم پیری را از محتشمان متصوّفه که از بادیه برآمد فاقه زده و رنج انقطاع کشیده به بازار کوفه اندر آمد، گنجشکی بر دست نشانده و می‌گفت: «از برای این گنجشگک مرا چیزی دهید.» گفتند: «ای هذا! این چه می‌گویی؟» گفت: «محال باشد که من گویم: مرا از بهر خدای چیزی دهید؛ از آن که به دنیا شفیع جز حقیری نتوان آورد.» این اندکی است از بسیار آن‌چه اندر این باب شرط است. والسّلام.
در آل بویه نخستین بار بود که پس از اسلام از عنوان شاهنشاه استفاده شده‌است که باعث متمایز شدن این دودمان شد تا آنجا ابوالفضل بیهقی در دربار رقیب غزنویان، آل بویه را شاهنشاهیان خواند. اختیار شدن این عنوان از سوی عمادالدوله همچنین مبین سروری او بر برادرانش که هر یک در قلمروی خود حکومت می‌کردند ولی دست نشانده او تلقی می‌شدند نه همتایش و نیز شاهزادگان دیلمی بود. آل بویه ادعا داشتند که نسب آن‌ها به ساسانیان می‌رسد.
اسماعیل صفوی با کشتن آخرین حاکم مستقل مشعشعی ایالت هویزه را به یکی از امیران صفوی سپرد. با بازگشت شاه صفوی به پایتخت خود، سید فلاح بن محسن از شوشتر به هویزه حمله کرده، آن را تصرّف نمود و با ارسال هدایایی برای شاه اسماعیل، رضایت وی را جلب و در پی آن به عنوان حاکم دست نشانده، حکومت هویزه به وی واگذار شد.