دخال. [ دِ ] ( ع مص ) شتر آب خورده را میان دو شتر تشنه در آوردن در آبخور تا بخورد قدری که نخورده باشد. ( آنندراج ). || درآمدن بعضی مفاصل در بعض. ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). || ( اِ ) نیت.قصد: دخال الرجل ؛ نیت مرد و نهانی او. ( آنندراج ). دخال. [ دِ / دُ ] ( ع اِ ) گیسوهای اسب. ( منتهی الارب ). دخال.[ دَخ ْ خا ] ( ع ص ) آنکه بسیار در کارهای دیگران درآید. ( یادداشت مؤلف ). که در کارها دخل و تصرف کند. - دخال الاذن ؛ هزارپا. ( ذخیره خوارزمشاهی ). گوش خزک. گوش خز. گوش خیه.
معنی کلمه دخال در فرهنگ معین
(دَ خّ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - کسی که در کارها دخل وتصرف کند. ۲ - سود ورز. ۳ - گوش بر.
معنی کلمه دخال در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - کسی که در کارها دخل و تصرف کند . ۲ - سود ورز . ۳ - گوش بر . گیسوهای اسب
معنی کلمه دخال در ویکی واژه
کسی که در کارها دخل وتصرف کند. سود ورز. گوش بر.
جملاتی از کاربرد کلمه دخال
ز سودای تعلق کرده مغز جان خودخالی ز دریای طبیعت کشتی جان برده بر ساحل
در ببند این بهشت و دوزخ را بی دخالت گذار برزخ را
به دنبال الحاق کِریمه در مارس ۲۰۱۴ و دخالت روسیه در درگیریهای جاری در اوکراین، ایالات متحده، اتحادیه اروپا (و برخی دیگر از کشورهای اروپایی)، کانادا و ژاپن تحریمهایی را در بخشهای مالی، انرژی و دفاعی روسیه اعمال کردند. این امر به سقوط روبل روسیه انجامید و ترس از بحران مالی روسیه را برانگیخت. روسیه با تحریم علیه تعدادی از کشورها از جمله دوره یک ساله ممنوعیت واردات مواد غذایی از اتحادیه اروپا و ایالات متحده واکنش نشان داد. از سال ۲۰۱۸ تخمین زده میشود که تحریمهای غرب ممکن است اقتصاد روسیه را تا مقدار ۶٪ کاهش دهد.
این مقاله به استدلالهای مختلف در مورد احتمال تقلّب در دهمین انتخابات ریاستجمهوری ایران میپردازد. برخی کارشناسان از احتمال دستکاری آرا به نفع محمود احمدینژاد سخن گفتهاند و گروهی دیگر از کارشناسان استدلالاتی علیه دخالت گسترده در انتخابات ارائه کردهاند. از میان گروه دوم کارشناسان که پیروزی احمدینژاد را ممکن میدانند، گروهی هنوز لزوم بررسی دقیق موارد اعتراضی را لازم میدانند.
بعد از جنگ اسرائیل و لبنان در ۲۰۰۶ میلادی ترکیه به عنوان قسمتی از نیروهای حافظ صلح سازمان ملل پیشنهاد اعزام نیروهایش را به لبنان نمود اکثر ارمنیها به شدت با دخالت ترکیه مخالفت نمودند.
هم از مرگ عامر که بدخال او به تیغ براهیم ناوردجو
باقی قرّاء مدخلا خوانند بضمّ میم، و این نیز همان دو وجه را که گفتیم محتمل باشد: یا مصدر «ادخل» باشد، بمعنی الادخال، ای و ندخلکم ادخالا کریما، در آریم شما را درآوردنی نیکو. یا مفعول «ادخل» باشد بمعنی مکان الادخال، ای و ندخلکم مکان ادخال کریما، درآریم شما را در جایی نیکو و اگر بر مصدر حمل کنی، در هر دو قراءت مفعول به محذوف باشد. تقدیر چنان بود که: و ندخلکم الجنّة ادخالا، او فتدخلونها دخولا. نیکوتر آنست که بر مکان حمل کنند، زیرا که به «کرم» آن را صفت میکند، چنان که در سورة الدخان مکان را بکرم صفت کرد، گفت: کَمْ تَرَکُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ کَرِیمٍ. ۶۱
هم فلسفه هم کلام بگذار از بهر فضولیان دخال
آنچش ز راه برد هم آن راهبر شدش زانجا که در دخالت از آنجا شدش دوا
«وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ» المدخل: الادخال و المخرج: الإخراج هما مصدران معدولان، مفسران گفتند نزول این آیت آن گه بود که رسول خدا را هجرت فرمودند به مدینه از آنک کافران قریش قصد هلاک وی کردند و ابو طالب و خدیجه هر دو رفته، نه حشمت ابو طالب مانده که جفاء کافران از وی باز داشتی، نه نعمت و مال خدیجه که اذی کافران ازو دور داشتی، پیوسته پیران ایشان استهزاء میکردند، شاعران هجو میگفتند، کودکان سنگ میانداختند، زنان از بامها خاک میریختند، وانگه بعاقبت در دار الندوه سران و سروران ایشان بهم شدند در تدبیر آن که تا او را چگونه هلاک کنند!! جبرئیل آمد و گفت ای سیّد خیز از مکّه بیرون شو، شهر بمکّیان بگذار اللَّه تعالی چنین میفرماید که تا به مدینه هجرت کنی، رسول خدا بفرمان اللَّه تعالی از مکّه بیرون شد، جایی رسید که آن را حزوره گویند، آنجا بایستاد روی سوی مکّه کرد گفت: و اللَّه انّی لا علم انّک احبّ البلاد الی اللَّه و احبّ الارض الی اللَّه و لو لا انّ المشرکین اخرجونی منک ما خرجت، پس از آنجا برفت تا به غار ثور، جبرئیل آمد و آیت آورد: «وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی» یعنی الغار، «مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِی» من الغار، «مُخْرَجَ صِدْقٍ» خداوند من درآور مرا درین غار در آوردی براستی و نیکویی و بیرون بر مرا ازین غار بیرون بردی براستی و نیکویی. و جماعتی مفسران گفتهاند که این آیت آن گه فرو آمد که در مدینه میشد، ای ربّ ادخلنی المدینة ادخال صدق ای ادخالا حسنا لا اری فیه ما اکره و اخرجنی من مکّة اخراج صدق لا التفت الیها بقلبی.
کاشفالغطاء همواره در مسایل سیاسی دخالت میکرد. وی در پاسخ به آنانی که میپرسیدند چرا در سیاست دخالت میکند؟ میگفت:
«وَ أَدْخَلْناهُمْ فِی رَحْمَتِنا» ای غمرتهم الرحمة فیکون هذا ابلغ من رحمناهم، و قیل الرحمة هاهنا النبوّة. «إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِینَ» ای من الانبیاء سمّوا صالحین لانّ صلاحهم لا یشوبه کدر الفساد، و قیل بین الحکم و المعنی الحکم صبرهم و صلاحهم، و المعنی ادخاله ایّاهم فی الرحمة و قد تضمنت الایة تسلیة النبی (ص) و المؤمنین و تقویة قلوبهم علی البلیّة و الحثّ علی الصبر علیها لینالوا بذلک خیر الدنیا و الآخرة.
پس از سقوط دولت موقت در مقدمات تشکیل مجلس شورا دخالت داشت. در نتیجه به نمایندگی مردم قزوین در مجلس نخست انتخاب شد. در مجلس نخست، همراه با سایر دوستان خود در نهضت آزادی (مهدی بازرگان، یدالله سحابی، ابراهیم یزدی، هاشم صباغیان و دیگران) همراه و همرأی بود.
همزمان با شونبرگ یکی از آهنگسازان همدوره او به نام یوزف ماتیاس هوور نیز به نوعی روش دوازده نتی دست یافته بود که البته شباهت زیادی به روش شونبرگ ندارد و بدون دخالت شونبرگ تکمیل شدهاست.