خویشاوند

معنی کلمه خویشاوند در لغت نامه دهخدا

خویشاوند. [ خوی / خی وَ ] ( اِ مرکب ) کسی که بواسطه نسبت یا از طرف پدر یا از طرف مادر و جز آن بشخص نزدیک باشد. ( ناظم الاطباء ). قریب. حمیم. مُحِم . اُسرَة. نسیب. ( یادداشت بخط مؤلف ). قوم. خویش. منسوب : و چنو زود بدست نیاید و حاسدان و دشمنان دارد و خویشاوند است. ( تاریخ بیهقی ). و تو با این سواری چند و با بسطام کی خویشاوند او بود نیک برانید. ( فارسنامه ابن بلخی ص 101 ).
رد میراث سخت تر بودی
وارثان را ز مرگ خویشاوند.سعدی.تفخیذ؛ خواندن خویشاوند را الاقرب فالاقرب. ( منتهی الارب ).
خویشاوند. [ خوی / خی وَ ] ( اِخ ) احمدبن طوسی مکنی به ابوسعید. او راست کتاب اربعین. ( یادداشت مؤلف ).
خویشاوند. [ خوی / خی وَ ] ( اِخ ) علی قریب حاجب بزرگ محمود غزنوی. رجوع به علی قریب شود.

معنی کلمه خویشاوند در فرهنگ معین

(وَ ) (اِ. ) قوم و خویش .

معنی کلمه خویشاوند در فرهنگ عمید

هریک از افرادی که با یکدیگر به واسطۀ پدرومادر یا خانواده بستگی و نسبت دارند.

معنی کلمه خویشاوند در فرهنگ فارسی

قوم وخویش، خویشاوندان
( اسم ) کسی که با شخص قرابت و نسبت دارد خویش .
علی قریب حاجب بزرگ محمود غزنوی

معنی کلمه خویشاوند در ویکی واژه

parente
قوم و خویش.

جملاتی از کاربرد کلمه خویشاوند

کاتاکی‌ئوچی، آدائوچی (به ژاپنی: 仇討ち/敵討)، نوعی سیستم انتقام‌جویی در ژاپن بود که با ظهور سامورایی‌ها در قرون وسطی رایج شد و تا دوره ادو که مجازات بر عهده پلیس گذاشته شد ادامه داشت. به معنی لینچ‌کردن و انتقام‌جویی از کسی است که ارباب یا خویشاوند برتر مانند پدر و مادر یا دایی، عمه یا خواهر و برادر بزرگتر را کشته‌است و اساساً به غیر از این (از جمله کشتن قاتل همسران و فرزندان، برادران و خواهران کوچکتر) مجاز نبود.
در سالهای نه چندان دور (تقریباً ۷۰ سال پیش) روستای آق قلعه دارای ۴۱۵ خانوار بوده است و کلیه مراسمات دینی و آئینی، مراسم سنتی، عزا داریها و … با حضور بزرگان و معممین روستاهای اطراف در این روستا بعنوان پرجمعیت ترین روستا برگزار می‌شده است و این روابط دوستانه و خویشاوندی بین روستاهای اطراف و روستای آق قلعه تا کنون نیز ادامه داشته است.
کوه المپ محل نبرد تایتان‌ها با المپ‌نشینان بود و بعدها هم به عنوان محل زندگی خدایان از آن نام برده شد. تمام المپ‌نشینان به نوعی با یکدیگر خویشاوندی داشتند و بنا به شرایط زمانه هر از گاهی یک یا چند تن از آن‌ها بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفت. برای مثال اگر در زندگی واقعی، همسر حاکم یا شخص قدرتمند منطقه از شخصیت قوی یا خانواده مهم‌تری بود، خدایان زن و به خصوص هرا که ایزدبانوی ازدواج بود مورد توجه قرار می‌گرفت؛ اگر جنگی در میان بود، پرستشگاه خدای جنگ بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفت. از این قله مرتفع زئوس پادشاه خدایان فرمان‌های خود را به سایر خدایان صادر می‌کند و ایزدان هر کدام خانه‌ای ویژه خود دارند.
جز از خویشاوندان و دوستان هیچ وام مگیر.
هر که گرداند ز خویشاوند رو بی گمان نقصان پذیرد عمر او
دو سری سکه از پادشاهی هم‌نام با اوکراتید یکم باقی‌مانده که خود را در سکه‌هایش با عنوان‌های «شاه اوکراتید» و «شاه اوکراتید ناجی» معرفی می‌کند. در سکه‌های این پادشاه به جای نقش دیئوسکوری نقش آپولون وجود دارد. این پادشاه را با نام اوکراتید دوم می‌شناسند و از او به‌جز شواهد سکه‌شناسی، مدرک دیگری در دسترس نیست. با توجه به تخمین‌ها، اوکراتید دوم میان سال‌های ۱۴۵ تا ۱۴۰ پ. م حکومت کرده و احتمالاً یکی از فرزندان یا دست‌کم یکی از خویشاوندان نزدیک اوکراتید یکم بوده‌است.
قدمت باد با خضر همراه نفست با مسیح خویشاوند
بداد دادن میلان بهیچ کس نکفی بداوری تو چه بیگانه و چه خویشاوند
فراغتی دهدم عشق تو ز خویشاوند از آنک عشق تو بنیاد عافیت برکند
این دو دعوی پیش تو معنی بود چون شناسی بانگ خویشاوند خود
در سال‌های اخیر به دلیل ساخت جاده زنجان-دندی بخش زیادی از چاه‌های قنات تخریب شد و احداث چاه عمیق اطراف آن موجب خشک شدن آن گردیده‌است. اهالی اصیل دارای نسبت خویشاوندی با اهالی روستای وننق می‌باشند. امروزه بعضی از خانواده‌هایی که در گذشته رعیت بوده و در حال حاضر نیز هیچ خویشاوندی در وننق ندارند ریشه خود را متعلق به روستای وننق اعلام می‌نمایند.
وی از خویشاوندان نزدیک سیدعلی خامنه‌ای رهبر ایران بود. دختر وی با سیدمصطفی خامنه‌ای، یکی از پسران رهبر جمهوری اسلامی ازدواج کرده‌است.
آگوستینیا یک رشته سیخ و فلس عمودی و پهن بر خط میانی پشت خود داشت که به او ظاهری شبیه به استگوسور می‌داد اما این جانور با استگوسور خویشاوندی ندارد.
ردّ میراث سخت‌تر بودی وارثان را ز مرگ خویشاوند
یکی به نزدیک رسول آمد (ص) گفت، «مرا پدر و مادر مرده اند. چه حق مانده است ایشان را بر من تا بگذارم؟» گفت، «برایشان نماز کنی و آمرزش خواهی و عهد و وصیت ایشان به جای آری و دوستان ایشان را گرامی داری و خویشاوندان ایشان را نیکو داری» و گفت، «حق مادر دو چند حق پدر است».
باور بر این است که ارسی‌ها و یک ایل دیگر خویشاوند با آن‌ها یعنی سیراک‌ها در خلال اواخر سده پنجم پیش از میلاد از آسیای میانه به نواحی شمال و غرب دریای خزر مهاجرت کرده بودند. گفته می‌شود زیستگاه ارسی‌ها از سوی شرق تا کوه‌های آرال امتداد می‌یافته‌است. مهم‌ترین منبع هم‌دوره با آن‌ها که در مورد این قوم اطلاعاتی داده جغرافی‌دان یونانی، استرابو است که محل سکونت ارسی‌ها را در شمال شرق سیراک‌ها ذکر کرده‌است. سیراک‌ها بین دریای آزوف و دریای خزر نشیمن داشتند. در قسمت‌های شرقی‌تر شاخه‌ای به نام «ارسی‌های بالا» می‌زیستند که بزرگ‌ترین ناحیه را در دست داشتند و به گفته استرابو گروه چیره در کرانه‌های خزر بودند و قومی پرشمار بودند.
بندگی کن تا بود در حضرت عشقت قبول پادشاهان را به استحقاق خویشاوند نیست
از گذشته روابط بازرگانی و خویشاوندی قدرتمند با شهرهای انار و رفسنجان به دلیل تجارت پسته، با شهرهای طبس و تربت حیدریه به دلیل بودن بر سر راه یزد مشهد و با شهرهای به دلیل خرید و فروش محصولات کشاورزی و مرکزیت داشتن اداری، آموزشی و سیاسی یزد در مرکز ایران وجود دارد.
خویشها دارند چون زنبور، دایم نیشها خویش را خواهی، ز خویشاوند می باید گریخت
اُلگ نووگرود (اُلگ لقب پادشاهان وارنگی به معنای مقدس است) یک شاهزاده وارنگی بود که در سدهٔ دهم میلادی به تمام خلق روس یا بخشی از آن حکومت می‌کرد. در مورد ارتباط خویشاوندی او با شاهان روریک بین تاریخ‌دان‌ها اختلاف نظر وجود دارد.