( خمسة ) خمسة. [ خ َ س َ ] ( ع عدد، ص ، اِ ) پنج. خمس. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). اگر معدود مذکر باشد «خمس » با «تاء» تأنیث و اگر مؤنث باشد بدون «تاء» تأنیث می آید. خمسة. [ خ َ س َ ] ( ع اِ ) درهمی که وزن ده دانه آن پنج مثقال بوده است. ( مفاتیح العلوم ).
معنی کلمه خمسه در فرهنگ معین
(خَ ) [ ع . خمسة ] (اِ. ) ۱ - پنج . ۲ - پنج انگشت . مسترقه .
پنج، عددپنج، پنجه دزدیده، خمسه متحیره ( اسم ) ۱ - پنج . ۲ - پنج انشگشت . یا خمس. متحیره . عطارد و زهره و مریخ و مشتری و زحل پنج بیچاره . یا خمس. مسترقه . پنج. دزدیده . یا خمس. مفرده . کلیات پنجگانه : جنس و نوع و فصل و خاصه و عرض عام . درهمی که وزن ده دانه آن پنج مثقال بوده است .
معنی کلمه خمسه در دانشنامه آزاد فارسی
خَمْسِه مجموعه ای از پنج ایل ترک و عرب فارس، مرکّب از ایلات اینالو، باصری، بهارلو، عرب، و نفر، مشتمل بر ۴,۷۶۸ خانوار. در فهرست های جدید نام اینالو حذف و نام کردشولی اضافه شده است. این مجموعه ظاهراً به توصیه و تشویق علی اکبرخان قوام الملک و پسرش علی محمدخان قوام الملک و با موافقت دولت ایران برای مقابله با نفوذ فراوان ایلخانان قشقایی تأسیس شد و ریاست عالیۀ آن در اختیار علی محمدخان قوام الملک و اعقابش قرار گرفت. به این ترتیب عملاً ریاست نیمۀ شرقی فارس، که ییلاق و قشلاق ایلات خمسه در آن بود، به دست قوام الملک ها افتاد. این تحول، که برمبنای رقابت میان دو گروه از اعیان و اشراف فارس صورت گرفت، خود مبنای توسعۀ رقابت ها و اختلافات و خصومت های بیشتر میان قشقایی ها و خمسه ای ها شد. بسیاری از حوادث ریز و درشت فارس در طول سال ها بعد، تا انقراض قاجاریه، ناشی از رقابت و قدرت طلبی های ایلخانان قشقایی و سرکردگان ایل خمسه بود. هیچ یک از حکام فارس و همچنین دولت مرکزی، جدا از واکنش های احتمالی سران قشقایی و خمسه، عملی انجام نمی دادند و هر تصمیمی پس از ملاحظۀ منافع و مصالح این دو گروه اتخاذ می شد. ایلات خمسه در جریان انقلاب مشروطیت و حوادث ناشی از تأثیر جنگ جهانی اول در ایران به تبعیت از محمدرضاخان قوام الملک و پسرش حبیب الله خان قوام الملک، در شمار مخالفان انقلاب مشروطیت بودند و نقش مؤثری در سرکوب نهضت آزادی خواهان و ژاندارمری فارس در ۱۳۳۴ق/۱۹۱۵ـ ۱۹۱۶م داشتند.
معنی کلمه خمسه در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی خَمْسَةِ: پنج ریشه کلمه: خمس (۸ بار)ه (۳۵۷۶ بار) [ویکی شیعه] خمسه (نماد). خمسه، از کهن ترین و رایج ترین نمادهای حمایتی و تعویذی است که سابقۀ آن به پیش از اسلام برمی گردد به گونه ای که یهودیان هنوز از آن استفاده می کنند، اما رواج آن به عنوان نماد دست حضرت فاطمه(س) و حضرت عباس(ع) موجب شده است که ابداع شیعه پنداشته شود. نماد خمسه امروزه نزد شیعیان کاربردهای گوناگونی دارد از جمله: در بالای توغ ها و علم ها در مراسم عزاداری محرم، نذرها و برخی اماکن مذهبی. هر چند نمادهای متنوع خمسه در جهان اسلام رواج بسیار داشته، برخلاف تصور عام، به هیچ وجه ابداع آن اسلام نبوده است و سابقۀ آن به زمان های بسیار دور باز می گردد. با توجه به شواهد باستان شناختی، نمادهای خمسه بسیار پیش از دورۀ اسلامی، در میان اقوام مدیترانه، بین النهرین، مصر و شمال افریقا و همچنین نزد یهودیان معمول بوده و در سنّت اسلامی مفاهیم جدیدی به آن نسبت داده شده است.
جملاتی از کاربرد کلمه خمسه
این استان در گذشته محال خمسه نام داشت و در زمان قاجار و سلسلههای پیشین نیز حاکم نشین بوده و زیر نظر ایالت آذربایجان و با نام ولایت خمسه اداره میشد و بعداً در زمان رضاشاه پهلوی و تشکیل استانهای شماره بندی شده زیرمجموعه استان یکم بود و بعدها هم چند سالی هم با گیلان استان مشترکی را تشکیل دادند.
از ابهر به عنوان بلوک معتبر از ولایت خمسه با باغات فراوان و آبهای جاری نام برده شدهاست. ژان شاردن مینویسد ابهر در دوره شاه عباس دوم صفوی دارای ۲۵۰۰ خانه و باغچه بودهاست. چنانچه سواره نیم ساعت وقت لازم داشته تا از آن عبور کند. ابهر در این زمان دارای اماکن عمومی و سه مسجد بزرگ بوده و در وسط شهر بقایای گلین قلعه مخروبهای مشاهده میشود.
پنج حواس وقف شد بر لب و چشم و زلف و خط جادوی خمسه کزفسون پنج کند حواس را
صلوة خمسه دگر پنج گنج اسلامست معاف نبود ازین گر ذکور یا که نساست
گودرزی در سال ۱۳۵۶، کلاسهای تفسیر در مناطق مختلف تهران (نازیآباد، سلسبیل، قلهک، جوادیه و خزانه) برپا و نیروهایش را نیز از همین جلسات جذب میکرد. البته برخی از این جلسات هم به اقتضای فضای آن سالها در خانههای افراد علاقهمند تشکیل میشد. مساجدی که گودرزی جلسات قرآن را در آنها برگزار میکرد، عبارت بود از مسجد «الهادی»، (خیابان شوش)، مسجد «فاطمیه خزانه»، مسجد «رضوان» (خیابان اتابک)، مسجد «شیخ هادی» و مسجد «خمسه قلهک». مسجد «اعظم» هم که کتابخانه قائم در آن بود و جوانان مذهبی به آنجا رفتوآمد داشتند، در اختیار علی حاتمی (که در زندان خودکشی کرد)، یکی از فرقانیها بود و افرادی را در همانجا جذب این گروه کرد.
می برد از من حواس خمسه خط روی دوست یادم آید در فلک بینم چوماه وهاله را
استان زنجان همچنین در برخی از کتابهای مربوط به دوران زندیان و قاجاریان به نام «خمسهٔ آذربایجان» خوانده شدهاست؛ ولی از اواخر دورهٔ قاجار صرفاً «خمسه» ذکر شده و در دورهٔ پهلوی تشکیل شهرستان زنجان و سپس استان زنجان را دادهاست.
کمربسته است چون گل از پریشانی به خون من حواس خمسه من پنجه شیرست پنداری
و قال کعب، اول ما تسئل المرأة یوم القیمة عن صلوتها، ثم عن حق زوجها» و قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «المرأة اذا صلّت خمسها و صامت شهرها و احصنت فرجها و اطاعت بعلها فلتدخل من ایّ ابواب الجنة شاءت»
در این منطقه ۳ باغ واقع شدهاست: باغ شرکت نفت، باغ سفارت آلمان و باغ سفارت ترکیه. باغ شرکت نفت متعلق به میرزا محمد امین دفتر، مستوفی خمسه بود. او در آنجا باغ پرورش گل احداث کرده بود که پس از مرگش به همسرش فاطمه خانم دختر آصف الدوله، والی خراسان رسید. وی هم آنجا را به شرکت نفت ایران و انگلیس فروخت.
و گر می دهد خمسه از گنجه یاد نی نغمه سنج تو در پنجه باد
ابوعلی (کازرون)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان کازرون در استان فارس ایران است که دهستان آن بلیان و یکی از روستاهای قراء خمسه که شامل مشتان ،مهرنجان،بلیان،ابوعلی،سیف آباد می باشد که در سرشماری جدید دارای جمعیت ۳۵۰۰ نفری می باشد که دارای گویشی لری و شغل اکثریت مردم کشاورزی(گندم، گوجه ، هندوانه، ملون) ، و دامداری میباشد که اکثر فامیلهای این روستا؛ محمدی،مسیحی،احمدی،شجاعی،دهقان،فرهادی،رنجبر،کرمی،جعغری و والی میباشد.
قسم روحانی آنست که حواس خمسه چون سمع و بصر و شم و ذوق و لمس آن را ادراک نتواند کرد و قابل قسمت و تجزّی و تحیّز نباشد.
اندر اسماء خمسه اسمی هست کاندر او نکتهای بود باهر
روستا دارای بافت تاریخی بوده و قدمت ۷۰۰–۶۰۰ ساله دارد. در قدیم برای حفاظت از کلیدر غرب به شرق (شاهراه ارتباطی معجزات به خمسه) و نیز برای حفاظت از کاروانیان در قبال هجوم راهزنان قلعه ای به دستور حکومت ایلخانیان بنا شد و تخریب گردید
خدا بین نبیند به زیر کسا کسی را، به جز خمسه یعنی خدا
سیمین ذقن نگریست دیوان شیخ دردست یارب نگاه دارش از خمسه نظامی
در زمانی که (بین ۱۲۶۷ تا ۱۲۷۲ هجری خورشیدی) به عنوان حاکم خمسه (زنجان) خدمت میکرد، امینالسلطان با پیشکش هفتصد سکهٔ اشرفی به ناصرالدینشاه لقب احتشامالسلطنه را برای وی گرفت.