معنی کلمه خرنای در لغت نامه دهخدا
پای کوبد سر پرچم چو زند گام براه
جنگ شیر علم و لحن سرود خرنای.سیف اسفرنگی ( از جهانگیری ).اندر آن روز که مشاطه تأیید ظفر
شده از خون جبان پیکر شمشیر آرای
مرد در هم جهد از غایت فرط کینه
اسب بر هم فتد از هیبت بانگ خرنای.رضی الدین نیشابوری ( از فرهنگ جهانگیری ).|| نام سرود و لحنی است در موسیقی. ( از برهان قاطع ).