خرنای

معنی کلمه خرنای در لغت نامه دهخدا

خرنای. [ خ َ ] ( اِ ) شیپور.سپیدمهره. سپیدمهره ترسایان. ( یادداشت بخط مؤلف ).کرنای. ( فرهنگ جهانگیری ) ( برهان قاطع ) :
پای کوبد سر پرچم چو زند گام براه
جنگ شیر علم و لحن سرود خرنای.سیف اسفرنگی ( از جهانگیری ).اندر آن روز که مشاطه تأیید ظفر
شده از خون جبان پیکر شمشیر آرای
مرد در هم جهد از غایت فرط کینه
اسب بر هم فتد از هیبت بانگ خرنای.رضی الدین نیشابوری ( از فرهنگ جهانگیری ).|| نام سرود و لحنی است در موسیقی. ( از برهان قاطع ).

معنی کلمه خرنای در فرهنگ معین

(خُ ) (اِ. ) ۱ - کرنای . ۲ - لحن و سرودی از موسیقی قدیم .

معنی کلمه خرنای در فرهنگ عمید

= کرنا

معنی کلمه خرنای در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - کرنای . ۲ - لحن و سرودی از موسیقی قدیم .
شیپور سپید مهره

معنی کلمه خرنای در ویکی واژه

کرنای.
لحن و سرودی از موسیقی قدیم.

جملاتی از کاربرد کلمه خرنای

اسپانیا در غرب با پرتغال، در جنوب از طریق درون‌بومهایش در شمال آفریقا (سبته، ملیلیه و پنیون د ولس د لا گومرا) با مراکش و تنگه جبل‌طارق (جز سرزمین‌های آن سوی دریاهای بریتانیا می‌باشد)، در شمالغرب در راستای کوه‌های پیرنه با فرانسه و شاهزاده نشین آندورا هم‌مرز می‌باشد. در امتداد کوه‌های پیرنه در ۱۶۰۰ متری مرز استان خرنای کاتالونیا شهر برون‌بوم ییویا درون خاک کشور فرانسه قرار دارد.