خاکسترنشین

معنی کلمه خاکسترنشین در لغت نامه دهخدا

خاکسترنشین. [ ک ِ ت َ ن ِ ] ( نف مرکب ) کسی که در خاکستر نشیند فقر را. || ( اصطلاح تصوف ) یکی از اعمال صوفیان.

معنی کلمه خاکسترنشین در فرهنگ معین

( ~. نِ ) (ص مر. ) فقیر، بیچاره .

معنی کلمه خاکسترنشین در فرهنگ عمید

فقیر، بیچاره.

معنی کلمه خاکسترنشین در فرهنگ فارسی

( صفت ) مرد تهیدست و بیچاره ای که خانه و ماوایی ندارد و در گلخن حمام بسر برد .

معنی کلمه خاکسترنشین در ویکی واژه

فقیر، بیچاره.

جملاتی از کاربرد کلمه خاکسترنشین

همچو اخگر زود خاکسترنشین خواهد شدن هر سبک مغزی که چون آتش سرافرازی کند
گر زند آتش به جان رویش چنین آیینه را زود خواهد کرد خاکسترنشین آیینه را
در آغوشی سهی سرو است، خاکسترنشین قمری بدل کردن نباشد جامه هرگز، بخت وارون را
سیه دل دود از آن باشد که در سر نخوتی دارد بود روشندل اخگر زانکه خاکسترنشین باشد
فارغ‌ است از دود تا شد شعله‌ خاکسترنشین بر نمدپوشان غبارِ تهمتِ زنّار نیست
برق حسنش نه همی بر خرمن ما زد کلیم کرد خاکسترنشین چون ما هزار آئینه را
شمع را گردنکشی‌ها کرد خاکسترنشین پست می‌گردد سر خود هر که بالا می‌کند
سوز خاکسترنشینان را عیاری دیگرست هر سپندی تکیه نتواند زدن بر جای من
عاشقی رخ زرد و خاکسترنشین است آفتاب
آتشین‌خو دلبری دارم که عالم زار اوست سرو، خاکسترنشین از جلوه رفتار اوست