حسین
معنی کلمه حسین در لغت نامه دهخدا

حسین

معنی کلمه حسین در لغت نامه دهخدا

حسین. [ ح َ ] ( ع ص ) صاحب جمال. حَسَن.
حسین. [ ح ُ س َ ] ( ع ص مصغر ) مصغر حسن. صاحب جمال. خوب. نیکو. خوبک. || آهنگی از موسیقی.
حسین. [ ح ُ س َ ] ( اِخ ) دهی است به فاصله 53500گزی بطرف شمال شرق غوربند مربوط حکومت اعلی پروان که بین 68 درجه و 59 دقیقه و 24 ثانیه طول البلد شرقی و 35 درجه و 6 دقیقه و 43 ثانیه عرض البلدشمالی واقع است. ( فرهنگ جغرافیایی افغانستان ج 2 ).
حسین. [ ح ُ س َ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم بن حمزه بن خلیل. شرحی بر قصیده ابن سینا در نفس و روح و «اللاَّلی » و «غایةالامانی » در شرح تصریف عزی زنجانی دارد که در رمضان 1000 هَ. ق. نگاشته است. ( هدیة العارفین ج 1 ص 320 ) ( کشف الظنون ).
حسین. [ ح ُ س َ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم بن احمد. رجوع به حسین نطنزی شود.
حسین. [ ح ُ س َ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم بن خلیل مغلوی حسام الدین. او راست : شرح ارجوزه سیوطی موسوم به التثبیت عند التبییت. ( کشف الظنون ج 1 ص 344 چ استانبول ).
حسین. [ ح ُ س َ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم بن زولاق. متوفی در 387 هَ. ق. رجوع به ابن زولاق در همین لغت نامه و به کشف الظنون شود.
حسین. [ ح ُ س َ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم بن معصوم. رجوع به حسین قزوینی شود.
حسین. [ ح ُ س َ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم تفلیسی. رجوع به حبیش تفلیسی و مقدمه این لغتنامه شود.
حسین. [ ح ُ س َ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم دلویه ابوسهل مدینی ، محدث اصفهانی است. ( ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 280 ).
حسین. [ ح ُ س َ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم غواص مکنی به ابومنصور سنجری سجزی. رجوع به حسین سنجری و کشف الظنون در ذیل «عیون التفاسیر» شود.
حسین. [ ح ُ س َ ] ( اِخ ) ابن ابوبکر فخرالدین اشعری مکنی به ابوالمکارم و ملقب به عین الملک ممدوح محمد کاتب بلخی است. رجوع به فهرست لباب الالباب ج 2 چ اروپا شود.
حسین. [ ح ُ س َ ] ( اِخ ) ابن ابوبکر نحوی. رجوع به اسکندری شود.
حسین. [ ح ُ س َ ] ( اِخ ) ابن ابوالرکب. رجوع به حسین بن قاضی عسکر شود.
حسین. [ ح ُ س َ ] ( اِخ ) ابن ابوالزلال. رجوع به حسین کلابی بن عبدالرحیم شود.
حسین. [ ح ُ س َ ] ( اِخ ) ابن ابوسعید. از حجاب مأمون عباسی بوده است. رجوع به التاج جاحظ ص 49 شود.
حسین. [ح ُ س َ ] ( اِخ ) ابن ابوغندر کوفی. او از امام صادق روایت دارد و صفوان بن یحیی از وی. ( ذریعه ج 2 ص 147 ).

معنی کلمه حسین در فرهنگ معین

(حُ سَ یا س ِ ) [ ع . ] (ص . ) مصغر حسن .

معنی کلمه حسین در فرهنگ فارسی

غوری عز الدین موسس خاندان غوریان است که آنانرا آل شنسب یا شنسبانیه نیز گفته اند و آنان از ۵۴۳ تا ۶۱۲ در غور و اطراف آن سلطنت کرده اند .
خوب ونیکو، نام امام سوم شیعیان
( اسم ) ۱ - خوبک نیکوک . ۲ - ( اسم )
ابن احمد بن یعقوب یا حسن ابن احمد از بنی همدان حکیم و فیلسوف و جغرافیدان و نسب شناس است

معنی کلمه حسین در فرهنگ اسم ها

اسم: حسین (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: hoseyn) (فارسی: حسين) (انگلیسی: hossein)
معنی: خوب، نیکو، صاحب جمال، نام امام سوم شیعیان، حسین: مصغر حسن به معنی خوب، نیکو و صاحب جمال است حسین نام مبارک سومین امام معصوم و فرزند علی امام ( ع ) و فاطمه ( س ) است، که جدش رسول گرامی اسلام ( ص ) او را سرور جوانان بهشت و ریحانه باغ رسالت نامیده و نیز فرمودند: «انّ للحسین فی بواطن المومنین محبه مکنونه» برای امام حسین ( ع ) محبتی پنهان در قلوب مومنین است، و همچنین فرمود: حسین ( ع ) دری از درهای بهشت است امام حسین ( ع ) خلافت یزیدبن معاویه را نپذیرفت و بنا به دعوت مردم کوفه روانه آن دیار شد که با خیانت آنان در محاصره عمّال یزید در صحرای کربلا قرار می گیرد، سرانجام پس از نبردی نمایان مظلومانه و غریبانه به همراه تن از فرزندان و اصحاب با وفایش به شهادت می رسد و بزرگترین حماسه دینی را خلق می کند که پس از گذشت چندین قرن همچنان توفنده و بالنده در قلب تاریخ می جوشد و می خروشد و همه ساله جلوه ای تازه در عاشورای حسینی ظاهر می شود چرا که امام حسین ( ع ) بعنوان رمز عاشورا حقیقتی بیکرانه است و هر چیزی که بیکرانه باشد تکرار ندارد، هر کس را نام «حسین» باشد و عظمت و شأن این نام را حفظ کند محبت امام حسین ( ع ) در قلب او جاری می شود و فروغ هدایت او فرا راه او و خاندانش قرار می گیرد و به او نوید شفاعت در فردای قیامت را می دهد و در برابر حوادث روزگار او را بیمه می کند، مخصوصا پدر و مادری که از فقر محبت فرزند نسبت بخود نگران هستند با انتخاب نام «حسین» و ذکر مدام آن در منزل از مهربانی و صفای بی حد فرزندشان بهره ها خواهند برد، خوشا آنان که هم نام تو باشند چو مرغی بسته دام تو باشند خوشا آنان که در کوی خرابات دمادم مست از جام تو باشند، ( در اعلام ) امام سوم شیعیان و پسر علی ابن ابی طالب ( ع ) از حضرت فاطمه ( س )، مصغر حسن

معنی کلمه حسین در دانشنامه عمومی

حسین (روسیه). حسین ( به لاتین: Khusain ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در باشقیرستان واقع شده است.

معنی کلمه حسین در ویکی واژه

نام سومین امام شیعیان.
خوب؛ نیکو
حسن کوچک

جملاتی از کاربرد کلمه حسین

ساخت خولی راس پرخون حسین خاکستری خوب مهمانی ز سبط سید ابرار کرد
آن به حق خواجه و مخدوم ولی نعمت من آرزوی دل و اقبال حسین بن حسن
کمر بخدمت شاه حسینیان بندم که در پناه ویند اهل بیت آل حسن
و داستان اینکه شیخ مفید فاطمه زهرا(ع) را بخواب دید که حسن و حسین (ع) را بنزد وی آورد و فرمود این دو را دانش آموز، و روز بعد فاطمه دختر ناصر دو فرزندش سید رضی و سید مرتضی را به محضر او آورد و گفت این دو را دانش آموز. سخت مشهور است.
تا سکه به نام تو زنند اسم فدا را مظلوم حسینم
نبی با حسین بود اندر سخن که ناگه درآمد ز در بوالحسن
یارب آن دولت دهد دستم که گوید آن صنم جز حسین خسته ابتر نمی‌باید مرا
ابوالحسین بن جزار را خری بود که بمرد. یکی از یاران برایش نوشت:
تو نور چشم احمد مختاری ای حسین آرام جان حیدرکراری ای حسین
وین حسن موافقت که گفتم بی‌شک ز عنایت حسین است