کوج

معنی کلمه کوج در لغت نامه دهخدا

کوج. ( ص ) بمعنی کاج است که احول باشد. ( برهان ). کاج و احول. ( ناظم الاطباء ). کاج. کوچ. احول. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کاج و کوچ شود.
کوج. [ ک َ وَ ] ( ِا ) مطلق صمغ را گویند خواه صمغ عربی باشد و خواه غیر عربی. ( برهان ). صمغ و صمغ عربی. ( ناظم الاطباء ). گوج. مطلق صمغ ( عربی و غیر عربی ). ( فرهنگ فارسی معین ). اسم فارسی مطلق صمغ است که به هندی کوند نامند. ( فهرست مخزن الادویه ). || جیبه جامه را نیز گویند که در روز جنگ پوشند. ( برهان ). جبه آجیده کرده پنبه دار که در روز جنگ پوشند. ( ناظم الاطباء ).
کوج. ( ترکی -مغولی ، اِ )کوچ. رحلت. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کوچ شود.

معنی کلمه کوج در فرهنگ فارسی

( صفت ) احول .
کوچ . رحلت .

معنی کلمه کوج در ویکی واژه

کِوِج
کوچ.
گویش اصفهانی: کیویج، زالزالک.

جملاتی از کاربرد کلمه کوج

این فیلم از روی یک فیلم ژاپنی محصول سال ۲۰۰۲ به همین نام بازسازی شده است. از دیگر بازیگران فیلم می‌توان به دوگری اسکات ، جان سی ریلی، پیت پاستویت، پرلا هانی-هاردینه و ایریل گید اشاره کرد. این فیلم بر اساس داستان کوتاه ترسناک آب تیره نوشته کوجی سوزوکی ساخته شده است. این فیلم در تاریخ ۸ ژوئیه ۲۰۰۸ منتشر شد و فروش جهانی اش به ۵۰ میلیون دلار رسید.
گوی معنی را کسی خواهد ربود کوجمال خویش را خواهد نمود
در تصویر هائی که در مغازه‌های کوچک پیدا می‌شود، ابیسو را معمولاً با دایککوتن یکی دیگر از هفت خدایان خوشبختی نشان می‌دهد . در داستان‌های دیگر، این دو به صورت پدر و فرزند یا استاد و شاگرد نشان می‌دهد. این دو معمولاً با فوکورکوجو پیوسته و «سه خدای خوشبختی» را تشکیل می‌دهند.
امپراتور گو-دایگو معتقد بود که فقط دودمان خودش، جناح دایگاکوجی، باید تاج و تخت امپراتوری را به ارث ببرد. برای رسیدن به این هدف، او مجبور شد شوگون‌سالاری کاماکورا را که دارای اقتدار بود و همچنین در تعیین تاج و تخت امپراتوری نقش داشت، سرنگون کند.
ساعتی فارغ از اندیشه اگر یکنفس است خلوتی خالی از اغبار اگر یکوجب است
در فیزیک و شیمی، نشت فرآیندی است که در آن یک گاز از یک محفظه از طریق سوراخی با قطر بسیار کوچکتر از مسیر آزاد متوسط مولکول‌ها خارج می شود. چنین سوراخی اغلب به عنوان روزنه توصیف می شود و خروج گاز به دلیل اختلاف فشار بین محفظه و محیط است.بدلیل اینکه برخورد بین مولکول ها در ناحیه روزنی بسیار کوجک است تحت این شرایط، اساساً تمام مولکول‌هایی که به سوراخ می‌رسند از آن عبور می هنگامی که قطر بزرگتر از مسافت آزاد میانگین گاز باشد، جریان از قانون جریان سامپسون تبعیت می کند.
مردم روستای آواز عمدتا عشایر کوج نشین و کشاورز هستند.
بودیم یکوجود ولیکن که ظهور بسیار در مظاهر بسیار آمدیم
عین کعین الشمس بالیرقان بل وجه کوجه الماء للغرباء
در ملک عشق کس نشناسد غم معاش سنگ و سفال کوجه ی ما پاره ی دل است
ای بکوجاه برده موکب شاه دیده اقبال شاه بر کوجاه
هستی سراسر خاک او مستی گریبان چاک او از حیطه املاک او بیرون نیایی یکوجب
روشن‌رخ و تاریک‌مو شیرین‌زبان و تلخ‌گو دشمن نهاد و دوست‌رو نیکوجمال و بدسیر
چنین گفت آنگه آن زن کای نکوجُفت ز چون تو مرد ناید جز نکو گفت
به آبِ گُل سر و گیسو فرو شوی پس از گنجورْ نیکوجامه ای جوی